اصطلاح شناسی در کتب فقهی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شیخ انصاری (۱۲۸۱هـ.ق.) در کتاب خیارات می نویسد: مسألة: المشهور اختصاص هذا الخیار بالمشتری. حکی عن الشیخین والصدوقین والاسکافی وابن حمزة والشامیّین الخمسة والحلییّن الستّة ومعظم المتأخرین.)) بین فقیهان مشهور است که خیار حیوان، ویژه مشتری است. این فتوا از شیخ طوسی و مفید و دو صدوق: پدر و پسر و ابن جنید اسکافی و ابن حمزة و شامیهای پنجگانه و حلّیهای ششگانه و نیز بیش تر پسینیان (متأخرین) نقل شده است.شرح این فراز از سخن شیخ، می طلبد تا به گونه ای دقیق، واژگانی که وی به کار گرفته، روشن شود. چنین عبارتها و فرازهایی در کتابهای فقهی بسیار می توان دید و در دیگر کتابها، بمانند کتابهای رجالی و… به گونه ای دیگر. به رمز نوشتن در نزد ارباب فن، معمول بوده است. از این روی بایسته است بر طالب علمان که آنچه به رمز در نوشته های محدثان، فقیهان و اهل رجال آمده بدانند، تا به مراد آنان پی برند و در شرح سخن آنان در نمانند.ما در این نوشتار در پی شناسایی و کالبد شکافی رمزهای به کار برده شده و اصطلاح شناسی در آثار فقهی فقیهان بزرگ هستیم.
پیش از آن که وارد اصل بحث شویم، مقدمه ای درباره تاریخ رمزگویی در آثار بزرگان فقه و حدیث و… می نگاریم، به امید آن که مفید افتد.۱. محدثان در سلسله اسناد روایات، برای این که سخن به درازا نکشد و ملال آور نباشد و از حجم اثر کاسته شود، به رمز می نوشته و مراد خود را می نمایانده اند. از جمله:الف. علامه محیی الدین ابو زکریا یحیی بن شرف (۶۳۱ ـ ۶۷۶) در مقدمة المنهاج می نویسد: حدّثناـ ثنا وأخبرنا ـ أنا. ب. محدثان شیعی نیز سند را گزیده کرده و با آوردن نام صاحب اثر، سلسله راویان بین خود و صاحب اثر را در کتاب مشیخه آورده اند. این کار را تعلیق گویند و این گونه حدیثها را معلّق.شهید ثانی (۹۱۱ ـ ۹۶۵هـ.ق.) می نویسد:(اگر طریق محدث به صاحب کتاب در مشیخه ذکر شده باشد, آن روایت مسنده خواهد بود.)محمد بن یعقوب کلینی (۳۲۸هـ.ق.) در کافی، تمام سند را ذکر کرده و شاید یکی از برجستگیها و امتیازهای کتاب کافی که سبب شده بر دیگر کتابهای حدیثی پیش بیفتد و آن را اضبط کتابهای حدیث بنامند، همین نکته باشد. مرسله های کلینی نسبت به مسندهای او، بسیار اندک است. ولی طوسی و صدوق در سه کتاب خود تهذیب الاحکام و الاستبصار و من لایحضره الفقیه، از گونه تعلیق استفاده برده اند.ج. رمزگویی در نام کتابها. جلال الدین سیوطی (۹۱۱هـ.ق.) در جامع الصغیر و جامع الاحادیث، نام کتابها را با رمز بیان کرده است. مستشرقان نیز در تدوین معجم احادیث نبوی از این روش بهره گرفته و محمد فؤاد عبدالباقی و نویسندگان مسند الجامع از آنان پیروی کرده اند.از عالمان شیعی، علاّمه محمد باقر مجلسی (۱۱۱۱هـ.ق.) در بحارالانوار از این روش استفاده کرده است.د. علمای رجالی دوره پسین (متأخر) نیز به رمز، مراد خود را بیان کرده اند. تقی الدین ابن داود حلی (زنده در ۷۰۷هـ.ق.) در کتاب رجالی خود، از روش رمز بهره برده است.او در علم رجال شاگرد احمد بن طاووس حلی (۶۷۳هـ.ق.) و در علم فقه، شاگرد نجم الدین جعفر بن الحسن حلّی هذلی (۶۷۵هـ.ق.) است. ابن داود حلّی و علامه حسن بن یوسف بن مطهر حلّی (۷۲۶هـ.ق.) هر دو در علم رجال، از استاد احمد بن طاووس حلّی، اثر پذیرفته اند؛ از این روی در گونه نگارش، بین رجال ابن داود و علاّمه حلّی در بسیاری از زمینه ها و جهتها، همانندی وجود دارد، همان گونه که فرقهای گوناگونی نیز پیداست؛ از آن جمله رمزگویی ابن داود است. او خود مدّعی است، نخستین کسی است که در رجال، به رمز مراد خود را بیان کرده است. علمای رجالی پس از او، همچون ابوعلی محمد بن اسماعیل حائری (۱۲۱۶هـ.ق.) در منتهی المقال از او پیروی کرده اند. مولی عنایت اللّه قهپایی در مجمع الرجال و محقق اردبیلی در جامع الرواة نیز این روش را داشته اند.شماری نیز این سبک را نپسندیده اند، زیرا به دید اینان، بسیار باعث اجمال و سوء برداشت می شود. علاّمه ملاّ احمد اردبیلی (۹۹۳هـ.ق.) در مجمع الفایدة والبرهان بر این باور است، که اشاره به کتابها، اجمال و سردرگمی می آورد.
رمزگویی در کتابهای فقهی
۴. رمزگویی در کتابهای فقهی: فقیهان در کتابهای خود، در دو مورد از رمز استفاده کرده اند:۱. اسامی کتابها.۲. اسامی فقیهان.مورد نخست، در کتابهای دوره ای پس از ۱۰۰۰، مانند مستند الشیعة، نگاشته علاّمه نراقی بسیار وجود دارد.اما در مورد دوم که اسامی فقیهان باشد، در کتابهای پسینیان، رایج شد و فقیهانی همچون علاّمه حسن بن یوسف بن مطهر حلّی (۷۲۶هـ.ق.) در مقدمه منتهی المطلب و احمد بن فهد حلّی (۷۵۷ ـ ۸۴۱هـ.ق.) در مقدمه مهذّب البارع، به شرح آن پرداخته اند.فاضل مقداد سیوری (۸۲۶هـ.ق.) در مقدمه کتاب تنقیح الرائع، پاره ای از اصطلاحات را شرح داده است. این اصطلاحات در نسلهای بعد در کتابهای فقیهان، راه یافت. ملامحسن فیض کاشانی (۱۰۹۱هـ.ق.) در مفاتیح الشرایع به گونه ای گسترده اصطلاحات خاص را به کار گرفت. بدان گونه که در ترتیب فقه نیز دگرگونی پدید آورد. مفاتیح الشرائع، به مدّت ۲۰۰ سال، در کانون توجه فقیهان قرار گرفت و شرحها و حاشیه های فراوانی بر آن نگاشته شد. مهم ترین شرح آن مصابیح الظلام، نوشته علاّمه محمد باقر وحید بهبهانی (۱۲۰۵هـ.ق.) مشهور به اس تاد کلّ است.
شرح اصطلاحات
...

پیشنهاد کاربران

بپرس