اصول فهم قران

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اصول فهم قرآن. قرآن به روشنی و صراحت دلالت دارد بر اینکه دست کم برخی آیات آن تأویل دارد و تأویل آن را جز خود خداوند و راسخان در علم کسی نمی‏ داند با این حال فهم آیات قرآن غیر ممکن نیست و با رعایت اصولی که در فهم آن موثر است می‏توان به مدلول آیات پی برد.
"فهم" در لغت به معنای شناختن یا تعقل آمده است، فهمت الشیء یعنی عرفته یا عقلته. برخی آن را شناختن با قلب معنا کرده‏اند. و معادل فارسی آن را
دانستن میگویند. ماده فهم در قرآن کریم تنها یک بار به کار رفته است:
«فَفَهَّمْناها سُلَیمانَ ...»
ما (حکم واقعی) آن را به سلیمان فهماندیم ....
اهل لغت ماده فهم را برای معانی دانسته و به کار بردن آن را برای ذوات صحیح نمی‏دانند؛ مثل «فهمت الکلام»، ولی «فهمت الرّجل» صحیح نیست.
و فهم قرآن هم از باب معانی است، میخواهد مطالبی را به انسان منتقل کند؛ از این جهت که خداوند در قرآن کریم برای ایراد مقاصد خود از زبان عربی استفاده کرده، معانی را از ماوراء الطبیعت در شبکه الفاظ با چینش بلاغی فوق العاده اعجازانگیز، قرار داده است. همچنین از این جهت که قرآن در حدود هزار و چهار صد سال قبل نازل شده، رویدادهای آن زمان برای فهم بهتر قرآن مؤثر است؛ پس به طور قطع امروزه برای فهم معانی قرآن باید اصول و قواعدی را بیان کنیم ،که با بهره گیری از آن، قرآن را بفهمیم.
اما برای فهم قرآن تنها آنچه که برای فهم کلام عربی کافی است کفایت نمی‏کند؛ بلکه علاوه بر آن، دانش‏های دیگری نیز لازم دارد.
باید توجه داشت که معانی قرآن مراتب گوناگون دارد چنانکه معصومین فرموده‏اند قرآن علاوه بر ظاهر، باطن ی غیر از آن دارد؛ اما مقصود ما در اینجا از فهمیدن قرآن، درک معانی آن، به مقدار آشکار شدن ظاهر کلام برای انسان است.

اصول فهم قرآن
برای فهم مطالب قرآن کریم برخی از صاحب نظران در این عرصه، اصولی را در کتابهای علوم قرآنی، مقالات یا مقدمه تفاسیر تدوین کرده‏اند، که در این نوشتار، ما مهمترین این اصول را میآوریم:

← در نظر گرفتن قواعد ادبی و لغت عرب
۱. ↑ . فراهیدی، خلیل بن احمد؛ کتاب العین‏، قم‏، انتشارات هجرت‏، ۱۴۱۰ ق،‏ چاپ دوم، ج‏۴، ص ۶۱.۲. ↑ . ابن منظور، محمد بن مکرم؛ لسان العرب‏، بیروت‏، دار صادر، سال ۱۴۱۴ ق‏، چاپ سوم، ج‏۱۲، ص ۴۶۰.۳. ↑ . قرشی، سید علی اکبر؛ قاموس قرآن‏، تهران‏، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ ش‏، چاپ ششم، ج‏۵، ص ۲۰۵.۴. ↑ سوره انبیاء(۲۱)، آیه ۷۹
...

[ویکی اهل البیت] اصول فهم قرآن. "فهم" در لغت به معنای شناختن یا تعقل آمده است،فهمت الشیء یعنی عرفته یا عقلته. برخی آن را شناختن با قلب معنا کرده اند.و معادل فارسی آن را دانستن می گویند.
ماده فهم در قرآن کریم تنها یکبار به کار رفته است: «فَفَهَّمْناها سُلَیْمانَ...»؛ ما (حکم واقعی) آن را به سلیمان فهماندیم...
اهل لغت ماده فهم را برای معانی دانسته و بکار بردن آن را برای ذوات صحیح نمی دانند؛ مثل «فهمت الکلام»، ولی «فهمت الرّجل» صحیح نیست. و فهم قرآن هم از باب معانی است، می خواهد مطالبی را به انسان منتقل کند؛ از این جهت که خداوند در قرآن کریم برای ایراد مقاصد خود از زبان عربی استفاده کرده، معانی را از ماوراء الطبیعت در شبکه الفاظ با چینش بلاغی فوق العاده اعجازانگیز، قرار داده است. همچنین از این جهت که قرآن در حدود هزارچهار صد سال قبل نازل شده، رویدادهای آن زمان برای فهم بهتر قرآن مؤثر است؛ پس به طور قطع امروزه برای فهم معانی قرآن باید اصول و قواعدی را بیان کنیم که با بهره گیری از آن، قرآن را بفهمیم.
اما برای فهم قرآن تنها آنچه که برای فهم کلام عربی کافی است، کفایت نمی کند؛ بلکه علاوه بر آن دانش های دیگری نیز لازم دارد. باید توجه داشت که معانی قرآن مراتب گوناگون دارد چنان که معصومین فرموده اند قرآن علاوه بر ظاهر، باطنی غیر از آن دارد؛ اما مقصود ما در اینجا از فهمیدن قرآن، درک معانی آن به مقدار آشکارشدن ظاهر کلام برای انسان است.
برای فهم مطالب قرآن کریم برخی از صاحب نظران در این عرصه، اصولی را در کتاب های علوم قرآنی، مقالات یا مقدمه تفاسیر تدوین کرده اند که در این نوشتار، ما مهمترین این اصول را می آوریم:
قرآن به زبان عربی و در نهایت فصاحت و بلاغت نازل شده و مطابق با زبان متداول عصر بعثت می باشد. بنابراین در فهم مطالب آن باید شخص به قواعد ادبی (صرف، نحو، علوم بلاغت) و لغات عربی آشنایی کافی داشته باشد و می توان گفت نخستین علمی که برای درک و فهم قرآن نیاز داریم و بایستی به آن پرداخته شود، علم الفاظ است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به حکم قرآن مفسر و مبین قرآن است. چنان که در قرآن می خوانیم: «فَإِنَّما یَسَّرْناهُ بِلِسانِکَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ»؛ ما آن (قرآن) را بر زبان تو آسان ساختیم، شاید آنان متذکّر شوند!

پیشنهاد کاربران

بپرس