امام سجاد و واقعه حره

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] کلیدواژه: بنی امیه، واقعه حره، امام سجاد علیه السلام، مسلم بن عقبه
از داستان های ننگین دوران یزید و بنی امیه جریان آمدن مسرف بن عقبه به مدینه است، و نام این مرد جنایت پیشه مسلم بن عقبه بوده و به واسطه اسراف در خونریزی و جنایتی که در مدینه کرد او را مسرف بن عقبة نامیدند، و ملخص داستان این بود که پس از شهادت حضرت سیدالشهداء علیه السلام مردم مدینه به سرکردگی عبداللَه بن حنظلة به بنی امیه شوریدند و فرماندار بنی امیه را از مدینه بیرون کردند.
یزید که از جریان مطلع شد لشکری به سرکردگی مسلم بن عقبه برای سرکوبی مردم مدینه فرستاد و چند تن از خونخواران نامی، چون حجاج بن یوسف را نیز همراه او کرد و این جریان در سال 63 هجری یعنی دو سال پس از شهادت امام حسین علیه السلام بود، پس مسلم بن عقبه آمد و در بیرون مدینه در جایی به نام حره واقم با مردم مدینه جنگ کرد، و در آغاز مسلم بن عقبة و لشکرش شکست خوردند.
و رو به هزیمت نهادند، ولی با سرزنش هائی که مسلم از آنان کرده و نوید و تهدید بازشان گردانده این بار مردم مدینه را شکست داده به شهر درآمدند و در فاصله چند روز که در مدینه بودند چنان جنایاتی کردند که پس از شهادت سیدالشهداء علیه السلام شنیع ترین کردار بنی امیه بود و شهر مدینه را به لشگر خود مباح کرده، کوچکترین کارشان این بود که سیصد زن پستان بریدند، به زنان و دختران تجاوز کردند تا جایی که هشتصد دختر باکره از آنان باردار شد و چون بزائیدند نام آن کودکان را فرزندان حره نامیدند، و از آن پس هر دختری را به شوهر می دادند شرط بکارت نمی کردند.
هزار و چهار صد تن از انصار و هزار و سیصد تن از مهاجر (که در زمره اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند) بکشتند و روی هم جز انصار و مهاجر عدد کشتگان بده هزار نفر رسید، مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله را برای اسبان و شتران خود اصطبل کرده بودند، مردم را نزد مسلم می آوردند و او از ایشان بیعت می گرفت که همگی بنده یزید هستند و یزید صاحب اختیار مال و جان و ناموس و دین ایشان است، پس هر که زیر بار چنین بیعتی می رفت رهایش می کردند.
و هر کس کوچکترین کندی و تأملی در بیعت نشان میداد بی درنگ گردنش را می زدند، تنها در میان همه این گیرودار، حضرت امام زین العابدین علیه السلام و خاندانش از این جنایات آسوده ماندند، و اساسا هر کس در خانه آن حضرت بود به دستور مسلم در امان بود.
و کسی به خانه آن حضرت کاری نداشت از این رو بسیاری از زنان و کودکان به خانه آن جناب پناهنده گشتند و شماره آنان چنان چه از کتاب ربیع الابرار نقل شده به چهار صد نفر رسید که همگی را در آن مدت که مسلم بن عقبة در مدینه بود سرپرستی کرده خورش و خوردنی و نفقه ایشان بداد، و گویند: یکی از آن زنان گفت: به خدا من در کنار پدر و مادرم چنین زندگانی به خوشی و آسودگی نکرده بودم.

پیشنهاد کاربران

بپرس