امامت و غیبت از دیدگاه علم کلام

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] امامت و غیبت از دیدگاه علم کلام، ترجمه ای است از کتاب «المقنع فی الغیبه» اثر سید مرتضی علم الهدی (355- 436ق) که به اهتمام واحد تحقیقات مسجد جمکران صورت گرفته است.
موضوع اثر در اثبات امامت و مساله غیبت امام مهدی(عج) از راه براهین کلامی شیعه می باشد.
اثر به درخواست یکی از وزیران زمان سید مرتضی(ره) مبنی بر تبیین مفهوم غیبت تدوین شده است و از آن جا که در اوّل کتاب و نیز در بخش های دیگر آن به اثار شافی و تنزیه الانبیاء ارجاع داده شده، می توان دریافت این اثر بعد از آن دو به رشته تحریر در آمده است.
ارزش و اهمیّت این اثر را زمانی بیشتر درک می کنیم که متوجّه شویم شیخ طوسی(ره) که خود یکی از نامدارترین و تواناترین علمای شیعی در مباحث کلامی است، مقاطعی مهم از این کتاب را گاهی به صورت نقل صریح و گاهی با اندکی تصرف و اختصار در کتاب غیبت و نیز در فصل فی الکلام فی الغبیه آورده و پس از آن همین نقل ها، مورد نظر علامه مجلسی(ره) قرار گرفته و آن ها را در کتاب بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع) جلد 51 باب 12 ذکر نموده است. پس المقنع یکی از مصادر با واسطه بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع) به شمار می رود. همین طور [[طبرسی، فضل بن حسن|شیخ طبرسی(ره) قسمت هایی از همین کتاب را در اثرخود اعلام الوری باعلام الهدی طی مسائل اول تا پنجم باب پنجم ذکر نموده است.
انسان در تنهاییش حکومتی نمی خواهد، بلکه زمانی که انسان را در هستی و کل نظام جهانی مطرح نمودیم، ناچار این انسان با این پیوند و ارتباط به حکومتی نیاز دارد هماهنگ با نظام هستی، و به حاکمی نیاز دارد، آگاه به این نظام و به قانونی نیاز دارد، برگرفته شده از این نظام و شیعه این طرح حکومتی خود را به عنوان امامت معرفی کرده است و به همین جهت است که شیعه با اعتقاد به امامت گره خورده است. برای همین مؤلف سازماندهی اثر خود را بر بحث امامت و خلافت که اساس اختلافات شیعه با دیگر مذاهب می باشد، گذاشته و نخست درباره امامت و وجوب آن بحث می کند و پس از اثبات آن، عصمت را جزء آن شمرده است. سپس از لحاظ تاریخی امام های معصومین(ع) را به امام عصر(عج) رسانیده است. و این راه از نظر مؤلف روشن ترین راه است که در اثبات امامت صاحب الزمان(ع) مورد اعتماد قرار گرفته و نیز بی شبهه و بی اشکال ترین طریقه برای اثبات است و ایشان مسأله غیبت را طی دو بخش طی مباحث متنوعی ارائه می دهند.

