اطاعت از خدا

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] امیرالمومنین (علیه السّلام) نسبت به امر به اطاعت از خدا سفارشات فراوانی دارند که ذیلا به بعضی از آن ها می پردازیم.
فی و صیته لابنه: إِنَّهُ (یعنی الله سبحانه) لَمْ یَأْمُرْکَ إِلاَّ بِحَسَن، وَ لَمْ یَنْهَکَ إِلاَّ عَنْ قَبِیح. در سفارش به فرزند خود، می فرماید: خدای سبحان تو را جز به آنچه نیکوست فرمان نداده و جز از آنچه زشت است، باز نداشته است.
یکی از انگیزه های شکرگزاری
من کتابه له الی الحارث الهمدانی: أَکْثِرْ أَنْ تَنْظُرَ إِلَی مَنْ فُضِّلْتَ عَلَیْهِ، فإِنَّ ذلِکَ مِنْ أَبْوَابِ الشُّکْرِ. در نامه خود به حارث همدانی می فرماید: به کسی که بر او برتری داده شده ای بسیار بنگر؛ زیرا این کار یکی از انگیزه های شکرگزاری است.
طاعت تنها از خدا
لاَ طَاعَةَ لَِمخْلُوق فِی مَعْصِیَةِ الْخَالِقِ. طاعت مخلوق در نافرمانی خالق نشاید.
سفارش امام علی به فرزندش
...

