بر سر خرمن بوقت انتقاد
نی که فلاحان همی جویند باد.
مولوی ( مثنوی ).
|| ( اِ مص ) ( اصطلاح ادب و هنر ) در مقابل لفظ کریتیک بکار برند و آن عبارتست از شرح معایب و محاسن شعر یا مقاله یا کتابی ، یا سنجش اثری ادبی یا هنری بر معیار یا عملی تثبیت شده. ( ازفرهنگ فارسی معین ). || یکی از اعمال علم معماست و آن اشارت کردن است ببعض حروف بالفاظ مناسب آن حروف چنانکه حرف اول را سر و رخ و لب و تاج گفتن و حرف وسط را میان و دل و کمر و حرف آخر را پا و دامن و غیره خواندن ، چنانکه برای شمس در این مصراع :اول شام و میان چمن و دامن نرگس.
؟ ( از غیاث اللغات ) ( از آنندراج ).
و رجوع به نقد شود.