[ویکی فقه] امامت و غیبت از دیدگاه علم کلام (کتاب). امامت و غیبت از دیدگاه علم کلام ترجمه ای است از کتاب المقنع فی الغیبة اثر سید مرتضی علم الهدی (۳۵۵- ۴۳۶ ق) که به اهتمام واحد تحقیقات مسجد جمکران صورت گرفته است.
موضوع اثر در اثبات امامت و مساله غیبت امام مهدی عجّل الله فرجه الشریف از راه براهین کلامی شیعه می باشد. اثر به درخواست یکی از وزیران زمان سید مرتضی رحمة الله علیه مبنی بر تبیین مفهوم غیبت تدوین شده است و از آن جا که در اول کتاب و نیز در بخش های دیگر آن به اثار شافی و تنزیه الانبیاء ارجاع داده شده، می توان دریافت این اثر بعد از آن دو به رشته تحریر در آمده است. ارزش و اهمیت این اثر را زمانی بیشتر درک می کنیم که متوجه شویم شیخ طوسی رحمة الله علیه که خود یکی از نامدارترین و تواناترین علمای شیعی در مباحث کلامی است، مقاطعی مهم از این کتاب را گاهی به صورت نقل صریح و گاهی با اندکی تصرف و اختصار در کتاب غیبت و نیز در فصل فی الکلام فی الغبیه آورده و پس از آن همین نقل ها، مورد نظر علامه مجلسی رحمة الله علیه قرار گرفته و آن ها را در کتاب بحارالانوار جلد ۵۱ باب ۱۲ ذکر نموده است. پس المقنع یکی از مصادر با واسطه بحارالانوار به شمار می رود. همین طور شیخ طبرسی رحمة الله علیه قسمت هایی از همین کتاب را در اثر خود اعلام الوری باعلام الهدی طی مسائل اول تا پنجم باب پنجم ذکر نموده است.
ساختار کتاب
انسان در تنهاییش حکومتی نمی خواهد، بلکه زمانی که انسان را در هستی و کل نظام جهانی مطرح نمودیم، ناچار این انسان با این پیوند و ارتباط به حکومتی نیاز دارد هماهنگ با نظام هستی، و به حاکمی نیاز دارد، آگاه به این نظام و به قانونی نیاز دارد، برگرفته شده از این نظام و شیعه این طرح حکومتی خود را به عنوان امامت معرفی کرده است و به همین جهت است که شیعه با اعتقاد به امامت گره خورده است. برای همین مؤلف سازماندهی اثر خود را بر بحث امامت و خلافت که اساس اختلافات شیعه با دیگر مذاهب می باشد، گذاشته و نخست درباره امامت و وجوب آن بحث می کند و پس از اثبات آن، عصمت را جزء آن شمرده است. سپس از لحاظ تاریخی امام های معصومین علیه السّلام را به امام عصر عجّل الله فرجه الشریف رسانیده است. و این راه از نظر مؤلف روشن ترین راه است که در اثبات امامت صاحب الزمان علیه السّلام مورد اعتماد قرار گرفته و نیز بی شبهه و بی اشکال ترین طریقه برای اثبات است و ایشان مساله غیبت را طی دو بخش طی مباحث متنوعی ارائه می دهند. روش کلی کتاب عقلانی است و مصنف از منابع شهود ونقل استفاده نکرده است و به صورت استدلالی و به شیوه متکلمان شیعه بحث های خود را مطرح نموده است و دیگر اینکه سید مرتضی رحمة الله علیه برای اولین بار، این روش کتابت و اسلوب خاص در طرح مسایل و شبهات را به طریقه سوال و جواب (فان قیل- قلنا) بکار برد و در آن با برهان قوی و منطقی اشکالات مخالفین را جواب داده است.
گزارش محتوا
مترجم در مقدمه، به صورت گزارش، زندگی نامه و نسب سید مرتضی رحمة الله علیه و اثر المقنع را مورد بررسی قرار داده است. کتاب سید مرتضی رحمة الله علیه نخست در بخش اول درباره امامت و عصمت بحث می کند. سپس دیدگاه فرقه هایی از قبیل کیسانیه، ناووسیه، و واقفیه درباره مهدی منتطر را بیان می کند، در ادامه سبب غیبت امام مهدی عجّل الله فرجه الشریف می آید و مؤلف معتقد است که بر ما لازم نیست که سبب غیبت آن حضرت را به شکل معین و مشخص بیان کنیم، بلکه برای دانستن نیکو بودن غیبت او، همین مقدار کافی است که بدانیم او معصوم است و کسی است که هیچ کار ناشایسته ای انجام نمی دهد. همچنین ایشان سبب مخفی بودن امام زمان عجّل الله فرجه الشریف از دشمنان و دوستانش را ذکر و بین این دو فرق قائل است. و در ادامه به اقامه حدود الهی در زمان غیبت اشاره می شود و بخش دوم که تکمله ای است که بعد از اتمام المقنع بر آن افزوده شده، در آن از کیفیت ارتباط امام غایب علیه السّلام با دوستان خود در دوران غیبت و نیز از چگونگی رفتار شیعیان با او، چگونگی آگاهی امام به زمان ظهور و عدم امکان جای گزینی برای امام بحث نموده است.
گزارش وضعیت
...

