الفرقان فی تفسیر القران بالقران و السنه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنة (کتاب). الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنة، تالیف دکتر محمد صادقی تهرانی است.
این تفسیر یک دوره کامل تفسیر قرآن است که از آغاز تا انتهای قرآن، به تفسیر آیه به آیه آن پرداخته است. این تفسیر، هم از نگاه محتوا و هم از جهت سبک، یکی از تفاسیر بدیع امامیه به شمار می آید و دارای مطالب و نکات بکر و تازه است. تفسیر حاضر در طی سالهای (۱۳۹۷ ـ ۱۴۰۷) نوشته شده و حاصل سخنرانیهایی بوده که مؤلف در حوزه های قم و نجف برای طلاب علوم دینی برگزار می کرده است.تفسیر الفرقان، تفسیری تحلیلی، تربیتی و اجتماعی از قرآن است و مؤلف آن را با استناد به احادیثی که آنها را صحیح و سازگار با ظواهر قرآن دانسته، نوشته است. به همین علت مؤلف به شدت از اسرائیلیات و احادیث جعلی و ضعیف پرهیز کرده و با توجه به اینکه جزء فقها بوده، مطالب گسترده ای در مورد مسائل فقهی و احکام در این تفسیر آورده است. وی همچنین مسائل عقیدتی و کلامی را با تهذیب و دقت و تفصیل بیان کرده و از تحمیل نظریات جدید علمی بر قرآن خودداری ورزیده و معتقد است که قرآن از آنها بی نیاز است، مگر اینکه به وسیله آن ابهامی از اشارات قرآن زدوده شود و البته به شرط اینکه آن نظر علمی، قطعی و ثابت باشد. مؤلف به همین علت به شیخ طنطاوی می تازد و می گوید: «تعداد زیادی از مفسران غرب زده در علوم و نظریات جدید علمی غرق شده اند و فراموش کرده اند که قرآن علم خدا است و هرگز دگرگون نمی شود; حال آنکه دانش بشری دائماً در تبدیل و دگرگونی و رسیدن از خطا به صواب و از صحیح به صحیح تر است».

[ویکی نور] الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه. الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنة، تألیف محمد صادقی تهرانی، شامل دوره کامل تفسیر قرآن کریم است. مفسر در آغاز، چنان که خود می گوید از تفسیر چند جزء آخر قرآن شروع کرده است و در ادامه از ابتدای قرآن اقدام به تفسیر کرده و تا انتها ادامه داده است.
این تفسیر هم از نظر محتوا و هم از جهت سبک، یکی از تفاسیر بدیع امامیه بشمار می آید؛ چه، از نظر محتوا - برخلاف بیشتر تفاسیر که غالب محتوای آنها تکرار حرف های گذشتگان است - دارای مطالب و نکات تازه ای است که خواننده را در فهم قرآن و استدلال به آن در فضای جدیدی از مفاهیم و معانی قرار می دهد.
از نظر سبک و شیوه تفسیری نیز، ویژگی ها و برجستگی هایی در آن وجود دارد که تفاسیر موجود کمتر از آن برخوردارند.
عنوان تفسیر چنین می نماید که مفسر از دو سبک تفسیر قرآن با قرآن و تفسیر قرآن با سنت، سود برده است؛ اما در مقدمه تفسیر اظهار می دارد که بایسته ترین روش تفسیری، شیوه تفسیر قرآن با قرآن است. وی می نویسد: «همه شیوه های تفسیری نادرست است، جز شیوه تفسیر قرآن با قرآن و این همان شیوه تفسیری پیامبر(ص) و امامان(ع) است. بر مفسران لازم است که این روش تفسیری را از معلمان معصوم فرا گیرند و در تفسیر آیات به کار بندند».
در مجالی دیگر می نویسد: «روش های تفسیری از دو حالت بیرون نیستند: یا تفسیر قرآن با قرآن هستند و یا تفسیر قرآن با رأی».

