اعلی

/~a~lA/

معنی انگلیسی:
superior, of superior quality, prime, extra

فرهنگ اسم ها

اسم: اعلی (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: alā) (فارسی: اَعلی) (انگلیسی: ala)
معنی: برتر، برگزیده، از نام های خداوند، نام سوره هشتاد و هفتم قرآن مجید، بالاتر، بلندتر، برگزیده از هر چیزی، نامی از نام های خداوند، نام سوره هشتاد و هفتم قرآن
برچسب ها: اسم، اسم با ا، اسم پسر، اسم عربی، اسم مذهبی و قرآنی

لغت نامه دهخدا

اعلی. [ اَ لا ] ( ع ن تف ، اِ ) بلند و بالای هر چیزی. مؤنث : عُلیا. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). بلند و بالای هر چیزی. ( ناظم الاطباء ). برتر و بلندتر و بزرگتر. ( مؤید الفضلاء ). نعت تفضیلی ، مقابل اسفل. مؤنث : عُلیا. ج ، عُلی ̍. ( از اقرب الموارد ). برتر. ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). زبرین. زبر. برتر. زبرتر. ( زمخشری ). برین. بالا. بالاتر. بلندتر. ارفع. مقابل ادنی. برترین. عالی تر. فوقانی. || بزرگوارتر. ج ، اَعلَون. ( مهذب الاسماء نسخه خطی ). سامی. ( یادداشت بخط مؤلف ). || صفت اشخاص و اشیاء قرار گیرد. رجوع به ترکیبات زیر شود.
- اعلای سر ؛ زبرین ِ سر. نَصل. عَسقَلان الرأس. ( منتهی الارب ).
- اعلی القیم ؛ بالاترین قیمتها. بهای زبرین : در فقه درباره این موضوع که غاصب اگر مال مغصوب را تلف کرده باشد، باید قیمت روز غصب یا قیمت روز تلف یا اعلی القیم ( بالاترین قیمتها ) را بپردازد اختلاف است.
- اعلی اﷲ درجته ؛ بلند گرداند ایزدتعالی پایه او را. جمله دعایی که بیشتر در حق مردگان بکارمی رود. رجوع به همین ماده در ردیف خود شود.
- اعلی اﷲ مقامه ؛ ایزدتعالی بلند فرماید مرتبه او را. که خداوند جایگاه او را بلند فرماید. جمله دعایی که بیشتر در حق مردگان بخصوص پس از نام فقیهی مرده بکار می رود. دعایی است فقیهی مرده را پس از ذکر نام وی. رجوع به همین ماده در ردیف خود شود.
- اعلیحضرت ؛ خطابی است شاه را مانند ماژسته و ساماژسته فرانسویان. ( یادداشت بخط مؤلف ).
- اعلیحضرتا ؛ خطابی است شاه را.
- جدّ اعلی ؛ بزرگترین از اجداد. جد جد. نیای برترین.
- چرخ اعلی ؛ آسمان برین. فلک اعلی. بالاترین سپهر :
خوان آگاه دلش را از صفا
خانقاه از چرخ اعلی دیده ام.
خاقانی.
- درگاه اعلی ؛ درگاه رفیع. درگاه بلند : و این قاضی محمد بود کی برسولی کرمان بدرگاه اعلی اعلاه اﷲ آمده بود. ( فارسنامه ابن البلخی ص 118 ).
- زند اعلی ؛ مقابل زند اسفل. زند زبرین. رجوع به زند شود.
- سرادق اعلی ؛ خیام اعلی. بارگاه اعلی. کنایه از آسمان برین :
ره رفته تا خط رقم اول از خطر
پی برده تا سرادق اعلی هم از علا.
خاقانی.
- سمع اعلی ؛ سمع سامی. سمع بزرگوار : و چون بعضی از آن پرداخته گشت ذکر آن بسمع اعلی قاهره شاهنشاهی رسید. ( کلیله و دمنه ).
- طارم اعلی ؛ ایوان برین. کنایه از آسمان برین : بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

بلندتر، بالاتر، برتر، نقیض اسفل
۱ - ( صفت ) برتر بلندتر بالاتر . ۲ - ( صفت ) برگزیده از هر چیز . یا اعلی وادنی . برتر و فروتر . یا اعلی و اسفل . بالاتر و پایین تر و برتر و فروتر . توضیح این کلمه را ایرانیان گاه بصورت ( اعلا ) نویسند . یا اعلی حضرت . عنوانی مخصوص شاهان و سلاطین .
رودخانه ایست آب آن شیرین و گوارا است از آب چشم. دشمیرک برخاسته

فرهنگ معین

(اَ لا ) [ ع . ] ۱ - (ص تف . ) برتر، بلندتر. ۲ - (ص . ) برگزیده از هر چیز.

فرهنگ عمید

۱. برتر.
۲. (اسم ) هشتاد وهفتمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۱۹ آیه.
۳. [قدیمی] بلندتر، بالاتر.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اعلی (ابهام زدایی). اعلی ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: قرآن• سوره اعلی، هشتاد و هفتمین سوره قرآن، دارای ۱۹ آیه ، ۷۸ کلمه و ۲۹۴ حرف • افق اعلی، جایگاه دریافت وحی الهی به وسیله رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) کاربردهای دیگر• اعلی القیم، بالاترین قیمتها و بحث شده در باب های رهن، عاریه، اجاره، نکاح و غصب
...

