افطار

/~eftAr/

برابر پارسی: چاشت شامگاهی

معنی انگلیسی:
breaking one's fast, breaking ones fast

لغت نامه دهخدا

افطار. [ اِ ] ( ع مص ) روزه گشادن و روزه گشایانیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). روزه شکستن و روزه گشادن. و با لفظ کردن مستعمل است. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). روزه گشادن. ( المصادر ). روزه بگشادن. ( تاج المصادر بیهقی ). باز کردن و گشودن روزه را. ناهار شکستن روزه دار. ( یادداشت مؤلف ). افطار ( فقه ) بجای آوردن وی که روزه را می شکند. ( بلغت مضطر ):
اشک چشمم در دهان افتد گه افطار از آنک
جز به آب گرم پستی نگذرد از نای من.
خاقانی.
که سلطان از این روزه آیا چه خواست
که افطار او عید طفلان ماست.
سعدی.
- وقت افطار ؛ زمان روزه گشادن. آنوقت که در شرع بتوان روزه گشودن. و آن غروب است. میان اهل سنت و شیعه خلاف است در اینکه غروب ، استتار قرص خورشید است یا زوال حمره مشرقیه از بالای سر. مشهور میان اهل سنت قول اول و مشهور میان شیعه قول اخیر است.
- امثال :
یکسال روزه بگیر آخرش با فضله افطار بکن .
|| رسیدن وقت روزه گشادن. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). هنگام روزه گشادن رسیدن. ( از اقرب الموارد ). یقال : افطرالصائم ؛ ای حان له ان یفطر. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || درآمدن در وقت روزه گشادن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || خوب ناپیراستن پوست را. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). بدرستی دباغی ناشدن پوست. ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) طعامی که هنگام گشادن روزه خورند و پیش گهی نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). روزه گشا. آن چیز که روزه را با آن بگشایند. ( یادداشت مؤلف ).
- افطار خوردن ؛ پیش گهی خوردن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

روزه گشادن، رو ه شکستن، بازکردن روزه باخوردن غذا، رسیدن وقت روزه گشادن
۱ - ( مصدر ) روزه گشادن روزه وا کردن. ۲ - ( اسم ) روزه گشایی .

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) روزه شکستن . ۲ - (اِمص . ) روزه گشایی .

فرهنگ عمید

۱. (فقه ) باز کردن روزه با خوردن غذا، روزه گشادن، روزه شکستن.
۲. (اسم ) (فقه ) [مجاز] وقت روزه گشادن.
۳. (اسم ) [مجاز] = افطاری

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] باطل کردن روزه و رسیدن زمان گشودن روزه و همچنین خوردن اوّلین غذا بعد از مدّتی امساک را افطار می گویند و دو مفهوم نخست در باب صوم آمده است و از مفهوم سوم در باب صلات و صوم سخن گفته شده است.
باطل کردن روزه به لحاظ حکم چند گونه است که در ذیل به آنها اشاره می شود.

واجب بودن افطار مسافر
نیت افطار یا به معنای نیّت قطع (دست برداشتن از قصد روزه) است یا نیّت قاطع (قصد ارتکاب یکی از مفطرات روزه، مانند خوردن).

← اقوال در بطلان روزه به نیت افطار
مفطرات روزه عبارت است از:
۱. خوردن و آشامیدن.
۲. آمیزش در قُبل و به قول مشهور، در دبُرُ.
۳. دروغ بستن به خدا و معصومان علیهم السّلام.
۴. فروبردن سر در آب به قول مشهور.
۵. رساندن غبار غلیظ بر حلق به قول مشهور.
۶. باقی ماندن عمدی بر جنابت تا اذان صبح و نیز حیض و نفاس به قول مشهور.
۷. استمناء.
۸. در اینکه اماله با مایعات موجب بطلان روزه می‏شود یا نه، اختلاف است.

آثار افطار
...

[ویکی شیعه] افطار بازکردن روزه با خوردن غذا یا زمان بازکردن روزه (بعد از وقت نماز مغرب) است. به غذایی که هنگام افطار خورده می شود نیز افطاری گویند.
بنابر منابع دینی افطاری دادن به روزه داران ثواب زیادی دارد و در ایران و سایر کشورهای اسلامی، مسلمانان در ماه رمضان مهمانی افطار را به صورت خانوادگی و یا عمومی‎تر از آن برگزار می‎کنند.
به پایان رساندن روزه چند گونه است:

[ویکی اهل البیت] افطار یعنی باز کردن روزه با خوردن غذا؛ روزه گشادن و روزه شکستن. همچنین به معنای وقت روزه گشادن و نیز «افطاری» است.
در فقه افطار به سه معناست:
باطل کردن روزه به لحاظ حکم چند گونه است:
نیّت افطار یا به معنای نیّت قطع (دست برداشتن از قصد روزه) است یا نیّت قاطع (قصد ارتکاب یکی از مفطرات روزه، مانند خوردن). در بطلان روزه به نیّت افطار سه قول معروف است: بطلان به طور مطلق، عدم بطلان به طور مطلق و تفصیل بین نیّت قطع که موجب بطلان روزه است و نیّت قاطع که پیش از ارتکاب، موجب بطلان نیست.
افطار عمدی روزه، موجب بطلان آن و در روزه ماه رمضان، موجب ثبوت قضا نیز می شود. افطار عمدی روزه واجب معیّن، مانند روزه ماه رمضان، نذر معین و نیز قضای روزه ماه رمضان در صورت افطار بعد از ظهر موجب ثبوت کفاره است.
افطار آگاهانه و عمدی در روز ماه رمضان، موجب ثبوت تعزیر در بار اول و دوم است و چنانچه شخصی بار سوم بنابر قولی یا چهارم بنابر قولی دیگر آن را تکرار کند کشته می شود، به شرط آنکه بار اول و دوم تعزیر شده باشد. اگر افطار روزه هایی که واجب است پی در پی گرفته شود همچون شصت روز روزه کفّاره از روی عذر مانند حیض باشد، ضرری به تتابع نمی زند و پس از رفع عذر، روزه را ادامه می دهد. اما اگر بدون عذر باشد، تتابع از بین می رود و باید روزه را از سر بگیرد.
اگر روزه دار به گونه ای که اختیار از او سلب گردد مجبور به افطار شود، روزه اش باطل نمی شود کفّاره نیز ندارد؛ امّا اگر تهدید شود و او برای در امان ماندن از عواقب تهدید با اختیار خود افطار کند، روزه اش باطل میشود ولی کفّاره ندارد.
اگر روزه دار از روی تقیّه افطار کند، مانند افطار در روز عیدِ مخالفان یا پس از غروب خورشید و پیش از مغرب شرعی، در صحت و بطلان این روزه اختلاف است. بنابر قول به بطلان روزه، قضای آن واجب است؛ لیکن کفّاره ندارد.

مترادف ها

breakfast (اسم)
صبحانه، افطار، ابچرا

فارسی به عربی

فطور

پیشنهاد کاربران

بپرس