پیشنهاد کاربران

امام، اصطلاحا به معنای پیشواست اما اگر مفهوم امام صالح را از پنجره قرآن و تاریخ یا سنت انبیاء و امامان بنگریم با برداشتهای عامیانه و گاه متناقض ( چون سیاست بازی پیش نماز، معمم و ریش سپید ) همخوانی ندارد
...
[مشاهده متن کامل]
و چه بسا تعارض میان امامان صالح با ائمه مقبول نزد عامه روی می دهد. در قرآن، ائمه بر دو قسم مختلفند: یا رهروان خود را از دام ها برون کشیده و با نور هدایت می کنند یا با تاریکی همراه کرده و با خود به مغاک نار می برند. امامت بالنور در قرآن، با الزامات مهمی همراه است البته نه الزاماتی که دست نیافتنی باشند؛ مخصوصا موضوع عصمت در تشیع، از الزامات امامت به شمار می رود اما چون عصمت، خود دارای مراتبی است، امامت هم می تواند سلسله مراتب و تناسب هایی داشته باشد. مثلا میان زندانیانی که همه کمابیش دچار آلودگی و جرایمی هستند، امامت سزاوار آنی می شود که آلودگی کمتر در آن محیط دارد یا اطهر نسبت به مظاهر مجرمانه در آنجا باشد نه آن که کاملا مطهر و معصوم در هر جایی باشد. در عین حال، پیشوای نیک، دارای شخصیتی فاعل و کننده نیز هست و آن که مجاهدت و فعالیت بیشتری در آنجا دارد، سزاوارتر از شخصیتی کم کار و گوشه گیر است که خود را با کار نکردن، پاک و مطهر نگه می دارد. به طور کلی، امام یعنی افضل یا اصلح و شایسته تر در محیط خود و این که در عین طهارت بیشتر، فعالیت مفیدتری هم دارد. امام حقیقی یا پیشوای راستین، تنها واعظ و اندرزگو نیست بلکه در میدان عمل و اجرا قرار دارد و بیش از هر گوینده، اهل کار و تلاش است. همچنین سابقه و تجربه بر حسب سن و سال زیاد نیست بلکه بر حسب سرعت و قابلیت رقابت پیوسته با جوانان و نیرومندان در سبقت گرفتن نیز هست. او شاید عصای چوپانی و اهرم های پیچیده تر را به دستش بگیرد اما قطعا پیش از آن که به مرتبه ناتوانی با عصای بیماری و پیری برسد، داوطلبانه بار امامت را از دوش خود برداشته است چرا که سلامت جسم از الزامات اولیه امامت می باشد. اگرچه امام حقیقی لزوما بر حسب شورا و انتخاب مردم، تعیین نمی شود اما او متوجه قلبهاست و فارغ از کسب اعتبار و محبوبیت هم نیست و چونانچه فاقد مقبولیت باشد، خود را بر عموم تحمیل نمی کند بلکه تنها بر اقلیت همراه خود، زعامت دارد. با این حال، امام حقیقی با امام قلابی، تفاوتهای بسیار دارد. امام راستین، اعتبار و محبوبیت خود را با شفافیت بیشتر و ارزیابی عاقلانه عملکرد و قابلیتهای خودش بدست می آورد و حامیان او از میان خردمندان، علمای نقاد، اهل قلم و اساتید دارای حرفه و فن هستند در حالی که امام مجعول و ساختگی، بیشتر بر دستگاههای تبلیغاتی، وعاظ چاپلوس، خطبای اهل سفسطه و جارچیان، اتکا دارد و در محافل، بصورت احساسی و هیجانی از او جانبداری می شود. معمولا در تاریخ امامت، رهبران نابکار هستند که عکس و پرده ، تمثال و تندیسی از خودشان را بر هر دفترخانه و میدان می آویزند در حالی که شعار اهل حق، چیزی فراتر از طلب حق و رسیدگی عمومی نیست و خویشتن را با راستی و درستی، همسو می کنند نه آن که کلام حق و اموال عمومی را مصادره به مطلوب خودشان نمایند. امام راستین، هیچ گاه مترصد برخورد پلیسی با مخالفان خود نمی شود در حالی که امام جاعل، هر گاه لازم ببیند نه تنها دهان شاعران و مداحان خویش را از خزانه مردم، پر می کند و به ایشان سهم گزاف می دهد بلکه برای سرکوب مخالفان نگرش خود، دست مزدورها و سربازهای چماق دار را باز نگه داشته، سیاهچالها و زنجیرها را توسعه می دهد. معمولا امامان حقیقی، در میان مدت و بلندمدت آشکار می شوند و گاه زمانه از ایشان عقب می ماند. امام دروغین، کسب قدرت خود را هدف می انگارد در کوتاه مدت و بر حسب جو زمانه و روزمرگی، بر سر زبانهاست و چون فتح علی شاه ها و ناصرالدین شاه ها تنها می تواند به سلطنت چهل تا پنجاه ساله خود بر گروه کثیری از مسلمین و شیعیان ببالد اما زمان، قطعا فراتر از زمانه است و عقربه های ساعت ما هم اگر قابلیتی برای حرکت داشته باشد، بزودی با آن تنظیم می شود. نگاه ها سرانجام از ائمة یدعون الی النار رو بر می گرداند و به سوی والاترین و آن که تحقق عدالت و بهشت زمینی و آسمانی را هدف قرار داده است، برخواهد گشت

بپرس