امامت در پرتو کتاب و سنت

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] امامت در پرتو کتاب و سنت ترجمه «الإمامة فی ضوء الکتاب و السنة» مهدی سماوی، به قلم حمیدرضا آژیر و حسین صابری است. نویسنده در این اثر با استناد به کلام خدا و سنت نبوی در منابع اهل سنت به دفاع از حقانیت ائمه(ع) شیعه و پاسخ به شبهات پرداخته است.
کتاب مشتمل بر دو مقدمه از مترجمان و نویسنده و متن در سه بخش و سخن پایانی است.
نویسنده منابع و صحاح اهل سنت را منبع اصلی بحث قرار داده است اما تصریح کرده که بنای بر گردآوری و فراهم آوردن همه نصوص نداشته بلکه نوعی استدلال و گواه آوردن است که در خلال آن تنها نمونه هایی از نصوص، اعم از آیات کتاب الهی و تصریحات پیامبر خدا(ص) را آورده است.
اعتقاد به امامت و امامان دوازده گانه از ارکان اعتقادی شیعیان است که بدون این ویژگی دیگر نتوان کسی را شیعی خواند، چنان که با داشتن این اعتقاد نمی توان مسلمانی را غیر شیعی دانست و لذا بسیار طبیعی است که دانشمندان عرصه تشیع جدوجهد فراوان به کار بندند تا حقانیت این اصل آسمانی را به کرسی صحت نشانند و اظهار دارند که اعتقاد به امامت نه باوری است طایفه ای و مقطعی، که اصلی است در ژرفنای دل پیروان اهل بیت که رستنگاهی جز استدلال و حجت و برهان ندارد و در همین راستاست که شهید مهدی سماوی با نگاهی عمیق و دیدی دقیق این مقوله را به بحث گرفته و بر آن است تا این اصل را با بیان موضع قرآن و سنت نسبت بدان روشن سازد و با سیر در آیات کریم قرآنی و احادیث پیامبر(ص)، این مفهوم خدشه ناپذیر الهی را در سویدای دل موحدان بنشاند و بر وجدان انسانی نهیب زند که هر کس از امامت روی برتابد به تشنه ای ماند که از چشمه گوارای هدایت و رهیابی روی برتافته است و دیگر نخواهد توانست جگر تفتیده خود را با خنکای کوثر سیراب سازد.
نویسنده در پیشگفتار، محبت به اهل بیت(ع) را مورد اتفاق تمامی مذاهب و لازمه ایمان دانسته می نویسد: من کتب بسیاری از علما را خوانده ام و با بسیاری از دانشمندان فاضل با در نظر گرفتن اختلاف مذاهبشان دیدار داشته ام.آن ها جز در موارد اندک با ما اختلافی ندارند و بسیاری اوقات در محبتشان نسبت به اهل بیت(ع) اتفاق نظر داشتند و این محبت را جزء امور حتمی می دانستند و آن را بخشی جدانشدنی از ایمان به شمار می آوردند. در میان ما سخنان محبت آمیز و گرمی دراین باره جریان یافته است تا آنجا که یکی از ایشان بر محبت عمیق خود نسبت به اهل بیت(ع) و ایمان راسخ به لزوم بزرگداشت ایشان تأکید می کرد و اظهار می داشت که برای نزدیکی به خدا و در طلب خشنودی پروردگار به زیارت مرقد شریف اهل بیت(ع) رفته است.
وی در طرح بحث کتاب، قطعیت صدور از معصوم و قطعیت دلالت را دو عنصری دانسته که اگر در بحث یک پژوهشگر یافت شود اطمینان کافی در تحقق حجت او حاصل خواهد شد. سپس ادامه می دهد شاید نخستین امری که خواننده هنگام خواندن یا شنیدن با آن روبروست همان ادعای وضوح در دلالت و قطعیت صدور با در نظر گرفتن اختلافات امت باشد. در اینجا پرسش زیر پیش می آید: ازآنجاکه سید الحکما و امام البلغا پیامبر اکرم(ص) می خواست امر خلافت و کسی را که خلافت به او بازمی گردد بیان دارد، پس چرا در این مسئله به صراحت کلامی نگفت و به گونه ای سخن گفت که ظاهراً مدلولی بعید داشت یا دست کم می شد آن را تأویل یا با الفاظ‍ آن بازی کرد؟ پاسخ به این سؤال همان است که کتاب حاضر آن را برعهده گرفته است .

پیشنهاد کاربران

بپرس