امور

/~omur/

برابر پارسی: کارها، رویدادها

معنی انگلیسی:
affairs, matters

لغت نامه دهخدا

( آمور ) آمور. ( اِخ ) نام رودی بزرگ ، فاصل سیبریا و منچوری ، و آن را ساخالین نیز نامند.
امور. [ اُ ] ( ع اِ ) ج ِ امر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). کارها و عملها و کردارها. ( ناظم الاطباء ). کارها. ( از آنندراج ). کارها. عملها. ( فرهنگ فارسی معین ) : شغل امور وزارت و حساب ، بوالخیر بلخی راند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 233 ). غالب همت ایشان بمعظمات امور مملکت متعلق باشد. ( گلستان ). || کاربارها و شغلها و چیزها. ( ناظم الاطباء ). شغلها. || حادثه ها. ( فرهنگ فارسی معین ).
- امور جمیله ؛کارهای نیک و چیزهای خوب. ( ناظم الاطباء ).
- امور دولت و دین ؛ کارهای متعلق به دولت و مذهب. ( ناظم الاطباء ).
- امور عموم ، امور جمهور ؛ کارهای متعلق بعموم. ( ناظم الاطباء ).

امور. [ اَ ]( اِخ ) پسر کنعان بن نوح بود. رجوع به اموریون شود.

فرهنگ فارسی

( آمور ) رود خانه ایست که در مرز چین و سیبری جریان دارد و به دریای اختسک می ریزد ٠ این رود به ساخالین نیز معروف است و ۴۳۷۷ کیلو متر طول دارد ٠
نام رودی بزرگ حد فاصل سیبریا و منچوری و آنرا ساخالین نامند
کارها، شغلها، حوادث، جمع امر
( اسم ) جمع امر . ۱ - کارها عملها . ۲ - شغلها . ۳ - حادثه ها . جمع : امورات
پسر کنعان بن نوح بود

فرهنگ معین

( اُ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ امر. ۱ - کارها، عمل ها. ۲ - شغل ها. ۳ - حادثه ها.

فرهنگ عمید

= امر

گویش مازنی

/ammoor/ آتش گیر - قندشکن
/ame var/ کنار ما – نزد ما – پیش ما

دانشنامه عمومی

آمور (جمهوری آلتای). آمور ( به لاتین: Amur ) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در جمهوری آلتای واقع شده است. [ ۱]
عکس آمور (جمهوری آلتای)عکس آمور (جمهوری آلتای)

آمور (ماهی). ماهی آمور یا کپور علف خوار ( Ctenopharyngodon idella ) نوعی ماهی آب شیرین گیاهخوار از خانواده کپورهاست. این ماهی بومی شرق آسیا از شمال ویتنام تا رود آمور در مرز چین و سیبری است.
آمور برای پرورش ماهی و کنترل گیاهان آبی به نقاط مختلف دنیا معرفی شده و در برخی نقاط اثرات تخریبی فراوانی داشته است. در ایران ماهی آمور پرورشی به دلیل شباهت ظاهری به ماهی سفید خزر به ماهی سفید پرورشی معروف شده است.
بیشینهٔ درازا و وزن در این ماهی به ترتیب ۱۰۰ سانتی متر و ۳۲ کیلوگرم می باشد ( میانگین ۵۷ سانتی متر و ۶/۳ کیلوگرم ) و دارای دندان حلقی با فرمول ۴٫۲ - ۲٫۴ یا ۵٫۲ - ۲٫۴ می باشد. بدن این ماهی گرد و فلس های متراکمی دارد. باله پشتی گرد و خط جانبی کاملی دارد. ابتدای قاعده باله پشتی اندکی در جلوی قائمه باله لگنی قرار دارد. خارهای آبششی کوتاه و به تعداد ۱۲ عدد دارد. عمدتاً از گیاهان آبزی تغذیه می کند. البته سخت پوستان و نوزاد پشه های دریاچه ( شیرونومیده ) [ ۴] را نیز مصرف می کند. تعداد تخم ها تا ۱ میلیون عدد نیز می رسد. نسبت به ماهی کپور معمولی باله پشتی کوتاهتری دارد. تفاوت آن با ماهی کپور سیاه، در دندان های حلقی است. دندان حلقی در آمور از نوع شانه ای و در کپور سیاه از نوع آسیایی است.
ماهی آمور دارای سر مسطح است ولی ماهی سفید سر برآمده دارد. رنگ بدن در ماهی آمور، نقره ای واضح و در ماهی سفید نقره ای محو است. تفاوت دیگر این دو در دندان های حلقی است که فرمول دندان حلقی در ماهی سفید ۵ - ۶ می باشد.
ماهی آمور جزء کپور ماهیان چینی می باشد و در سیستم پرورشی توأم همراه با کپور معمولی، کپور نقره ای ( فیتوفاگ ) [ ۵] و کپور سرگنده، پرورش می یابد. این ماهی در زادگاه اصلی خود در چین، در رودخانه های سیلابی با آب گل آلوده و بستر پوشیده از سنگریزه به صورت دسته جمعی تخم ریزی می کند. تخم ریزی آن در دمای ۲۳ - ۲۱ درجه سانتی گراد صورت می گیرد. تعداد تخم ها ۲۰۰ - ۵۰۰ هزار عدد بوده و به قطر ۵/۰ - ۲/۱ میلی متر می باشند. شرایط لازم برای به وجود آمدن لاروها، غوطه وری تخم ها می باشد که در رودخانه های طبیعی در فصل سیلابی چنین شرایطی فراهم می گردد. ماهیان نر در زادگاه اصلی خود در ۶ - ۴ سالگی و ماده ها در ۷ - ۶ سالگی بالغ می شوند. این ماهی دارای ارزش شیلاتی می باشد.
در سال ۱۹۹۰ ورود ماهی غیربومی آمور از سوی شیلات به هامون پوزک در سیستان نسل نی های منطقه را از بین برد و این هامون را در فهرست قرمز کنوانسیون رامسر قرار داد. [ ۶]
عکس آمور (ماهی)عکس آمور (ماهی)عکس آمور (ماهی)

امور (حوزه ویدهان سبها). امور ( حوزه ویدهان سبها ) ( به انگلیسی: Amour ( Vidhan Sabha constituency ) ) یک منطقهٔ مسکونی در هند است که در بیهار واقع شده است. [ ۱]
عکس امور (حوزه ویدهان سبها)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

جستار
وضعیت ها
کارکردها، اقدامات
امور : کارها ، جمع کار ( امر )
توضیح : کلمه ای است از ریشه عربی
***
مثال : شما باید به یاد گیری امور فنی و بنایی بپردازید.
کارها، کار و بار
کارها
واژه آریایی امر amr به معنای فرمان است که ستانده شده از لغت اوستایی مر به معنای گفتن ( با هدف فرمان دادن ) - فرمودن همانطور که لغت murunda* به معنای فرمانده commander لقب بزرگان و اشراف در مردمان سکا بوده است. بدینسان روشن میشود که امیر گویشی دیگر از میر→مر است همانطور که نمونگان دیگری از کشاندن آواها در زبانهای ایرانی وجود دارد مانند سر - سیر=پر - لبالب و پر - پیر=پیرامون و تر - تیر=آنسو - روبرو و زو - زیو=زنده - توانا.
...
[مشاهده متن کامل]

عرب لغت جعلی مامور به معنای امربر را از روی لغت ایرانی امر ساخته است.

زمینه ها

بپرس