اصول شناخت قران

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اصول شناخت قرآن. بــرای ورود در مــباحث تفــسیری و بــهره جستن از قرآن، شــناخت معــیارها و اصول کلی لازم است که در این مقاله بدان ها پرداخته شده است.
خدای سبحان که متکلم قرآن و نازل کننده آن است، از هر موجود دیگری قرآن را بهتر می شناسد و در تعریف او شایسته تر از هر صاحب نظر دیگر است؛ بلکه سزاوار بودن ذات اقدس الهی قابل سنجش با صلاحیت دیگران نیست؛ زیرا آنان یا اصلاً قرآن شناس نیستند و یا در پرتو معرفی خداوند آن را شناخته و می شناسند؛ بنابراین برجسته ترین تعریف، همانا تعریفی است که خداوند درباره این کتاب عظیم آسمانی نموده است.
روشن و روشن گر بودن قرآن
خدای سبحان قرآن کریم را به عنوان نور به جهانیان شناسانده و چنین فرمود: «یا ایها الناس قد جاءکم برهان من ربکم و انزلنا الیکم نوراً مبیناً»؛ «قد جاءکم من الله نور و کتاب مبین». خاصیت نورانی بودن قرآن آن است که هم معارف آن روشن و مصون از ابهام و تیرگی است و هم جوامع بشری را از هرگونه تاریکی اعتقاد یا تیرگی اخلاقی یا ابهام در شناخت یا سرگردانی در انتخاب راه یا تحیر در ترجیح هدف و مانند آن می رهاند و به شبستان روشن صراط مستقیم و هدف راستین بهشت عدن می رساند: «کتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور». تناسب تجلی خدای سبحان در قرآن کریم، اقتضای چنین سمتی را برای این کتاب آسمانی دارد؛ زیرا کلام مبدایی که «نور السموات و الارض» است، حتماً باید روشن و روشن گر باشد.
موجبات سعادت در قرآن
خدای سبحان، قرآن کریم را به عنوان تبیان همه چیز به انسان ها شناسانده و چنین فرموده است: «و نزّلنا علیک الکتاب تبیاناً لکل شی ء و هدی و رحمةً و بشری للمسلمین» یعنی هر چیزی که در تامین سعادت انسان سهم مؤثر دارد، در این کتاب الهی بیان شده است و اگر انجام کاری عامل فراهم نمودن سعادت بشر است، در آن آمده و اگر ارتکاب عملی مایه شقاوت بشری می گردد، پرهیز از آن به صورت یک دستور لازم در آن تعبیه شده است.اشتمال قرآن بر همه معارف و اخلاق و اعمال الهی و انسانی به طور رمز یا ابهام یا معما و مانند آن ها که از قانون محاوره و اسلوب تعلیم و تربیت جداست، نمی باشد؛ بلکه به طور روشن است؛ زیرا خدای سبحان از جامعیت قرآن نسبت به همه اصول اسلامی به عنوان «تبیان» یاد کرده است. پس هیچ گونه کمبودی در این کتاب نیست تا از خارج جبران شود؛ نه کمبود قانون و دستورهای انسانی و نه کمبود شناخت و معارف اسلامی و نه قصور در تبیین آن ها؛ یعنی هم از لحاظ محتوا و مضمون، بی نیاز از مطالب بیگانه است و هم در تعلیم و تفهیم آن ها بیانی رسا و لسانی گویا دارد که از زبان دیگران بی نیاز و از قلم بیگانگان مستغنی است؛ زیرا خاصیت «تبیان کل شی ء» بودن، همین است
تعلیم قرآن سرآغاز نعمت ها
...

پیشنهاد کاربران

بپرس