اشوزوشت

لغت نامه دهخدا

اشوزوشت. [ اَ ] ( اوستایی ، اِ مرکب ) رجوع به اشوزشت شود.

پیشنهاد کاربران

اشو: به مئنی پروردگار
زشوت: به مئنی دوست
نام جغد افسانه ای یا پرنده بهمن �وهومن� در اسطوره های ایرانی است که ناخن می خورد.
در اسطوره های ایرانی، اشوزوشت را اهورامزدا آفریده اند تا یاریگر نیروهای خوبی . او اوستا می خواند و هنگامی که گفتارهای کتاب اوستا را برمی خواند دیوها به ترس می افتند.
...
[مشاهده متن کامل]

و هنگامی که زرتشت ناخان خود را می گیرد پیروان خوبی بایستی ورد ویژه ای بخوانند افسونی بر این ناخان ها قرار دهند، و مرغ وهومن آنها را بخورد.
اگر این کار صورت نگیرد و آن ناخان ها به دست دیوان مازنی و جادوگران بیفتد، آنها می توانند به مانند سلاح مرغ اشوزوشت رو مورد هدف قرار دهند.
آواز یاران زرتشت در مراسم این بود:
�ای مرغ اشوزوشت! از این ناخن ها به تو آگاهی می دهم و آن ها را ویژةٔ تو می دانم. باشد تا برای تو نیزه ها و کاردهای بسیاری شوند، کمان ها و تیرهای شاهین پر بسیار و فلاخن های بسیاری شوند ئلیه دیوان مازنی

بپرس