انتفاضه

/~entefAze/

فرهنگ معین

(اِ تِ ض ِ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - تکان دادن ، لرزیدن . ۲ - نام نهضت انقلابی مردم فلسطین .

دانشنامه آزاد فارسی

اِنْتِفاضه
اِنْتِفاضه
اِنْتِفاضه
اِنْتِفاضه
(واژه ای عربی به معنای «خیزش») قیام فلسطینیان، به ویژه از ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۳، که طی آن فلسطینیان در سرزمین های اشغالی نوار غزه و کرانۀ غربی رود اردن در برابر نظامیان مسلح رژیم اشغالگر قدس به مقاومت برخاستند. مبارزۀ اینان برای به دست آوردن حق تعیین سرنوشت خویش، با پرتاب سنگ و بمب های بنزینی به نیروهای نظامی اشغالگر همراه بود. توافق صلح ۱۹۹۳ میان رژیم یادشده و سازمان آزادی بخش فلسطین نتیجه ای دربر نداشت و گروه های شرکت کننده در انتفاضه، به ویژه شاخۀ نظامی گروه به نام حماس، با این توافق مخالفت کردند و به مقاومت و مبارزۀ خود ادامه دادند. این قیام، به رغم تلاش هایی که برای سرکوب آن صورت گرفت، بیشتر گسترش یافت و در آن تا پایان ۱۹۹۱، حدود ۱۳۰۰ فلسطینی به شهادت رسیدند و ۸۰ نفر از اشغالگران کشته شدند. انتفاضۀ دوم از سپتامبر ۲۰۰۰، پس از دیدار آریل شارونسیاستمدار راست گرای اسرائیل، از مسجدالاقصیدر بیت المقدس آغاز شد و با گستره ای وسیع تر ادامه یافت. انتفاضۀ فلسطین به رغم فشارها و نسل کشی رژیم اشغالگر قدس و حمایت بی دریغ قدرت های جهانی به ویژه امریکا از آن، همچنان با قدرت و صلابت ادامه دارد و ترفندهای سیاسی نیز نتوانسته است از اوج گیری آن بکاهد. نیروهای مقاومت فلسطین ازجمله حماس رژیم اشغالگر قدس را به رسمیت نشناخته اند.

پیشنهاد کاربران

انقلاب سنگ، شکلی از اشکال اعتراض مردم فلسطین علیه اوضاع نابسامان مردم فلسطین در اردوگاه ها، افزایش بیکاری، تبعیض نژادی و سرکوب مردم فلسطین به دست دولت اسرائیل بود که انتفاضه سنگ نیز نامیده شد چون سنگ، ابزار اصلی استفاده شده در آن بود.
《 پارسی را پاس بِداریم》
اِنتِفاضه
رَهابَخشی ، رَهاپَخشی ، رَها پاشی ، رَهاگُسَلی ، رَهاریزی
اَفروزانِش ( توضیح ) :
خود را اَز سِتَمگَری، بَندِگی ، دُشکامِگی رَهاندَن وَ رَستَن با پَخشاندَن ، ریزاندَن وُ پاشاندَن وَ ناباشَندن ( نابودیِ ) سِتَمگَری وُ دُشکامِگی وَ گُسَستَن وَ گُسیختَنِ بَند وُ غُل وُ زَنجیر
...
[مشاهده متن کامل]

برداشتن دونقطه ی تای تانیث و ادعای مترادف بودن انتفاضه ی بینقطه بانقطه دار ازعجایب دنیای لغت است حال آنکه ترادف نیز معنا وشرایطی دارد وبرداشتن نقطه متضمن استقرار آن معنی نمیشود خود ادبای عرب نیز لغت را
...
[مشاهده متن کامل]
به تنهایی بی نقطه میخوانند ودرجمله ودرارتباط بالغات بعدی شرایط دستوری ایجاب میکند که مثلا تنوین نصب یا جر بگیرد ومضموم یامفتوح یامکسور شود یاباشرایط خاص خود باحروف شمسی یاقمری پیوندبخوردوقوم وخویش شود درایچنین حالتهاست که به دونقطه نیاز پیدامیشود البته اگرشما آنرا برنداشته باشید

انتفاضه. مترادف واژۀ عربی «انتفاضة» است که معنی لغویی تکان دادن ، لرزیدن و لرزاندن را دارا می باشد. در زبان رایج امروزی، «انتفاضه» بخصوص به نهضت انقلابی مردم فلسطین و جنبش های مقاومت آنها اطلاق می گردد. این واژۀ عربی به زبانهای دیگر دنیا نیز رسوخ نموده و برای مثال در زبان انگیسی بصورت «Intifada» درج می گردد. واژۀ اخیر به معانی کلی «مقاومت»، «قیام»، «طغیان» و «شورش» نیز بکار می رود.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال:
رئیس مجلس . . . مسیر محمود عباس و فتح را اشتباه دانست و گفت: استراتژی درست مقاومت، جهاد و انتفاضه است که در این استراتژی می توان از تحرک دیپلماتیک هم استفاده کرد. ( منبع: خبرگزاری فارس )

بپرس