[ویکی الکتاب] معنی إِلَیْهِمْ: به سوی آنها
معنی تَخْرُجَ إِلَیْهِمْ: که به سویشان در آیی
معنی تُلْقُونَ إِلَیْهِم بِـﭑلْمَوَدَّةِ: مراتب دوستی خود را تقدیم آنان میکنید- با آنان اظهار دوستی می کنید
معنی قَرَّبَهُ: آن را نزدیک کرد(در عبارت"قَرَّبَهُ إِلَیْهِمْ "آن را نزد آنان گذاشت)
معنی دَفَعْتُمْ: رد کردید - دفع کردید(در جمله"دَفَعْتُمْ إِلَیْهِمْ أَمْوَالَهُمْ "یعنی اموالشان را به آنها برگرداندید)
معنی لَا یَرْتَدُّ: بر نمی گردد (منظور از "لا یرتد الیهم طرفهم "این است که از شدت هول و ترس از آنچه میبینند قادر نیستند چشم خود را بگردانند(چشمشان بر نمی گردد))
معنی لَّا یَرْجِعُ: بر نمی گردد (عبارت "لَّا یَرْجِعُ إِلَیْهِمْ قَوْلاًَ " یعنی به آنان پاسخی نمی دهد (معنی کلمه به کلمه اش می شود از لحاظ قولی به سویشان بر نمی گردد))
معنی طَرْفُهُمْ: نگاه و چشم برگرداندن آنها ( در عبارت "لَا یَرْتَدُّ إِلَیْهِمْ طَرْفُهُمْ " منظور این است که از شدت هول و ترس از آنچه میبینند قادر نیستند چشم خود را بگردانند و پلکهایشان به هم نمی خورد)
معنی أَوْحَیٰ: وحی نمود-اشاره کرد(وحی در اصل به معنای اشاره سریع است البته اشاره ای از جنس کلام و به صورت رمزگویی .به همین جهت ازاین کلمه در القای معنا به نحو پوشیده از اغیار استعمال می شود، کلمه وحی در موارد القای معنا در فهم حیوان از طریق غریزه " و اوحی ربک الی...
معنی أَوْحَیْتُ: وحی کردم(وحی در اصل به معنای اشاره سریع است البته اشاره ای از جنس کلام و به صورت رمزگویی .به همین جهت ازاین کلمه در القای معنا به نحو پوشیده از اغیار استعمال می شود، کلمه وحی در موارد القای معنا در فهم حیوان از طریق غریزه " و اوحی ربک الی النحل" و ...
معنی أَوْحَیْنَا: وحی کردیم(وحی در اصل به معنای اشاره سریع است البته اشاره ای از جنس کلام و به صورت رمزگویی .به همین جهت ازاین کلمه در القای معنا به نحو پوشیده از اغیار استعمال می شود، کلمه وحی در موارد القای معنا در فهم حیوان از طریق غریزه " و اوحی ربک الی النحل" و...
معنی وَحْیٌ: وحی - القا و فهماندن معنی به شخصی به صورتی که از دیگران پوشیده باشد- الهام (وحی در اصل به معنای اشاره سریع است البته اشاره ای از جنس کلام و به صورت رمزگویی .به همین جهت ازاین کلمه در القای معنا به نحو پوشیده از اغیار استعمال می شود، کلمه وحی در موار...
معنی وَحْیِنَا: وحی کردن ما - وحی ما (وحی در اصل به معنای اشاره سریع است البته اشاره ای از جنس کلام و به صورت رمزگویی .به همین جهت ازاین کلمه در القای معنا به نحو پوشیده از اغیار استعمال می شود، کلمه وحی در موارد القای معنا در فهم حیوان از طریق غریزه " و اوحی ربک ...
معنی وَحْیُهُ: وحی آن (وحی در اصل به معنای اشاره سریع است البته اشاره ای از جنس کلام و به صورت رمزگویی .به همین جهت ازاین کلمه در القای معنا به نحو پوشیده از اغیار استعمال می شود، کلمه وحی در موارد القای معنا در فهم حیوان از طریق غریزه " و اوحی ربک الی النحل" و و...
