انعطاف پذیر

/~en~etAfpazir/

برابر پارسی: کشسان

معنی انگلیسی:
resilient, adaptable, accommodating, bendable, elastic, flexible, fluid, limp, supple, whippy, ductile

فرهنگ فارسی

( اسم ) قابل انعطاف .

مترادف ها

supple (صفت)
تغییر پذیر، نرم، کش دار، انعطاف پذیر

فارسی به عربی

مرن

پیشنهاد کاربران

یعنی چیزی که به شکل های مختلف در می آید.
1. خم و راست شدن به هر سو.
۲. برگشتن؛ بازگردیدن.
۳. آمادگی برای سازگاری با محیط، دیگران، یا دشواری ها.
تحت هرشرایطی واکنش نشون دادن به هرعملی
supple
ارتجاعی = انعطاف پذیر
با جنبه
انعطاف یعنی جهت رویارویی در برابر مسائل اطراف از خود واکنش مثبت نشان دهیم و بنرمی بتونیم اون واقعه رو بنفع خودمون بپایان برسونیم
چبزی که خمیدگی را می پذیرد
نرمش پذیر

بپرس