اسرار سعی صفا و مروه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] صفا و مروه دو کوه کوچک در کنار مسجد الحرام است که در جنوب شرقی و شمال مسجد واقع شده و از ارتفاعات کوه ابوقبیس به شمار می آید. فاصله این دو کوه ۴۲۰ متر و ارتفاع کوه صفا پانزده متر و ارتفاع کوه مروه هشت متر است. حاجیان و عمره گزاران بعد از طواف و نماز آن، به سوی این دو کوه می آیند و هفت بار بین آن دو رفت و آمد (سعی) می کنند.
واژه «صفا» در اصل به معنای چیز خالص است که کدر نباشد و به سنگ محکم نیز گفته می شود. و در احادیث آمده است که نام صفا از نام «مصطفی آدم» (خالص برگزیده) گرفته شده؛ چرا که محل هبوط او بوده است. واژه «مروه» در اصل به معنای سنگ سفید است و به معنای سنگ محکم و خشن نیز آمده است. در احادیث آمده است که نام «مروه» از نام «مراه» (زن) است؛ چرا که محل هبوط حوا در آنجا بوده است. واژه «سعی» نیز در اصل به معنای تلاش و راه رفتن سریع (هروله) آمده است. در احادیث آمده است که اصل سعی، شیوه ابراهیمی بوده و از تلاش مکرر هاجر نیز یاد شده است. حرکت و سعی بین صفا و مروه، نوعی «طواف» است؛ چرا که به رفت و آمد مکرر طواف می گویند؛ چه به صورت دایره ای باشد یا به صورت طولی بین دو نقطه، مانند صفا و مروه (طواف حرکة حول الشی ء سواء کان علی سبیل دوران و الاحاطة الظاهریة او حرکة الیه متداوما علی سبیل التکرار) که حرکتی مداوم و مکرر به سوی دوست است.
یادآوری شعائر الهی
صفا و مروه، علامت هایی (شعائر) است که انسان را به یاد خدا می اندازد و خاطره ای از خاطرات مقدس را در نظرها تجدید می کند. درست است که خواندن و شنیدن تاریخ زندگی مردان بزرگ، انسان را به سوی خط آنها سوق می دهد؛ ولی راه صحیح تر و عمیق تری نیز وجود دارد و آن مشاهده صحنه هایی است که مردان خدا در آنجا به مبارزه برخاسته اند و دیدن مراکزی است که وقایع اصلی در آنجا اتفاق افتاده است.این در واقع تاریخ زنده و مجسم محسوب می گردد؛ نه مانند کتاب های تاریخ که خاموش و بی جان است. در این گونه مراکز، انسان با برداشتن فاصله های زمانی و با توجه به حضور در مکان اصلی، خود را در متن حادثه احساس می کند و گویا با چشم خود، همه چیز را می بیند. اثر تربیتی این موضوع هرگز قابل مقایسه با اثرات تربیتی سخنرانی و مطالعه کتاب و مانند این ها نیست. اینجا سخن از احساس است، نه ادراک؛ تصدیق است نه تصور و عینیت است نه ذهنیت. قرآن می فرماید: ان الصفا والمروة من شعائر الله فمن حج البیت او اعتمر فلا جناح علیه ان یطوف بهما ومن تطوع خیرا فان الله شاکر علیم. «به راستی که(کوه) «صفا» و «مروه» از نشانه های خداوند است؛ پس کسی که خانه خدا را، حج کند یا عمره به جا آورد، هیچ گناهی بر او نیست که به میان آن دو، سعی (رفت و آمد) کند؛ و کسی که(فرمان خدا را در انجام کار) نیک بپذیرد، پس در حقیقت خدا، سپاس گزاری دانا است».
بایستگی تلاش و استواری
در احادیث حکایت شده که ابراهیم (علیه السّلام) (به دستور الهی)، همسرش هاجر و فرزندش اسماعیل را در سرزمین خشک مکه رها کرد و رفت. اسماعیل تشنه گردید و هاجر در پی آب برآمد. نخست بر صفا رفت و صدا زد: «هل بالوادی من انیس» (آیا در این سرزمین مونس و همدمی هست؟)سپس به مروه رفت و این حرکت را هفت بار انجام داد آن گاه به سراغ کودک آمد و دید او با پای خود زمین را ساییده و چشمه زمزم هویدا شده است. آری هاجر به دنبال مونس و دوست و رفع تشنگی بود؛ پس چشمه ای جوشید که هزاران سال است می جوشد.آب کم جو تشنگی آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پسآیت الله مکارم شیرازی می نویسد: «سعی صفا و مروه به ما می گوید: قدر این آیین و مرکز توحید را بدانید؛ افرادی خود را تا لب پرتگاه مرگ رساندند تا این مرکز توحید را امروز برای شما حفظ کنند. به همین دلیل خداوند بر هر فردی از زائران خانه اش، واجب کرده، با لباس و وضع مخصوص و عاری از هرگونه امتیاز و تشخص، هفت مرتبه برای تجدید آن خاطره ها بین این دو کوه را بپیمایند». در جای دیگر پس از طرح مساله تکرار سعی، می نویسد:«هنگامی که به عقب بر می گردیم و داستان سعی و تلاش آن زن با ایمان (هاجر) را برای نجات جان فرزند شیرخوارش اسماعیل، در آن بیابان خشک و سوزان به خاطر می آوریم _که چگونه بعد از این سعی و تلاش خداوند او را به مقصدش رسانید و چشمه زمزم از زیر پای نوزادش جوشیدن گرفت_ ناگهان چرخ زمان به عقب بر می گردد، پرده ها کنار می رود و خود را در آن لحظه در کنار هاجر می بینیم و با او در سعی و تلاشش هم گام می شویم که در راه خدا بی سعی و تلاش، کسی به جایی نمی رسد.
تردد بین خوف و رجا
...

پیشنهاد کاربران

بپرس