الاشارات و التنبیهات

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] الإشارات و التنبیهات (کتاب). «الاشارات و التنبیهات»، از مشهورترین کتاب های شیخ الرئیس،ابو علی سینا است که آن را در دو بخش منطق و فلسفه، به زبان عربی به رشته تحریر در آورده است. این کتاب را شاید بتوان یکی از مهم ترین آثار علوم عقلی دانشمندان اسلامی نیز به حساب آورد که در طول چندین قرن همواره مورد توجه علما و محققان علوم اسلامی بوده است.
در وجه تسمیه این کتاب، به اشارات و تنبیهات باید گفت در هر موضوعی که بو علی مطرح می کند، چه در بخش منطق و چه در فلسفه، توضیحش و تکمیلش را تحت عنوان اشاره و تنبیه، می آورد که نام کتاب، ناظر به همین اشاره ها و تنبیه هاست.

[ویکی نور] «الإشارات و التنبیهات»، اثر بوعلی سینا در موضوعات منطق، طبیعیات، فلسفه و عرفان است. درباره این نسخه چند نکته گفتنی است:
تجرید: شرح نمط هفتم از کتاب الاشارات و التنبیهات شیخ الرئیس ابن سینا
مقامات عارفان: شرح تفصیلی و گسترده ی دو نمط نهم و دهم الاشارات و التنبیهات
الاشارات و التنبیهات (مع المحاکمات)
شرح الاشارات و التنبیهات (الفخر الرازی)
مجموعه آثار استاد شهید مطهری

[ویکی نور] الاشارات و التنبیهات (انتزاعی). «الاشارات و التنبیهات»، از مشهورترین کتاب های شیخ الرئیس، ابو علی سیناست که آن را در دو بخش منطق و فلسفه، به زبان عربی به رشته تحریر در آورده است. این کتاب را شاید بتوان یکی از مهم ترین آثار علوم عقلی دانشمندان اسلامی نیز به حساب آورد که در طول چندین قرن همواره مورد توجه علما و محققان علوم اسلامی بوده است. در وجه تسمیه این کتاب، به اشارات و تنبیهات باید گفت در هر موضوعی که بو علی مطرح می کند، چه در بخش منطق و چه در فلسفه، توضیحش و تکمیلش را تحت عنوان اشاره و تنبیه، می آورد که نام کتاب، ناظر به همین اشاره ها و تنبیه هاست.
کتاب، دارای دو جزء است: جزء اول، در منطق و مشتمل بر ده نهج و جزء دوم، در فلسفه و حاوی ده نمط می باشد. مطالب هر نهج و نمط، در ذیل عناوین اشاره و تنبیه مطرح شده است.
ابن سینا، در سرآغاز کتاب، مقدمه ای کوتاه دارد که با وجود کوتاهی، از گویایی با ظرافتی برخوردار است. وی، اهمیت و پرمغز بودن کتاب حاضر را گوش زد کرده، سپس وارد متن کتاب که ابتدای آن با منطق است، شده و این بخش را به ده نهج تقسیم کرده است که در هر یک از این نهج ها، مطلبی را توضیح می دهد.
موضوع نهج اول، غرض منطق است که در واقع تعریف منطق، همراه با توضیح آن است.بعد از آن، اشارات این بخش شروع می شود که توضیحاتی است در مورد الفاظ تعریف و دلالت لفظ بر معنا و تقسیم لفظ به مفرد و مرکب و همین طور به جزیی و کلّی و به ذاتی و عرض لازم و مفارق و...
نهج دوم بخش منطق، در الفاظ خمسه مفرده و حد و رسم است. اولین اشاره این نهج، در مورد نوع و جنس است. وی، در این جا فرق میان نوع و جنس و طریق تشخیص آنها از هم دیگر را یادآوری کرده و در ادامه به ترتیب آنها می پردازد.

[ویکی فقه] الاشارات و التنبیهات (کتاب). «الاشارات و التنبیهات»، از مشهورترین کتاب های شیخ الرئیس،ابو علی سینا است که آن را در دو بخش منطق و فلسفه، به زبان عربی به رشته تحریر در آورده است. این کتاب را شاید بتوان یکی از مهم ترین آثار علوم عقلی دانشمندان اسلامی نیز به حساب آورد که در طول چندین قرن همواره مورد توجه علما و محققان علوم اسلامی بوده است.
در وجه تسمیه این کتاب، به اشارات و تنبیهات باید گفت در هر موضوعی که بو علی مطرح می کند، چه در بخش منطق و چه در فلسفه، توضیحش و تکمیلش را تحت عنوان اشاره و تنبیه، می آورد که نام کتاب، ناظر به همین اشاره ها و تنبیه هاست.
ساختارکتاب
کتاب، دارای دو جزء است: جزء اول، در منطق و مشتمل بر ده نهج و جزء دوم، در فلسفه و حاوی ده نمط می باشد. مطالب هر نهج و نمط، در ذیل عناوین اشاره و تنبیه مطرح شده است.
گزارش محتوا
...

دانشنامه عمومی

الإشارات و التنبیهات از مشهورترین کتاب های شیخ الرئیس، ابو علی سینا است که آن را در دو بخش منطق و فلسفه، به زبان عربی به رشته تحریر در آورده است. این کتاب را شاید بتوان یکی از مهم ترین آثار علوم عقلی دانشمندان جهان نیز به حساب آورد که در طول چندین قرن همواره مورد توجه علما و محققان علوم اسلامی بوده است.
در وجه تسمیه این کتاب، به اشارات و تنبیهات باید گفت در هر موضوعی که بو علی مطرح می کند، چه در بخش منطق و چه در فلسفه، توضیحش و تکمیلش را تحت عنوان اشاره و تنبیه، می آورد که نام کتاب، ناظر به همین اشاره ها و تنبیه هاست.
کتاب، دارای دو جزء است: جزء اول، در منطق و مشتمل بر ده نهج و جزء دوم، در فلسفه و حاوی ده نمط می باشد. مطالب هر نهج و نمط، در ذیل عناوین اشاره و تنبیه مطرح شده است.
ابن سینا، در سرآغاز کتاب، مقدمه ای کوتاه دارد که با وجود کوتاهی، از گویایی با ظرافتی برخوردار است. وی، اهمیت و پرمغز بودن کتاب حاضر را گوش زد کرده، سپس وارد متن کتاب که ابتدای آن با منطق است، شده و این بخش را به ده نهج تقسیم کرده است که در هر یک از این نهج ها، مطلبی را توضیح می دهد. [ پاورقی ۱]
موضوع نهج اول، غرض منطق است که در واقع تعریف منطق، همراه با توضیح آن است. بعد از آن، اشارات این بخش شروع می شود که توضیحاتی است در مورد الفاظ تعریف و دلالت لفظ بر معنا و تقسیم لفظ به مفرد و مرکب و همین طور به جزئی و کلی و به ذاتی و عرض لازم و مفارق و. [ پاورقی ۲]
نهج دوم بخش منطق، در الفاظ خمسه مفرده و حد و رسم است. اولین اشاره این نهج، در مورد نوع و جنس است. وی، در این جا فرق میان نوع و جنس و طریق تشخیص آن ها از همدیگر را یادآوری کرده و در ادامه به ترتیب آن ها می پردازد. اشاره سوم این نهج، در مورد فصل است که در آن فصل مقوم را از فصل مقسم باز می شناساند. او می گوید: هر فصلی در قیاس با نوع، مقوم بوده و در قیاس با جنس آن نوع مقسم خواهد بود. تنبیهی که بو علی در این جا طرح می کند این است که این الفاظ پنج گانه؛ یعنی جنس، نوع، فصل، خاصه و عرض عام، همگی در حمل بر جزئیات واقعه در تحتشان، مشترک با اسم و حد می باشند. اما رسم اینها در اشاره، یکی پس از دیگری مشخص گردیده است. ابن سینا، حد را قولی که دلالت بر ماهیت شی ء دارد می داند و می گوید: شکی نیست که حد، مشتمل بر مقوماتی می باشد که مرکب از جنس و فصل می باشد. وی، غرض از حد را صرف تمییز، نمی داند و بعد از رفع توهمی در مورد حد، اقدام به تبیین رسم می نماید. وی، اشاره ای دارد به اینکه بعضی از خطاها هستند که در تعریف اشیاء با حد و رسم عارض می گردند که اگر آن ها را بشناسی ضمن آنکه به تنهایی سودمند است، در امثال آن ها هر اشکالی که باشد نیز معلوم خواهد بود. [ پاورقی ۳]
عکس الاشارات و التنبیهاتعکس الاشارات و التنبیهات
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

