اسفندیار بک

لغت نامه دهخدا

اسفندیاربک. [ اِ ف َ ب َ ] ( اِخ ) یکی از امرای آناطولی. وی بهنگام تأسیس دولت عثمانی در جهات قسطمونی و سینوپ حکومت داشت و دم از استقلال میزد. بعد از جلوس سلطان مراد ثانی یعنی در سال 825 هَ.ق. این امیر قلعه ٔطراقلی بولی را محاصره کرده بود. سلطان مزبور در این وقت در بروسه بود و بسوق عساکر مبادرت ورزید و محاربه بولی بنفع سلطان به پایان رسید قسطمونی و باقر به تصرف او درآمد، اسفندیاربک عقب نشینی کرده در سینوپ متحصن شد و پس پسر خویش را با اعتذارنامه ای فرستاد و امان خواست و دختر زیبای خویش را به نکاح سلطان درآورد. ( قاموس الاعلام ترکی ). رجوع به ماده ذیل شود.

اسفندیاربک. [ اِ ف َ ب َ ] ( اِخ ) ( سلسله ٔ... ) از خانواده ٔاسفندیاربک ( مذکور در فوق ) هشت تن حکومت کرده اند. او امیر پنجم این سلسله است و اینان را اسفندیاربک اوغل لری ( پسران اسفندیاربک ) گویند و به «قزل احمدلو» نیز معروف شده اند. اسامی آنان از این قرار است : 1 ) شمس الدین بک. 2 ) امیر شجاع الدین. 3 ) عادل بک. 4 ) بایزیدبک ( کوتوروم بایزید ). 5 ) اسفندیاربک ( مذکور در فوق ). 6 ) ابراهیم بک. 7 ) اسماعیل بک. 8 ) قزل احمدبک. حکومت این خاندان در تاریخ 690 هَ.ق. شروع شد و شمس الدین نخستین امیر اینان در تاریخ مذکور از طرف کیخاتو بحکومت تعیین شد. اسفندیاریه نسب و نژاد خود را به خالدبن ولید میرساندند و از سنه مزبور تا سال 774 هَ.ق.فرمانفرمائی داشتند. در زمان سلطان محمدخان فاتح همه قلمرو آنان به ممالک عثمانیه ملحق گردید ( 864 هَ.ق. ). بعدها حکومت ایالت موره بعهده قزل احمدبک آخرین حاکم این خانواده محول شد. ( قاموس الاعلام ترکی ).

فرهنگ فارسی

از خانواده اسفندیار بک

پیشنهاد کاربران

بپرس