اقسام اجل

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اجل انسان در آیات قرآنی به دو بخش «اجل مسما» و «اجل معلق» تقسیم شده است. هر موجود زنده ای به حسب طبیعت و استعداد جسمی خود، تا مدت معینی می تواند زنده بماند که اگر مانعی در ادامه حیات وی رخ ندهد، او تا پایان عمر طبیعی خود زنده می ماند و حیات وی به گونه طبیعی پایان می یابد؛ این گونه مرگ را «اجل مسمّا» (اجل غیرقابل تغییر و تبدیل) گویند؛ اما اجل معلق تغییرپذیر است و به استناد علل ناقصه و مقتضیات، به وقوع می پیوندد؛ و بر اثر اعمال نادرست انسان ممکن است بسیار جلو بیفتد که عذاب های الهی یکی از آن هاست و برعکس بر اثر تقوا و نیکوکاری و تدبیر ممکن است بسیار عقب بیفتد.تمام آیاتی که بر تأخیرناپذیری مرگ در هنگام سرآمدن عمر دلالت دارند، بر اجل مسمّا منطبق هستند؛ زیرا تنها آن اجل است که به هیچ وجه تأخیرپذیر نیست.
مرگ، جدایی روح از جسد، و نیز زوال و برچیده شدن تعلق نفس به بدن است. هر انسانی، مرگ را خواهد چشید. این پایان سیر طبیعی هر موجود مادی در دنیاست. اصل مرگ انسان در لوح محفوظ است و از قضای حتمی الهی است و به حکم «
کل نفس ذائقة الموت» هیچ کس از آن مستثنا نیست؛ اما عمر خاص هر شخص و هنگام مرگ او، در لوح محو و اثبات است و تغییرپذیر است.
انواع مرگ
مرگ آدمی به دو سبب اصلی اتفاق می افتد، مرگ هایی که به سبب پایان یافتن توانایی و ظرفیت جسمی بدن فرا می رسد و از آن به مرگ طبیعی یاد می شود، و مرگ هایی که به سبب اتفاقات و رفتارهای آدمی رخ می دهد و از آن به مرگ اخترامی و زودرس و ناگهانی تعبیر می شود.
اجل
زمان فرا رسیدن مرگ را اجل می گویند.
← دیدگاه علامه حلی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس