الاصفی فی تفسیر القران

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] الاصفی فی تفسیر القرآن. الأصْفی فی تَفْسیرِ القُرْآن تفسیری به زبان عربی و شامل تفسیر کل قرآن، اثر ملامحسن فیض کاشانی (۱۰۰۷ق/۹۷۷ش-۱۰۹۱ق/۱۰۵۸ش) است. الاصفی برگزیده ای از تفسیر صافی است. فیض در الاصفی به تفسیر اهل بیت اکتفا کرده است.
محمد بن مرتضی بن محمد، معروف به ملا محسن کاشانی و ملقب به فیض را در شمار محدثان و فقهای بزرگ شیعه به شمار آورده اند. فیض دستی نیز در ادب و عرفان داشت. از او آثار پرشماری در تفسیر قرآن، حدیث و حکمت و عرفان بر جای مانده است. فیض کاشانی در چهاردهم صفر سال ۱۰۰۷ق به دنیا آمد و در بیست و دوم ربیع الآخر سال ۱۰۹۱ق دار دنیا رفت و در کاشان به خاک سپرده شد.
تألیف اصفی در سال ۱۰۷۶ق یعنی یک سال پس از صافی به پایان رسیده است. مؤلف این تفسیر را از تفسیر دیگر خود یعنی صافی برگزید و در نگارش آن گزیده گویی را پیشه ساخت و آن را از زواید پیراست و در تفسیر آیات به بیان آیاتی که نیازمند توضیح بودند، با توجه به کلام معصومین، همت گماشت.

[ویکی نور] الاصفی فی تفسیر القرآن. نام کامل تفسیر، «الأصفی فی تفسیر القرآن» می باشد، به زبان عربی و شامل تفسیر کل قرآن می باشد، الاصفی برگزیده ای از تفسیر صافی است، فیض در الاصفی به قول شیخ آقا بزرگ، تنها به تفسیر اهل بیت اکتفا کرده است، با این دید تفسیری روایی است. و نیز می توان آن را آمیخته ای از روایت و درایت دانست.
الاصفی در 21 هزار سطر، حدود یک سوم صافی می باشد که در دو مجلد ارائه شده است. تفسیر صافی در سال 1075 پایان یافت و بعد از دو سال الاصفی به نهایت رسید.
مؤلف در مقدمه می گوید: «این تفسیر را از تفسیر دیگرم صافی برگزیدم و در نگارش آن گزیده گویی را پیشه ساختم و آن را از زواید پیراستم، در تفسیر آیات به بیان آیاتی که نیازمند توضیح بودند، با توجه به کلام معصومین، همت گماشتم، هر گاه از تفسیر قمی چیزی آوردم که منسوب به معصوم نیست، در آغازش واژۀ قمی را نهادم تا از روایات دیگر جدا شود و اگر چیزی از طریق عامه نقل کردم، آن را با کلمۀ «روی» از روایات دیگر متمایز ساختم، آن جا که از ائمه به لفظ آنها نقل می کنم، به لفظ «قال»، «ورد» و «فی روایه» مشخص نمودم و اگر تلخیص شده یا نقل به مضمون کرده باشم با لفظ «کذا ورد» آن را بیان کرده ام و آن جا که کلامی از معصوم(ع) نیافتم یا این که یافته، ولی قابل اعتماد ندیدم، از سایر تفاسیر قویترین قول را انتخاب کرده و آن را نوشته ام.
مفسر در مقدمه بر این معنا تکیه دارد که: کسی که در فهم معانی قرآن به اخبار مراجعه می کند، اگر بخواهد به تناقض و تضاد نرسد، باید در معنای آیات و تفسیر آنها بر برخی روایات آحاد و افراد تکیه نکند، بلکه به معنای عام و مفهومی که از مجموعۀ روایات فهمیده می شود باید تکیه کند، بدین ترتیب تناقض در اخبار نیز مرتفع می شود، مواردی از اخبار که بر تخصیص معنا دلالت دارد، برای اشاره به منزّل فیه، یا اشاره به یکی از بطون آیه است، و ممکن است معنای دیگری را قصد کرده باشد، بستگی به فهم مخاطب و میزان انس او با روایات دارد، زیرا کلام معصومین(ع)به تناسب فهم مردم بیان شده است. اگر آن را بر معنای خاص، حمل کنیم، قرآن را محدود به همان موارد کرده ایم، در نتیجه از فایده خواهد افتاد و حاشا که چنین قصدی از روایات در کار باشد.
با این بیان معنای تأویل روشن می شود و آن ارادۀ بعض افراد معنای عام است، که از ذهن مخاطب پنهان شده، که در مقابل تنزیل می باشد.
روش ورود و خروج این تفسیر در مباحث به این شکل است که ابتدا، اطلاعات کلی شامل، مکی و مدنی بودن، نام سوره و تعداد آیات آن را بیان می کند. پس از آن معنای آیات و کلمات را با روایات معصومین(ع) ذکر می نماید، روایاتی که مصدر آنها؛ یعنی اسانید و نام معصوم از آن به دلیل اختصار حذف گردیده است. در مرحلۀ بعد به معنای لغوی کلمات می پردازد و سپس مطالب خود را که برگرفته از اجتهاد خود یا تفاسیر دیگران است، با عنوان «اقول» مطرح می کند. در این عنوان بین روایات نقل شده، جمع کرده و گاه در این جمع از آیات استفاده برده است؛ مانند ج 1 ص 8 در بحث «صراط مستقیم».

[ویکی فقه] الاصفی فی تفسیر القرآن (کتاب). کتاب «الاصفی فی تفسیر القرآن»، به زبان عربی و شامل تفسیر کل قرآن می باشد، الاصفی برگزیده ای از تفسیر صافی است، فیض در الاصفی به قول شیخ آقا بزرگ، تنها به تفسیر اهل بیت اکتفا کرده است، با این دید تفسیری روایی است. و نیز می توان آن را آمیخته ای از روایت و درایت دانست.
الاصفی در ۲۱ هزار سطر، حدود یک سوم صافی می باشد که در دو مجلد ارائه شده است. تفسیر صافی در سال ۱۰۷۵ پایان یافت و بعد از دو سال الاصفی به نهایت رسید. مؤلف در مقدمه می گوید: «این تفسیر را از تفسیر دیگرم صافی برگزیدم و در نگارش آن گزیده گویی را پیشه ساختم و آن را از زواید پیراستم، در تفسیر آیات به بیان آیاتی که نیازمند توضیح بودند، با توجه به کلام معصومین، همت گماشتم، هر گاه از تفسیر قمی چیزی آوردم که منسوب به معصوم نیست، در آغازش واژه قمی را نهادم تا از روایات دیگر جدا شود و اگر چیزی از طریق عامه نقل کردم، آن را با کلمه «روی» از روایات دیگر متمایز ساختم، آن جا که از ائمه به لفظ آنها نقل می کنم، به لفظ «قال»، «ورد» و «فی روایه» مشخص نمودم و اگر تلخیص شده یا نقل به مضمون کرده باشم با لفظ «کذا ورد» آن را بیان کرده ام و آن جا که کلامی از معصوم علیه السّلام نیافتم یا این که یافته، ولی قابل اعتماد ندیدم، از سایر تفاسیر قویترین قول را انتخاب کرده و آن را نوشته ام.مفسر در مقدمه بر این معنا تکیه دارد که: کسی که در فهم معانی قرآن به اخبار مراجعه می کند، اگر بخواهد به تناقض و تضاد نرسد، باید در معنای آیات و تفسیر آنها بر برخی روایات آحاد و افراد تکیه نکند، بلکه به معنای عام و مفهومی که از مجموعه روایات فهمیده می شود باید تکیه کند، بدین ترتیب تناقض در اخبار نیز مرتفع می شود، مواردی از اخبار که بر تخصیص معنا دلالت دارد، برای اشاره به منزل فیه، یا اشاره به یکی از بطون آیه است، و ممکن است معنای دیگری را قصد کرده باشد، بستگی به فهم مخاطب و میزان انس او با روایات دارد، زیرا کلام معصومین علیه السّلام به تناسب فهم مردم بیان شده است. اگر آن را بر معنای خاص، حمل کنیم، قرآن را محدود به همان موارد کرده ایم، در نتیجه از فایده خواهد افتاد و حاشا که چنین قصدی از روایات در کار باشد. با این بیان معنای تاویل روشن می شود و آن اراده بعض افراد معنای عام است، که از ذهن مخاطب پنهان شده، که در مقابل تنزیل می باشد. روش ورود و خروج این تفسیر در مباحث به این شکل است که ابتدا، اطلاعات کلی شامل،مکی و مدنی بودن، نام سوره و تعداد آیات آن را بیان می کند. پس از آن معنای آیات و کلمات را با روایات معصومین علیه السّلام ذکر می نماید، روایاتی که مصدر آنها؛ یعنی اسانید و نام معصوم از آن به دلیل اختصار حذف گردیده است. در مرحله بعد به معنای لغوی کلمات می پردازد و سپس مطالب خود را که برگرفته از اجتهاد خود یا تفاسیر دیگران است، با عنوان «اقول» مطرح می کند. در این عنوان بین روایات نقل شده، جمع کرده و گاه در این جمع از آیات استفاده برده است؛ مانند در بحث «صراط مستقیم». و در نهایت با تعبیر «و بالجمله»، تبیین و تفسیر کلی فراز و جمع بندی آن را بیان می دارد. در آخر هر سوره نیز به فضل سوره و ارزش آن به نقل از ثواب الاعمال می پردازد. با وجود همت مفسر بر اختصار، اما از نقل شان نزول از طریق روایت و غیر آن، غفلت نمی ورزد؛ مانند. با این وجود نیز گاهی به نقل اقوال مبادرت می ورزد؛ مانند
روش تحقیق
«مرکز تحقیقات و مطالعات اسلامی»، وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی، حوزه علمیه قم، تحقیق این اثر را به عهده گرفته است. این مرکز در مقدمه خود بر کتاب، روش تحقیق را بازگو کرده است. علت انتخاب آن را اختصار، ایجاز و روایی بودنش ذکر کرده اند. محققان مبنای عملی خود را بر سه نسخه موجود از تفسیر (که در نسخه شناسی به آنها اشاره می شود.) گذاشته اند، و به ترتیب ذیل پیش رفته اند:۱. مشخص کردن موارد ضروری از اختلاف نسخه ها بعد از اتخاذ شیوه تلفیق نسخ، در پاورقی.۲. استخراج احادیث، آثار، اقوال و آرایی که مفسر به تصریح یا اشاره آورده است و ذکر آدرس اصلی آنها.۳. ضبط و اعراب بعضی کلمات در موارد لازم، از جمله پرداختن به معانی برخی کلمات احادیث که غالبا از مجمع البحرین و صحاح اللغة برگرفته شده است.۴. در رسم قرآن،خط عثمان طه ملاک بوده است؛ اما متاسفانه متن آیات بدون ثبت شماره آنها درج گردیده که مراجعه کننده، دریافتن آیه مورد نظر خود، دچار مشکل خواهد شد.۵. الحاق فهرست های مختلف از قبیل: ۱. فهرست آیات ۲. فهرست احادیث ۳. فهرست اسماء انبیاء و ائمه علیه السّلام ۴. فهرست اسماء ملائکه، ۵. فهرست اعلام ۶. فهرست کتب مقدسه، ۷. فهرست اماکن، بقاع و ایام، ۸. فهرست امم،قبائل، طوایف و فرق ۹. فهرست مصادر، در آخر جلد دوم تفسیر، البته فهرست ابتدای هر جلد بر اساس شماره آیات و صفحه آنها مجزا از این فهرست ها می باشد. در پایان جلد اول فهرستی از مصادر آن نیز ارائه شده است.
نسخه شناسی
نسخه موجود تفسیر بر اساس سه نسخه به شیوه تلفیق تهیه شده است،۱. نسخه کامل کتابخانه مجلس شورای اسلامی به شماره ۱۲۱۶ که تاریخ تحریر جلد ۱ ۱۰۹۰ ق و جلد ۲ ۱۰۸۹ ق، دو سال قبل از رحلت مصنف در ۲۳۵ صفحه بوده است. نویسنده آن ابن علی بن علی، مشهور به نوروز الدین محمد نصیر، با خطی زیبا و مصحح با حواشی مرحوم فیض کاشانی به رمز «الف».۲. نسخه کامل کتابخانه آستان قدس رضوی به شماره ۱۱۶۲ در ۳۰۶ صفحه که تحریر آن در ۱۰۸۱۱ ق پایان یافته و به خط احمد بن محمد حسن می باشد، این نسخه نیز دارای حواشی از مصنف بوده و از روی نسخه مؤلف تصحیح شده است. به رمز «ج».۳. نسخه سنگی مطبوع به سال ۱۳۵۳- ۱۳۵۴ به خط محمدعلی مصباحی نائینی به رمز «ب».تفسیر الاصفی قبل از این چاپ، دارای سه چاپ دیگر بوده است. نخستین بار در سال ۱۲۷۴ ق در بمبئی و در حاشیه تفسیر صافی چاپ سنگی شده و در سال ۱۳۱۰ نیز در حاشیه صافی چاپ گردید. چاپ سوم، آن به شکل مستقل در تهران به سال ۱۳۰۳ و ۱۳۵۴ در یک جلد به شکل سنگی ارائه شده است. چاپ تحقیق شده مورد بحث در دو جلد بوده که جلد اول تا پایان سوره اسراء و جلد دوم از سوره کهف تا انتهای قرآن می باشد. ناشر آن مرکز انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم می باشد که در تاریخ ۱۳۷۶ ش مطابق با ۱۴۱۸ ق در ۱۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۰۰۰۰ ریال با قطع وزیری، چاپ اول آن به بازار عرضه شد. محققان این نسخه از فضلای حوزه به نام های آقای محمد حسین درایتی و آقای محمد رضا نعمتی می باشند.