[ویکی فقه] الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه (کتاب). الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنة، تالیف دکتر محمد صادقی تهرانی است.
این تفسیر یک دوره کامل تفسیر قرآن است که از آغاز تا انتهای قرآن، به تفسیر آیه به آیه آن پرداخته است. این تفسیر، هم از نگاه محتوا و هم از جهت سبک، یکی از تفاسیر بدیع امامیه به شمار می آید و دارای مطالب و نکات بکر و تازه است. تفسیر حاضر در طی سالهای (۱۳۹۷ ـ ۱۴۰۷) نوشته شده و حاصل سخنرانیهایی بوده که مؤلف در حوزه های قم و نجف برای طلاب علوم دینی برگزار می کرده است.تفسیر الفرقان، تفسیری تحلیلی، تربیتی و اجتماعی از قرآن است و مؤلف آن را با استناد به احادیثی که آنها را صحیح و سازگار با ظواهر قرآن دانسته، نوشته است. به همین علت مؤلف به شدت از اسرائیلیات و احادیث جعلی و ضعیف پرهیز کرده و با توجه به اینکه جزء فقها بوده، مطالب گسترده ای در مورد مسائل فقهی و احکام در این تفسیر آورده است. وی همچنین مسائل عقیدتی و کلامی را با تهذیب و دقت و تفصیل بیان کرده و از تحمیل نظریات جدید علمی بر قرآن خودداری ورزیده و معتقد است که قرآن از آنها بی نیاز است، مگر اینکه به وسیله آن ابهامی از اشارات قرآن زدوده شود و البته به شرط اینکه آن نظر علمی، قطعی و ثابت باشد. مؤلف به همین علت به شیخ طنطاوی می تازد و می گوید: «تعداد زیادی از مفسران غرب زده در علوم و نظریات جدید علمی غرق شده اند و فراموش کرده اند که قرآن علم خدا است و هرگز دگرگون نمی شود; حال آنکه دانش بشری دائماً در تبدیل و دگرگونی و رسیدن از خطا به صواب و از صحیح به صحیح تر است».
سبک تفسیری
عنوان تفسیر چنین می نماید که مفسر از دو سبک تفسیر قرآن با قرآن و تفسیر قرآن با سنت، سود برده است. اما در مقدمه تفسیر اظهار می دارد که بایسته ترین روش تفسیری، شیوه تفسیر قرآن با قرآن است. وی می نویسد: «همه شیوه های تفسیری نادرست است. جز شیوه تفسیر قرآن با قرآن و این همان شیوه تفسیری پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم و امامان علیه السّلام است. بر مفسران لازم است که این روش تفسیری را از معلمان معصوم فرا گیرند و در تفسیر آیات به کار بندند.در مجالی دیگر می نویسد: «روشهای تفسیری از دو حالت بیرون نیستند: یا تفسیر قرآن با قرآن هستند و یا تفسیر قرآن با رای».مفسر در تحلیل و تایید این شیوه پیشنهادی، به آیه هایی استدلال می کند که قرآن را نور و برهان و بیان و هدایت معرفی می کند و می گوید: چیزی که خود، بیان و هدایت است و مرجع و تکیه گاه غیر خود به شمار می آید، پیش از این که روشن گر غیر باشد، باید خود مبین و روشن گر خود باشد.مفسر بر این باور است که برآیند تفسیر قرآن به قرآن، دستیابی به نخستین مفاهیم و معارف قرآنی است، مرتبه ای از معنا که در چارچوب دلالت تطابقی آیه قرار دارد. در حالیکه روایات تفسیری در صدد نشان دادن نمونه ها و معانی پنهان آیات است و چنانکه خود می گوید، نگاه روایات تفسیری به معانی ژرفتر کلام وحی است، با این ویژگی که مفاهیم ژرف، ریشه در معانی و منطوق دارد و در پرتو آن شکل می گیرد به گونه ای که درستی و نادرستی آن ها در گرو برابری و نابرابری با منطوق آیات است. چه این که به مقتضای محوریت قرآن در ارزشیابی روایات و درستی و نادرستی آنها، منطوق آیات، معیار سازگاری و ناسازگاری روایات با قرآن است. و در نتیجه تفسیر ماثور چیزی جدا از آیه نیست. بلکه برخی از مراتب معنایی آن است که در پرتو سطح ظاهر آیه با یاری جستن از آیات دیگر به دست آمده است. بنابراین تفسیر قرآن با سنت گونه ای از تفسیر قرآن با قرآن است.دکتر صادقی در مقدمه تفسیر می نویسد: «کم ترین چیزی که باید نسبت به آن اقدام کرد، فهم عبارت است که همان معنای مطابقی و ظاهر آیه می باشد. پس این معنای مطابقی، پایه و اساس کشف زوایای دیگر از معنا قرار می گیرد، چه این که تفسیر دارای چهار مرتبه است: تفسیر عبارت، تفسیر اشارت، تفسیر لطافت و تفسیر حقایق، پس همین معنای ظاهر، معیار عرضه حدیث بر قرآن است.»نمونه های عملی تفسیر نیز گویای همین واقعیت است که مفسر در پذیرش تفسیر ماثور، بیش از هر چیز به سازگاری آن با مراتب مختلف معنایی آیه می اندیشد و دستیابی به هر معنای تازه را در پرتو مفهوم ظاهر آیه و سازگاری با آن جست و جو می کند.به این ترتیب شیوه مفسر در حقیقت همان شیوه پیشنهادی تفسیر قرآن با قرآن است هر چند از سنت نیز بهره برده است. از جهتی نیز می توان گفت تفسیر ایشان در ردیف تفاسیر تحلیلی، اجتهادی، تربیتی و اجتماعی محسوب می گردد.
ویژگی های تفسیر
...

پیشنهاد کاربران

بپرس