پیشنهاد کاربران

گاهی اوقات از خودم می پرسم که چرا بعضی از حکیمان بزرگ ایرانی و مسلمان و فارسی زبان آثار خودرا به زبان عربی نوشته اند. آیا اجبار بقل گوش و روی سر آنان بوده یا اینکه با میل و اختیار و خواست آزاد خویش چنین کاری کرده اند. بهر حال نتوانسته اند که پدیده های کلی نزول و صعود و بیزمانی و بیمکانی و مبداء و معاد را بطور صحیح و حقیقی و منطبق بر واقعیت عینی شرح و توضیح دهند چه رسد به شناخت خود و هستی و وجود و خداوند و حکمت الاهی و چارچوب و مفاد و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر و جاودانه طرح مطلق آفرینش. در مورد گردش روان یا تناسخ هم نتوانسته اند بین باطل بودن شرح و توضیح و تبیین و توجیه یک پدیده طبیعی از قبیل زنجیره تولد و مرگ از یک طرف و حقیقت داشتن خود این پدیده طبیعی در چارچوب زنجیره علت و معلول یعنی در بطن و بستر و در طول تسلسل تولد و مرگ محتوای کیهان از طریق چرخه یا گردش وقوع مه بانگ های متوالی بر اثر نوسانات متوالی باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض محتوای کیهان یا جهان فرق و تمیز قائل شوند. البته از این لحاظ هیج گونه انتقادی بر آنان جایز و روا نمی باشد از اینکه در اعصار آن بزرگواران نظریه های علمی از قبیل تئوری تکاملی داروین در علم زیست شناسی و مکانیک ذرات و امواج در علم فیزیک و مه بانگ در رشته های نجوم و کیهان شناسی هنوز از مادر طبیعت زاده نشده بوده اند. بینش و باور به هبوط نفس و عقل و روح و روان و جان هم ریشه در داستان افسانه ای و تخیلی - توهمی خلقت آدم و حوا در باغ بهشت و طرد و تبعید و هبوط یا نزول آنان به روی کره زمین ریشه دارد که اول در تورا ( تورات ) بیان و نگاشته شده و بعدا در ایوانگلی های چهارگانه ( اناجیل اربعه ) و قرآن اقتباس گردیده است. همچنین ریشه در افکار و خیالات افلاطون دارد که در زمینه نزول یا پایین آمدن روان از عالم ایده ها به عالم محسوسات و تعلق گرفتن آن به نطفه و جدایی آن از قفس تنگ و خاکی تن در لحظه مرگ و مراجعت و بازگشت و صعود یا بالا رفتن آن به عالم ایده ها، بیان گشته است. برخلاف باور و بینش حکیمان و عارفان بزرگ ایرانی و مسلمان ، درست بسان باطل بودن نظریه تناسخ ارائه شده توسط خردمندان هندو در شرح و توضیح پدیده طبیعی و حقیقی زنجیره تولد و مرگ و باطل بودن نظریه مهاجرت روان افلاطونی در شرح جاودانه بودن زندگی انسانی ، جدایی و قبض روح بطور موقت در طول خواب های شبانه یا روزانه و بطور دائم بهنگام فرا رسیدن لحظه اجل مرگ از کالبد به اصطلاح مادی و سفر صعودی آن در قالبی ظریف و لطیف و به قول ملاصدرا مثالی به عالم میانی تحت عنوان برزخ و الا آخر از دیدگاه ادیان توحیدی - ابراهیمی به یک سهم مساوی با تناسخ هندوان و مهاجرت افلاطون باطل می باشد و تهی از حقیقت.
...
[مشاهده متن کامل]

هر اشاره ای توسط انسان به هر موضوعی هم می تواند اوهامی و بریده از واقعیت عینی باشد و هم میتواند حقیقی و منطبق بر واقعیت عینی باشد و طیف وسیعی بین این دو سر حد با درجات مختلف شدت و ضعف. لذا در اشارات ابن سینا ( نه تنها آثار ابن سینا بلکه کلیه آثار مهم پیشینیان ) باید با دید انتقادی ( و نه شرح و تعلیقه نویسی ) دید که کدامیک از جملات وی یا آنان در پیرامون هر مورد و موضوعی اوهامی و کدامیک حقیقی و یا آمیزه ای از این دو اند. و تنبیه به معنای ملامت و سرزنش نمی باشد بلکه اخطار و توجه به انتخاب راه کج و اوهامی یا راست و حقیقی.

بپرس