اسدال

لغت نامه دهخدا

اسدال. [ اِ ] ( ع مص ) فروهشتن موی و جامه. ( منتهی الارب ). فروهشتن موی و پرده و مانند آن. فروگذاشتن.

اسدال. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ سُدل و سِدل. پرده ها. ( منتهی الارب ). || ج ِ سَدیل. پرده ها که در پیش هودج درکشند. ( منتهی الارب ). پرده ها و جامه ها که بر هودج اندازند. || پرده و رشته جواهر که بر سینه زنان افتد.

فرهنگ فارسی

جمع سدل بمعنی عقد، گردن بند ، رشته جواهرکه زنان به گردن خودمی اندازند ، وجمع سدل به معنی ستر، پرده
( مصدر ) فروهشتن فرو گذاشتن آویختن
پرده ها

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] (مص م . ) فروهشتن ، فروگذاشتن ، آویختن (پرده ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آویختن و فروهشتن چیزی مانند پرده را اسدال (سدل) گویند. از آن در باب صلات و حج به مناسبت سخن رفته است.
اسدال یکی از دو طرف عمامه بر روی سینه و طرف دیگر میان دو کتف یا اسدال طرفی از آن بر روی سینه یا پشت، مستحب است.
استدال جامه در نماز
استدال جامه در نماز مکروه است. در چگونگی آن اختلاف است. برخی آن را به آویختن گوشۀ چیزی مانند عبا بر جانب چپ، آن گونه که هندیان انجام می دهند، تفسیر کرده اند، برخی به پیچیدن جامه به خود و داخل کردن دست ها در آن در حالت رکوع و سجود و برخی به انداختن میانۀ جامه بر سر و رها کردن آن از دو طرف راست و چپ، بدون نهادن بر کتف ها، تعریف نموده اند.
اسدال زن در حال احرام
پوشاندن صورت برای زن در حال احرام جایز نیست، ولی اسدال مقنعه یا پارچۀ دیگر بر روی صورت جایز است؛ هر چند در شرط بودن فاصله داشتن آن با صورت، اختلاف است.
اسدال شانه ها در قیام نماز
...

پیشنهاد کاربران

بپرس