اصطلاحات رایج محدثان

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در بین اصطلاحات برون حدیثی، غیر از اصطلاحات مربوط به القاب و کنیه و غیر از اصطلاحات مربوط به تحمل حدیث، موارد دیگری از اصطلاحات در بین محدثان رواج دارد.
در اصطلاح محدّثان گروه و جماعتی را «طبقه» گویند که از نظر شرایط سنّی و ملاقات و حضور استاد حدیث، هم سطح باشند، مانند: دو صحابه، مثل ابن مسعود و ابی بن کعب، یا مانند: محمد بن مسلم و زراره.
← علم الطبقات
اصطلاح «عدّه» که در اغلب موارد با عبارت «عدّه من اصحابنا» ذکر می شود شامل گروهی از مشایخ حدیث هستند که راوی به واسطه آن ها، حدیث را از طبقات بالاتر روایت می کند، مانند: «عدّه کلینی» که جماعتی از مشایخ حدیثی او هستند که او در مواردی روایت خود را به واسطه آن ها روایت می کند مانند:«عدّه من اصحابنا عن احمد بن محمّد بن عیسی عن ابن أبی عمیر عن جعفر بن عثمان عن سماعه عن أبی بصیر و وهیب بن حفص عن أبی بصیر، عن أبی عبدالله (علیه السّلام) قال انّ لله علمین: علم مکنون، علم مخزون لا یعمله الاّ هو، من ذلک یکون البداء و علم علّمه ملائکته و رسله و انبیاءه فنحن نعلمه». کلینی به واسطه عدّه خود از سه نفر به نام های «احمد بن محمّد بن عیسی» و «احمد بن محمّد بن خالد برقی» و «سهل بن زیاد» روایت نقل می کند که عدّه کلینی در نقل از «احمد بن محمّد بن عیسی»، مشایخی به نام «محمد بن یحیی العطار و علی بن موسی و داود بن کوره و احمد بن ادریس و علی بن ابراهیم قمی» است و عدّه کلینی در نقل از «احمد بن محمّد بن خالد»، مشایخی به نام «علی بن ابراهیم و علی بن محمّد بن عبدالله بن أذینه و احمد بن محمّد بن أمیّه و علی بن حسن» است و عدّه ی کلینی در نقل از «سهل بن زیاد»، مشایخی به نام «علی بن محمد بن علان و محمّد بن أبی عبدالله و محمّد بن حسن و محمد بن عقیل کلینی» می باشد. گرچه کلینی در مواردی به واسطه عدّه خود از غیر آن سه نفر نیز نقل روایت می کند. عباراتی دیگر مانند: «ثلاثه و أربعه و خمسه» هم گاهی به جای راویان خاصی به کار می رود که دلالت بر افراد خاصی دارد، مانند گفتار فیض کاشانی که می گوید:«و کثیراً ما یتکرّر فی اوائل اسانیدهما (حمّاد و حلبی) هؤلاء الخمسه هکذا: «علی بن ابراهیم عن أبیه و محمّد بن اسماعیل عن الفضل بن شاذان، جمیعاً عن ابن ابی عمیر و أنا اکتفی عن تعدادهم بالخمسه».
اصل و کتاب
در اصطلاح محدثان، عبارت «اصل» برای آن مجموعه از روایات اطلاق می شود که راوی بدون واسطه و از طریق سماع، آن ها را از معصوم (علیه السّلام) گرفته که گاهی از آن تعبیر به «مجرد کلام معصوم» می شود و هنوز به همراه آن ها، نام راویانی، یا شرح و توضیحی نیامده است؛ اما اگر آن مجموعه به همراه نام راویان دیگری است که جمع آورنده، خود مستقیم آن ها را از معصوم (علیه السّلام) در نیافته، بلکه به واسطه دیگران آن ها را گردآوردی نموده و بسا همراه با شرح و بیان است، آن را «کتاب» گویند. عبارت «اصل» برای هر یک از «اصول اربعمائه» فراوان به کار می رود؛ زیرا هر یک از آن ها «مجرد کلام معصوم (علیه السّلام)» بوده است و مامقانی می گوید:«المعروف فی ألسنه العلماء بل کتبهم أن الاصول الاربعمائه جُمعت فی عهد مولانا الصادق (علیه السّلام) کما عن بعض و فی عهد الصادقین (علیهماالسّلام) عن آخر. علاّمه حلّی نیز می گوید:«روی عنه من الرجال ما یقارب أربعه آلاف رجل ... و غیر هم من اعیان الفضلاء کتب من اجوبه مسائله اربعمائه مصنَّف سمّوها اصولا». شهید اوّل نیز می گوید:«اتفاق الأمّه علی طهارتهم (اهل البیت (علیهم السّلام)) ... مع تواتر الشیعه الیهم و النقل عنهم مما لا سبیل الی انکاره حتّی انّ أبا عبدالله جعفر بن محمّد الصادق ـ علیهما السّلام ـ کتب من أجوبه مسائله أربعماه مصنَّف لأربعماه مصنَّف و دوّن من رجاله المعروفین أربعه آلاف رجل من اهل العراق و الحجاز و الخراسان و الشام.
مشیخه
...

پیشنهاد کاربران

بپرس