ترجمه
...

[ویکی اهل البیت] الأصفی فی تفسیرالقرآن. نام کامل تفسیر«الاصفی فی تفسیر القرآن» می باشد، به زبان عربی و شامل تفسیر کل قرآن می باشد، الاصفی گزیده ای از تفسیر صافی است، فیض در الاصفی به قول شیخ آقا بزرگ، تنها به تفسیر اهل بیت اکتفا کرده است، با این دید تفسیری روایی است. و نیز می توان آن را آمیخته ای از روایت و درایت دانست. الاصفی در 21 هزار سطر، حدود یک سوم صافی می باشد که در دو مجلد ارائه شده است. تفسیر صافی در سال 1075 پایان یافت و بعد از دو سال الاصفی به نهایت رسید.
مؤلف در مقدمه می گوید:«این تفسیر را از تفسیر دیگرم صافی برگزیدم و در نگارش آن گزیده گویی را پیشه ساختم و آن را از زواید پیراستم، در تفسیر آیات به بیان آیاتی که نیازمند توضیح بودند، با توجه به کلام معصومین، همت گماشتم، هر گاه از تفسیر قمی چیزی آوردم که منسوب به معصوم نیست در آغازش واژه قمی را نهادم تا از روایات دیگر جدا شود و اگر چیزی از طریق عامه نقل کردم، آن را با کلمه«روی» از روایات دیگر متمایز ساختم، آنجا که از ائمه به لفظ آنها نقل می کنم به لفظ«قال»،«ورد» و«فی روایه» مشخص نمودم و اگر تلخیص شده یا نقل به مضمون کرده باشم با لفظ«کذا ورد» آن را بیان کرده ام. و آنجا که کلامی از معصوم( ع) نیافتم یا اینکه یافته ولی قابل اعتماد ندیدم، از سایر تفاسیر قویترین قول را انتخاب کرده و آن را نوشته ام.
مفسر در مقدمه بر این معنا تکیه دارد که: کسیکه در فهم معانی قرآن به اخبار مراجعه می کند، اگر بخواهد به تناقض و تضاد نرسد، باید در معنای آیات و تفسیر آنها بر برخی روایات آحاد و افراد تکیه نکند، بلکه به معنای عام و مفهومی که از مجموعه روایات فهمیده می شود باید تکیه کند، بدین ترتیب تناقض در اخبار نیز مرتفع می شود، مواردی از اخبار که بر تخصیص معنا دلالت دارد، برای اشاره به منزّل فیه، یا اشاره به یکی از بطون آیه است، و ممکن است معنای دیگری را قصد کرده باشد، بستگی به فهم مخاطب و میزان انس او با روایات دارد زیرا کلام معصومین( ع) به تناسب فهم مردم بیان شده است. اگر آن را بر معنای خاص، حمل کنیم، قرآن را محدود به همان موارد کرده ایم در نتیجه از فایده خواهد افتاد و حاشا که چنین قصدی از روایات در کار باشد.
با این بیان معنای تأویل روشن می شود و آن اراده بعض افراد معنای عام است، که از ذهن مخاطب پنهان شده، که در مقابل تنزیل می باشد.
روش ورود و خروج این تفسیر در مباحث به این شکل است که ابتدا، اطلاعات کلی شامل، مکی و مدنی بودن، نام سوره و تعداد آیات آن را بیان می کند. پس از آن معنای آیات و کلمات را با روایات معصومین( ع) ذکر می نماید، روایاتی که مصدر آنها، یعنی اسانید و نام معصوم از آن به دلیل اختصار حذف گردیده است. در مرحله بعد به معنای لغوی کلمات می پردازد و سپس مطالب خود را که برگرفته از اجتهاد خود یا تفاسیر دیگران است، با عنوان«اقول» مطرح می کند. در این عنوان بین روایات نقل شده جمع کرده و گاه در این جمع از آیات استفاده برده است، مانند ج 1 ص 8 در بحث«صراط مستقیم». و در نهایت با تعبیر«و بالجمله»، تبیین و تفسیر کلی فراز و جمع بندی آن را بیان می دارد. در آخر هر سوره نیز به فضل سوره و ارزش آن به نقل از ثواب الاعمال می پردازد.
با وجود همت مفسر بر اختصار امّا از نقل شأن نزول از طریق روایت و غیر آن، غفلت نمی ورزد، مانند ج 1 ص 14 آیه 8 سوره بقره. با این وجود نیز گاهی به نقل اقوال مبادرت می ورزد مانند ج 1 ص 17 آیه 19 سوره بقره.

پیشنهاد کاربران

بپرس