[ویکی اهل البیت] اعلی (اسم الله). اعلی توصیف شده و آن را دلیل بر امکان اعاده انسان ها گرفته است، زیرا کسی که بر چنین آفرینش تواناست، بر اعاده انسان نیز توانا خواهد بود.
سرانجام باید دانست اعلی مأخوذ از «علوّ» به معنی رفعت و بلندی است، ابن فارس می گوید: «علو» یک معنی بیش ندارد و آن دلیل بر ارتفاع و بلندی است، طبعاً مقصود از اعلی آن گاه که به عنوان صفت ذکر می شود، بلندی از نظر رتبه و درجه وجود است، زیرا مفروض این است که او مبدأ آفرینش و محیط بر آن می باشد، قهراً وجود بی حدّ او بالاتر و برتر از وجود محدود خواهد بود; از این جهت صاحب این اسم باید از هر اسمی که لایق مقام او نیست، تنزیه شود چنان که فرمود:(سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الأَعْلی) یعنی چون ذات او اعلی است، طبعاً باید اسم او نیز از هر نقصی تنزیه شود.
و به دیگر سخن: چون وجود او اعلی است، باید اسم و صفت او نیز با او هماهنگ باشد، زیرا اسم از واقعیتی در مسمی حکایت می کند و موجود اعلی نمی تواند اسمی داشته باشد که با کمال او هماهنگ نباشد. از این جهت، هر صفت کمالی که در جهان تصور می شود مانند حیات، قدرت، علم، ملک و جود و کرم خدا سهم برتر و بالاتر را دارد و دیگران سهم کمتر و غیر برتر.
صدوق(1) در تفسیر اعلی دو احتمال داده است، یکی این که به معنی قاهر باشد، و می گوید شاهد آن آیه زیر است:
(...لا تَخَفْ إِنَّکَ أَنْتَ الأَعلی). (سوره طه/68)
«ای موسی مترس تو قاهر و غالبی».

مترادف ها

super (صفت)
مافوق، خوب، بسیار خوب، عالی، ممتاز، اعلی، بزرگ اندازه

nobby (صفت)
قلنبه، عالی، درجه یک، خیلی شیک، اعلی

supreme (صفت)
عالی، بزرگترین، افضل، انتها، اعلی

topmost (صفت)
بالاترین، اعلی، اعلی ترین

superfine (صفت)
اعلی، بسیار ظریف، دارای دانه های خیلی ریز

پیشنهاد کاربران

🕋 ترتیب سوره های قرآن کریم:
1 ) سوره فاتحه ( حمد )
2 ) بقره
3 ) آل عمران
4 ) نساء
5 ) مائده
6 ) انعام
7 ) اعراف
8 ) انفال
9 ) توبه ( برائت )
10 ) یونس
11 ) هود
12 ) یوسف
...
[مشاهده متن کامل]

13 ) رعد
14 ) ابراهیم
15 ) حِجر
16 ) نحل
17 ) اِسراء ( بنی اسرائیل )
18 ) کهف
19 ) مریم
20 ) طه
21 ) انبیاء
22 ) حج
23 ) مؤمنون
24 ) نور
25 ) فرقان
26 ) شعراء
27 ) نمل
28 ) قصص
29 ) عنکبوت
30 ) روم
31 ) لقمان
32 ) سجدة
33 ) احزاب
34 ) سبأ
35 ) فاطر
36 ) یس
37 ) صافات
38 ) ص
39 ) زمر
40 ) غافر
41 ) فصّلت
42 ) شوری
43 ) زخرف
44 ) دخان
45 ) جاثیه
46 ) احقاف
47 ) محمد
48 ) فتح
49 ) حجرات
50 ) ق
51 ) ذاریات
52 ) طور
53 ) نجم
54 ) قمر
55 ) الرحمن
56 ) واقعه
57 ) حدید
58 ) مجادله
59 ) حشر
60 ) ممتحنه
61 ) صف
62 ) جمعه
63 ) منافقون
64 ) تغابن
65 ) طلاق
66 ) تحریم
67 ) مُلک
68 ) قلم
69 ) حاقه
70 ) معارج
71 ) نوح
72 ) جن
73 ) مزّمّل
74 ) مدثر
75 ) قیامه
76 ) انسان
77 ) مرسلات
78 ) نبأ
79 ) نازعات
80 ) عبس
81 ) تکویر
82 ) انفطار
83 ) مطففین
84 ) انشقاق
85 ) بروج
86 ) طارق
87 ) اعلی
88 ) غاشیه
89 ) فجر
90 ) بلد
91 ) شمس
92 ) لیل
93 ) ضحی
94 ) شرح
95 ) تین
96 ) علق
97 ) قدر
98 ) بینه
99 ) زلزله ( زلزال )
100 ) عادیات
101 ) قارعه
102 ) تکاثر
103 ) عصر
104 ) همزه
105 ) فیل
106 ) قریش
107 ) ماعون
108 ) کوثر
109 ) کافرون
110 ) نصر
111 ) مسد
112 ) اخلاص ( توحید )
113 ) فلق
114 ) ناس

اعلی تا ادنی= عرش به فرش، بالا تا پایین
برین

بپرس