امور طبیعیه

لغت نامه دهخدا

امورطبیعیه. [ اُ رِ طَ عی ی َ/ی ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در اصطلاح طب قدیم ، عبارت از مقدمات یا مبادیی است که هستی و قوام وجود آدمی بر آنها نهاده شده است چنانکه اگر یکی از مقدمات نیست گردد هستی آدمی را نیز باید معدوم و کأن لم یکن پنداشت و آن مقدمات عبارتند از: ارکان ، امزجه ، اخلاط، اعضاء، ارواح ، قوای طبیعی و نفسانی و حیوانی و افعال. و از آن جهت این مقدمات را به طبیعت منسوب داشته اند که آن ها یا از جنس ماده هستند و عبارتند از: ارکان ، اخلاط، اعضاء، ارواح و یا از جنس صورت هستند و عبارتند از: امزجه ، قوی ̍، و یا آنکه برای وجود آدمی غایت و نتیجه باشد و آن افعال است. پاره ای از پزشکان چهار چیز دیگر بر این مقدمات افزوده اند و آن سن ، رنگ ، بشره و فرق بین زن و مرد است. ( از کشاف اصطلاحات الفنون و بحر الجواهر ).

فرهنگ فارسی

در اصطلاح طب قدیم عبارت از مقدمات یا مبادیی است که هستی و قوام وجود آدمی بر آنها نهاده شده است .

پیشنهاد کاربران

بپرس