افازه

لغت نامه دهخدا

( افازة ) افازة. [ اِ زَ ] ( ع مص ) فیروز گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). فیروزی دادن. ( آنندراج ) ( مؤید الفضلاء ). پیروز کردن. ( المصادر زوزنی ). پیروز ساختن کسی را بر چیزی. ( از اقرب الموارد ). یقال : افازه اﷲ بکذا؛ فیروز گرداند خدای او را در چنین کاری. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). || هلاک کردن. ( مؤید الفضلاء ). || رفتن. ( آنندراج ) ( مؤید الفضلاء ) ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

فیروز گردانیدن فیروزی دادن

پیشنهاد کاربران

بپرس