ریشه کلمه:
الی (۷۷۶ بار)
هم (۳۸۹۶ بار)
معنی تَخْرُجَ إِلَیْهِمْ: که به سویشان در آیی
معنی تُلْقُونَ إِلَیْهِم بِـﭑلْمَوَدَّةِ: مراتب دوستی خود را تقدیم آنان میکنید- با آنان اظهار دوستی می کنید
معنی قَرَّبَهُ: آن را نزدیک کرد(در عبارت"قَرَّبَهُ إِلَیْهِمْ "آن را نزد آنان گذاشت)
معنی دَفَعْتُمْ: رد کردید - دفع کردید(در جمله"دَفَعْتُمْ إِلَیْهِمْ أَمْوَالَهُمْ "یعنی اموالشان را به آنها برگرداندید)
معنی لَا یَرْتَدُّ: بر نمی گردد (منظور از "لا یرتد الیهم طرفهم "این است که از شدت هول و ترس از آنچه میبینند قادر نیستند چشم خود را بگردانند(چشمشان بر نمی گردد))
معنی لَّا یَرْجِعُ: بر نمی گردد (عبارت "لَّا یَرْجِعُ إِلَیْهِمْ قَوْلاًَ " یعنی به آنان پاسخی نمی دهد (معنی کلمه به کلمه اش می شود از لحاظ قولی به سویشان بر نمی گردد))
معنی طَرْفُهُمْ: نگاه و چشم برگرداندن آنها ( در عبارت "لَا یَرْتَدُّ إِلَیْهِمْ طَرْفُهُمْ " منظور این است که از شدت هول و ترس از آنچه میبینند قادر نیستند چشم خود را بگردانند و پلکهایشان به هم نمی خورد)
معنی أَوْحَیٰ: وحی نمود-اشاره کرد(وحی در اصل به معنای اشاره سریع است البته اشاره ای از جنس کلام و به صورت رمزگویی .به همین جهت ازاین کلمه در القای معنا به نحو پوشیده از اغیار استعمال می شود، کلمه وحی در موارد القای معنا در فهم حیوان از طریق غریزه " و اوحی ربک الی...
معنی أَوْحَیْتُ: وحی کردم(وحی در اصل به معنای اشاره سریع است البته اشاره ای از جنس کلام و به صورت رمزگویی .به همین جهت ازاین کلمه در القای معنا به نحو پوشیده از اغیار استعمال می شود، کلمه وحی در موارد القای معنا در فهم حیوان از طریق غریزه " و اوحی ربک الی النحل" و ...
معنی أَوْحَیْنَا: وحی کردیم(وحی در اصل به معنای اشاره سریع است البته اشاره ای از جنس کلام و به صورت رمزگویی .به همین جهت ازاین کلمه در القای معنا به نحو پوشیده از اغیار استعمال می شود، کلمه وحی در موارد القای معنا در فهم حیوان از طریق غریزه " و اوحی ربک الی النحل" و...
معنی وَحْیٌ: وحی - القا و فهماندن معنی به شخصی به صورتی که از دیگران پوشیده باشد- الهام (وحی در اصل به معنای اشاره سریع است البته اشاره ای از جنس کلام و به صورت رمزگویی .به همین جهت ازاین کلمه در القای معنا به نحو پوشیده از اغیار استعمال می شود، کلمه وحی در موار...
معنی وَحْیِنَا: وحی کردن ما - وحی ما (وحی در اصل به معنای اشاره سریع است البته اشاره ای از جنس کلام و به صورت رمزگویی .به همین جهت ازاین کلمه در القای معنا به نحو پوشیده از اغیار استعمال می شود، کلمه وحی در موارد القای معنا در فهم حیوان از طریق غریزه " و اوحی ربک ...
معنی وَحْیُهُ: وحی آن (وحی در اصل به معنای اشاره سریع است البته اشاره ای از جنس کلام و به صورت رمزگویی .به همین جهت ازاین کلمه در القای معنا به نحو پوشیده از اغیار استعمال می شود، کلمه وحی در موارد القای معنا در فهم حیوان از طریق غریزه " و اوحی ربک الی النحل" و و...
ریشه کلمه:
الی (۷۷۶ بار)
هم (۳۸۹۶ بار)
wikialkb: إِلَیْهِم