اسناد هجوم به خانه حضرت زهرا

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] روایات بسیاری در کتاب های اهل تسنن وجود دارد که ثابت می کند، خلیفه دوم به همراه عده ای دیگر، به خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) هجوم برده و آن جا را به آتش کشیده اند؛ درحالی که فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به همراه نوادگان رسول خدا در داخل خانه بوده اند. در این مقاله، به چند روایت به نقل از علمای اهل سنت اشاره می شود و فقط چهار روایت: ابن ابی شیبه، بلاذری، طبری و روایت پشیمانی ابوبکر در آخرین روزهای زندگیش، از نظر سندی بررسی می شود.
از آن جایی که روایت جوینی اهمیت بیشتری داشت و نیز تصریح به مقتوله بودن صدیقه طاهره دارد، ما نخست این روایت را نقل و بقیه روایات را بر طبق سال وفات صاحب کتاب، می آوریم.جوینی «استاد ذهبی» از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) این گونه روایت می کند:روزی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) نشسته بود، حسن بن علی بر او وارد شد، دیدگان پیامبر که بر حسن افتاد، اشک آلود شد، سپس حسین بن علی بر آن حضرت وارد شد، مجدداً پیامبر گریست. در پی آن دو، فاطمه و علی (علیهماالسلام) بر پیامبر وارد شدند، اشک پیامبر با دیدن آن دو نیز جاری شد، وقتی از پیامبر علت گریه بر فاطمه را پرسیدند، فرمود:وَ اَنِّی لَمَّا رَاَیْتُهَا ذَکَرْتُ مَا یُصْنَعُ بِهَا بَعْدِی کَاَنِّی بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ فی بَیْتَهَا وَ انْتُهِکَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ اِرْثَهَا وَ کُسِرَ جَنْبُهَا (وَ کُسِرَتْ جَنْبَتُهَا) وَ اَسْقَطَتْ جَنِینَهَا وَ هِیَ تُنَادِی یَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابُ وَ تَسْتَغِیثُ فَلَا تُغَاثُ... فَتَکُونُ اَوَّلَ مَنْ یَلْحَقُنِی مِنْ اهل بیتی فَتَقْدَمُ عَلَیَّ مَحْزُونَةً مَکْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَة. فَاَقُولُ عِنْدَ ذَلِکَ اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَ عَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَ ذَلِّلْ مَنْ اَذَلَّهَا وَ خَلِّدْ فِی نَارِکَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَهَا حَتَّی اَلْقَتْ وَلَدَهَا فَتَقُولُ الْمَلَائِکَةُ عِنْدَ ذَلِکَ آمِین.
حمویی جوینی، ابراهیم بن محمد، فرائد السمطین، ج۲، ص۳۵.
وی که از اساتید محمد بن اسماعیل بخاری بوده، در کتاب المصنف می گوید:انه حین بویع لابی بکر بعد رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) کان علی والزبیر یدخلان علی فاطمة بنت رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) فیشاورونها ویرتجعون فی امرهم، فلما بلغ ذلک عمر بن الخطاب خرج حتی دخل علی فاطمة فقال: یا بنت رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) ! والله ما من احد احب الینا من ابیک، وما من احد احب الینا بعد ابیک منک، وایم الله ما ذاک بمانعی ان اجتمع هؤلاء النفر عندک، ان امرتهم ان یحرق علیهم البیت، قال: فلما خرج عمر جاؤوها فقالت: تعلمون ان عمر قد جاءنی وقد حلف بالله لئن عدتم لیحرقن علیکم البیت وایم الله لیمضین لما حلف علیه....
ابن أبی شیبه، أبوبکر، المصنف، ج۸، ص۵۷۲.
ان ابابکر آرسل الی علی یرید البیعة، فلم یبایع، فجاء عمر و معه فتیلة. فتلقته فاطمة علی الباب فقالت فاطمة: یابن الخطاب! اتراک محرّقا علیّ بابی؟! قال: نعم، و ذلک اقوی فیما جاء به ابوک.
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۸۶.
...

پیشنهاد کاربران

بپرس