[ویکی فقه] اطاعت از خدا (قرآن). از اوصاف مهمی که در قرآن برای مؤمنان ذکر شده است اطاعت آنان از خداوند متعال می باشد.
اطاعت از خدا و رسول صلی الله علیه و آله وسلّم سبب بهشتی شدن:«... و من یطع الله و رسوله یدخله جنت تجری من تحتها الانهـر...» «... و هر کس از خدا و پیامبر او اطاعت کند وی را به باغهایی درآورد که از زیر (درختان) آن نهرها روان است در آن جاودانه اند...» "و من یطع الله و رسوله یدخله جنات " پس از اشاره به این قسمت از حدود و مرزهای الهی، می فرماید: " کسانی که خداوند و پیامبر را اطاعت کنند و این مرزها را محترم شمارند، به طور جاودان در باغهایی از بهشت خواهند بود، که آب از پای درختان آنها قطع نمی گردد. «و من یطع الله و الرسول فاولـئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصـلحین و حسن اولـئک رفیقا.» «و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند در زمره کسانی خواهند بود که خدا ایشان را گرامی داشته (یعنی) با پیامبران و راستان و شهیدان و شایستگانند و آنان چه نیکو همدمانند.» در این آیه یکی دیگر از افتخارات کسانی که مطیع فرمان خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم باشند بیان شده و در حقیقت، امتیازاتی را که در آیات قبل گذشت، تکمیل می کند و آن همنشینی با کسانی است که خداوند، نعمت خود را بر آنها تمام کرده است، (و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم...) و همانطور که در سوره حمد ، بیان شده است کسانی که مشمول این نعمتند، همواره در جاده مستقیم گام برمیدارند و کوچکترین انحراف و گمراهی ندارند.سپس در توضیح این جمله و بیان کسانی که خداوند نعمت خویش را بر آنها اتمام کرده است اشاره به چهار طایفه می کند که در واقع ارکان چهارگانه این موضوع هستند:۱-" انبیاء " و فرستادگان مخصوص پروردگار که نخستین گام را برای هدایت و رهبری مردم و دعوت به صراط مستقیم برمیدارند (من النبیین).۲-" راستگویان"، کسانی که هم در سخن راست می گویند و هم با عمل و کردار صدق گفتار خود را اثبات می کنند و نشان می دهند که مدعی ایمان نیستند بلکه براستی به فرمانهای الهی ایمان دارند (و الصدیقین).از این تعبیر روشن می شود که بعد از مقام نبوت ، مقامی بالاتر از مقام صدق و راستی نیست، نه تنها راستی در گفتار بلکه راستی در عمل و کردار که شامل امانت و اخلاص نیز می گردد.۳-" شهداء " و کشته شدگان در راه هدف و عقیده پاک الهی و یا افراد برجسته ای که روز قیامت شاهد و گواه اعمال انسانها هستند (و الشهداء).۴-" صالحان" و افراد شایسته و برجسته ای که با انجام کارهای مثبت و سازنده و مفید و پیروی از اوامر انبیاء به مقامات برجسته ای نائل شده اند (و الصالحین).و به همین جهت در روایات ما" صالحین" تفسیر به یاران برگزیده ائمه شده است و این نیز همانند آنچه در باره" صدیقین" گذشت از قبیل بیان فرد شاخص است.
اوصاف مؤمنان
«و المؤمنون و المؤمنـت بعضهم اولیآء بعض... و یطیعون الله و رسوله اولـئک سیرحمهم الله... وعد الله المؤمنین و المؤمنـت جنت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها و مسـکن طیبة فی جنت عدن....» «و مردان و زنان با ایمان دوستان یکدیگرند... و از خدا و پیامبرش فرمان می برند آنانند که خدا به زودی مشمول رحمتشان قرار خواهد داد... خداوند به مردان و زنان با ایمان باغهایی وعده داده است که از زیر (درختان) آن نهرها جاری است در آن جاودانه خواهند بود و (نیز) سراهایی پاکیزه در بهشت های جاودان (به آنان وعده داده است)...» مؤمنان" اطاعت فرمان خدا و پیامبر او می کنند" (و یطیعون الله و رسوله). در پایان این آیه اشاره به نخستین امتیاز مؤمنان از نظر نتیجه و پاداش کرده، می گوید: " خداوند آنها را به زودی مشمول رحمت خویش می گرداند" (اولئک سیرحمهم الله). کلمه" رحمت" که در اینجا ذکر شده مفهومی بسیار وسیع دارد که هر گونه خیر و برکت و سعادتی را در این جهان و جهان دیگر، در برمی گیرد و این جمله در حقیقت نقطه مقابل حال منافقان است که خداوند آنها را لعنت کرده و از رحمت خود دور ساخته است.شک نیست که وعده رحمت به مؤمنان از طرف خداوند، از هر نظر قطعی و اطمینان بخش است، " زیرا او هم قدرت دارد و هم حکیم است"؛ آیه بعد قسمتی از این رحمت واسعه الهی را که شامل حال افراد با ایمان می شود و در دو جنبه" مادی" و" معنوی" شرح می دهد.نخست می فرماید: "خداوند به مردان و زنان با ایمان باغهایی از بهشت وعده داده است که از زیر درختهای آن نهرها جریان دارد" (وعد الله المؤمنین و المؤمنات جنات تجری من تحتها الانهار). از ویژگیهای این نعمت بزرگ این است که زوال و فنا و جدایی در آن راه ندارد، و" آنان جاودانه در آن می مانند" (خالدین فیها). دیگر از مواهب الهی به آنها این است که خداوند" مسکن های پاکیزه و منزلگاه های مرفه در قلب بهشت" عدن" در اختیار آنها می گذارد" (و مساکن طیبة فی جنات عدن). " عدن" در لغت به معنی اقامت و بقاء در یک مکان است و لذا به" معدن" که جایگاه بقای مواد خاصی است این کلمه اطلاق می شود، بنا بر این مفهوم" عدن" با خلود شباهت دارد، ولی از آنجا که در جمله قبل به مساله خلود اشاره شده، چنین استفاده می شود که جنات عدن محل خاصی از بهشت پروردگار است که بر سایر باغهای بهشت امتیاز دارد. می فرماید: " و یطیعون الله و رسوله"، در این جمله تمامی احکام شرعی را در یک جمله کوتاه" اطاعت خدا" و تمامی احکام ولایتی که پیغمبر در اداره امور امت و اصلاح شؤون ایشان دارد، از قبیل فرامین جنگی و احکام قضایی و اجرای حدود و امثال آن را در یک جمله کوتاه" اطاعت رسول" جمع کرده است.هر چند می توان گفت که اطاعت احکام خدا که از آسمان نازل شده از یک نظر دیگر اطاعت رسول است، زیرا این رسول است که برای دعوت به اصول و فروع دین قیام نموده، پس اطاعت احکام خدا اطاعت او نیز هست." اولئک سیرحمهم الله" در این جمله از این معنا خبر می دهد که قضای الهی شامل حال این گونه افراد شده و رحمت او اشخاص متصف به این صفات را در برخواهد گرفت. و گویا این جمله را آورد تا مقابل آن جمله ای قرار گیرد که در باره منافقین فرموده بود: " نسوا الله فنسیهم". و نیز ظاهرا جمله" ان الله عزیز حکیم" را آورد تا رحمت خود را تعلیل کرده، بفرماید رحمت من هیچ منافاتی با عزت و سلطنتم ندارد و به هیچ وجه حکمتم را نیز دچار اختلال و وهن و آمیخته با جزاف نمی سازد.
ورود به بهشت
«... و من یطع الله و رسوله یدخله جنت تجری من تحتها الانهـر...» «... و هر کس خدا و پیامبر او را فرمان برد وی را در باغهایی که از زیر (درختان) آن نهرهایی روان است درمی آورد...» در اینجا نیز مانند آیه قبلی کلام را با وعده و وعید خاتمه می دهد. در وعده اش می فرماید: و هر کس خدا و رسول او را اطاعت کند خدا در بهشتی داخلش می سازد که نهرها از دامنه آن جاری است.

پیشنهاد کاربران

تفاوت اطاعت و عبادت و تبعیت:
اطاعت به معنای خضوع قلبی در مقابل امر مولا است. عبادت یک مرحله پایین تر از اطاعت است یعنی بسیاری از انسانها اهل عبادتند ولی هنوز اهل اطاعت نشده اند. تبعیت ثمره محبت و اطاعت ثمره عقل است. بنابراین انسان وقتی به کسی علاقه مند شد، آرام آرام تابع او می شود. اما نکته جالب این است که محبت در اطاعت هم دخالت دارد اما تفکر و تعقل است که انسان را به مرحله اطاعت می رساند نه لزوما محبت. بنابراین اطاعت حتی از تبعیت هم می تواند بالاتر و ارزشمندتر باشد. یعنی صرف محبت باعث اطاعت نشده است، بنابراین اگر محبت از بین برود، همچنان فرد در اطاعت باقی می ماند و دوباره محبت را بدست می آورد. در قرآن صحبت از تبعیت از شهوات شده است، یعنی در واقع حب شهوات وقتی در دل آمد فرد از آن ها تبعیت می کند و به همین صورت وقتی حب به خدا در دل آمد فرد تبعیت می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس