استناد به قران در سیره امام سجاد

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] استناد به قرآن در سیره امام سجاد. در این مقاله برخی از مواردی که امام سجاد علیه السلام به قرآن کریم استناد کرده اند، ذکر می شود.
امام سجادعلیه السلام و سایر اسیران را در شام ، در آستانه درب مسجد، نگه داشتند؛ در آن هنگام فردی سالخورده نزدیک آنان آمد و گفت: سپاس خداوندی که شما را کشت و مردم را از شوکت شما آسوده ساخت و یزید را بر شما مسلط کرد. امام خطاب به وی فرمود: ای پیر! آیا قرآن خوانده ای؟ گفت: آری. امام فرمود: آیا این آیه را خوانده ای که می فرماید: «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی» ؛ گفت: خوانده ام. امام فرمود: ما «قربی» هستیم. و افزود آیا آیه «و آت ذوی القربی حقه» را در سوره بنی اسرائیل خوانده ای؟ او گفت: آری. امام فرمود: ما «ذوی القربی» می باشیم. سپس فرمود: آیا این آیه را خوانده ای «واعلموا انما غنمتم من شی ء فان لله خمسه و وللرسول ولذی القربی»؟ گفت: آری. امام فرمود: ما مصداق همان «قربی» هستیم. آنگاه امام از وی پرسید: آیا آیه «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» را خوانده ای؟ آن پیر مرد پاسخ داد: خوانده ام. امام فرمود: ای پیر! ما اهل بیتی هستیم که خداوند آیه طهارت را به ما منحصر نموده است.آنگاه آن مرد شامی لحظه ای ساکت و نادم ماند و گفت: خدایا! از آنچه به او گفتم و از بغضی که از این ها داشتم، به تو پناه می برم. خدایا! من از دشمن محمد و آلش بیزارم.
امام و طاووس یمانی
طاووس یمانی می گوید: وقتی وارد مسجد شدم، دیدم امام سجاد علیه السلام در آنجا مشغول عبادت است، عرض کردم: شما را در حالتی دیدم که زیاد سوز و گداز داشتید و حال آن که سه مایه امیدواری برایتان وجود دارد: اول آن که فرزند رسول خدایی، دوم: مشمول شفاعت جدت هستی، سوم: رحمت پروردگار شامل حالتان خواهد شد.امام فرمود: فرزند فرستاده خدا بودن برایم امنیت به وجود نمی آورد. زیرا خداوند در قرآن می فرماید: «فلا انساب بینهم یومئذ و لا یتساءلون» ؛ ( روز قیامت ) هیچ خویشاوندی یا میانشان نماند و هیچ از حال یکدیگر نپرسند. و اما شفاعت جدم نیز همان گونه است که خداوند می فرماید: «ولا یشفعون الا لمن ارتضی» ؛ و شفاعت نمی کند مگر کسانی را که خداوند رضایت دهد. و اما رحمت پروردگار: «ان رحمت الله قریب من المحسنین» ؛ و رحمت خداوند به نیکوکاران نزدیک است. ولی من نمی دانم که جزء محسنین هستم یانه؟
امام و مجلس ابن زیاد
ابن زیاد، مجلس بزمی تشکیل داد و اهل بیت امام حسین علیه السّلام را در آن محفل حاضر نمود. سپس نگاهی به امام سجادعلیه السلام کرد و گفت: تو کی هستی؟ فرمود: علی بن الحسین. گفت: مگر خدا، او را نکشت؟ امام پاسخ داد: برادری داشتم که نامش علی بود و شما او را کشتید و روز رستاخیز از این بابت بازخواست می شوید. عبیدالله بن زیاد گفت: نه، خداوند او را کشت. امام در جوابش این آیات را قرائت فرمود: «الله یتوفی الانفس حین موتها» ؛ «وما کان لنفس ان تموت الا باذن الله کتبا مؤجلا» که اشاره دارد به این واقعیت که اگر چه فرا رسیدن مرگ افراد به اذن خداوند است و قبض روح را خداوند انجام می دهد؛ ولی مرگ، عوامل دیگری می تواند داشته باشد.

پیشنهاد کاربران

بپرس