استدلال به غیرت عرب در انکار شهادت حضرت زهرا

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] با توجه به غیرت اعراب نسبت به زنان برخی شبهه کرده اند که چگونه می توان پذیرفت که عمر بن خطاب، فاطمه زهرا، جگرگوشه رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) را کتک زده باشد و مردم با غیرت عرب هیچ واکنشی از خود نشان نداده باشند. در این مقاله به بررسی این شبهه می پردازیم. در این بررسی مشخص می شود که بنابر نقل های معتبر تاریخی عمر بن خطاب به کرات با زنان رفتارهایی ناشایست داشته و عرب ها که به قول مستشکل غیرت و حساسیت زیادی نیز نسبت به زنان نشان می دادند، در این موارد سکوت کرده و بر عمر خرده نگرفته اند. قضیه هجوم به خانه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نیز یکی از ده ها مواردی است که در تاریخ ثبت شده و سکوت و عدم اعتراض اشخاص به علت ترس از عقاب خلیفه دوم بوده است.
با بررسی سطحی در فرهنگ عرب به این نکته پی خواهیم برد که عرب ها بیش از هر قوم و ملتی نسبت به زنان، سخت دارای غیرت بودند و زیر بار ننگ و عار نمی رفتند؛ تا جائی که یک یهودی از قبیله بنی قینقاع را به خاطر اهانت به زن مسلمان کشتند و...با این وجود چگونه می توان پذیرفت که عمر بن خطاب یک زن را؛ آن هم فاطمه زهرا، جگر گوشه رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) را کتک زده باشد و مردم با غیرت عرب هیچ واکنشی از خود نشان نداده باشند!
عرب جاهلی و ارزش زن
یکی از خصلت های عرب جاهلی بدون تردید زنده به گور کردن دختران بود که هم قرآن بر آن صحه گذاشته است وهم شواهد زنده تاریخی آن را تایید می کند. این مسئله نشان می دهد که غیرتی که مستشکل آنرا نقل می کند، هنگام دفن دخترانشان وجود نداشته است. خداوند کریم با یادآوری این قضیه تلخ می فرماید:«وَاِذَا الْمَوْءُدَةُ سُئلَت. بِاَیّ ِ ذَنبٍ قُتِلَت؛
تکویر/سوره۸۱، آیه۸.
اعرابی که از غیرت آن ها تعریف و تمجید می شود و غیرت آنان را مانع کتک زدن دختران و زنان می دانند، در حادثه خونین سال ۶۱ هجری، ودر قضیه شهادت امام حسین (علیه السّلام) در سرزمین کربلا، دختران رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) را با فجیع ترین وضع کتک زدند و غیرت اعراب مانع این قضیه نشد.شیخ صدوق (رضوان الله تعالی علیه) به نقل از فاطمه دختر امام حسین (علیه السّلام) می نویسد:«قَالَ دَخَلَتِ الْغَانِمَةُ (الْعَامَّةُ) عَلَیْنَا الْفُسْطَاطَ وَاَنَا جَارِیَةٌ صَغِیرَةٌ وَفِی رِجْلِی خَلْخَالانِ مِنْ ذَهَبٍ فَجَعَلَ رَجُلٌ یَفُضُّ الْخَلْخَالَیْنِ مِنْ رِجْلِی وَهُوَ یَبْکِی فَقُلْتُ مَا یُبْکِیکَ یَا عَدُوَّ اللَّهِ فَقَالَ کَیْفَ لا اَبْکِی وَاَنَا اَسْلُبُ ابْنَةَ رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ لا تَسْلُبْنِی قَالَ اَخَافُ اَنْ یَجِی ءَ غَیْرِی فَیَاْخُذَهُ قَالَتْ وَانْتَهَبُوا مَا فِی الْاَبْنِیَةِ حَتَّی کَانُوا یَنْزِعُونَ الْمَلاحِفَ عَنْ ظُهُورِنَا.»فاطمه دختر امام حسین (علیه السّلام) می گوید: غارتگران به خیمه ما هجوم کردند و من دختر خردسالی بودم و خلخال طلا به پایم بود. مردی آن ها را می ربود و می گریست، گفتم: دشمن خدا چرا گریه می کنی؟ گفت: چرا گریه نکنم که دختر رسول خدا را غارت می کنم. گفتم: مرا واگذار. گفت: می ترسم دیگری آن را برباید. فرمود: هرچه در خیمه های ما بود غارت کردند تا اینکه چادر از سر ما برداشتند.
صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۲۲۸-۲۲۹، تحقیق و نشر:قسم الدراسات الاسلامیة - مؤسسة البعثة مرکز الطباعة والنشر فی مؤسسة البعثة، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۷ه.
...

پیشنهاد کاربران

بپرس