انواع برهان

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] قرآن کریم برای تبیین مسائل مورد نظر از گونه های متفاوت برهان بر حسب تناسب موضوع و سطح فکر مخاطبان و سهولت یا صعوبت مطلب استفاده کرده است.
در مواردی که با عموم مردم و توده های بی سواد یا کم سواد ولی بیداردل بی تعصّب سخن می گوید، از راه انتقال از معلول به علّت که در اصطلاح « دلیل » یا « برهان انّی » نامیده می شود، وارد شده، مطلب را برای آن ها تبیین می کند؛ مانند آیاتی که با ارائه نشانه های خداوند در آفاق و انفس حقانیت خداوند را بیان و بر آن تأکید کرده است. نمودار این گونه آیات در بیانی کلّی آیه ۵۳ سوره فصّلت است که تأکید می کند: ما آیات و نشانه های خود را در جای جای عالم و افقهای دور و نزدیک و در وجود خود انسانها بدیشان خواهیم نمود تا برایشان روشن گردد که حقّ فقط خداوند است (و بس و جز او در حقیقت سرابی بیش نیست): «سَنُریهِم ءایتِنا فِی الاَفاقِ و فی اَنفُسِهِم حَتّی یَتَبَیَّنَ لَهُم اَنَّهُ الحَقُّ».
سخن گفتن با خواص
در این بخش از آیه مناسب با فهم عموم مردم و متوسطان جامعه سخن گفته شده است؛ ولی در بخش بعدی روی سخن با خواصّ افراد و طبقه بالای جامعه است، ازاین رو نحوه استدلال تغییر می کند و از دلالت نشانه ها بر خداوند سخنی به میان نمی آید، بلکه برعکس، از خداوند که علّت اشیاست بر وجود معلولهایش استدلال می شود: «اَو لَم یَکفِ بِرَبِّکَ اَنَّهُ عَلی کُلِّ شَیء شَهید» امّا خود خداوند از آن رو که بدیهی و غیر قابل تردید است: «اَفِی اللّهِ شَکٌّ فاطِرِ السَّموتِ والاَرضِ» از اثبات و استدلال بی نیاز است، بلکه این خود اوست که به حقّ بر خویش دلالت کرده: «شَهِدَ اللّهُ اَنَّهُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ»، شاهد وجود ظلّی دیگر اشیا نیز هست و از همین رو در برخی ادعیه، خداوند به اسم «برهان» خوانده شده است: «اللهم إنّی أسئلک باسمک یا حنّان یا دیّان یا برهان...».
برهان صدیقین
استدلال بر ذات خداوند به وسیله خود ذات که برهانی شبه لمّی است با استدلال سابق که برهانی انّی یا دلیل بود متفاوت است، چنان که استدلال بر اشیا به وسیله ذات خدا که برهانی لمّی است با هر دو نوع استدلال یاد شده فرق می کند. استدلال پیشین استدلال متعارف و معمولی است که عموم مردم توان درک آن را دارند، برخلاف دو استدلال اخیر که فهم آن دو نیازمند به نوعی معرفت متعالی و فوق معمول است، ازاین رو اهل عرفان و حکمت متعالیه برهانی را که با آن از ذات واجب تعالی به ذات او می رسند برهان «صدّیقین» که انسانهایی فوق متعارف اند نامیده اند. به گفته برخی بیان قسمت پایانی آیه ۵۳ سوره فصلت ویژه خواصّ است که به وسیله ذات خداوند بر وی استشهاد می کنند و از همین رو خداوند خطاب موجود در پایان آیه را متوجّه پیامبر (صلی الله علیه وآله) کرده و فرموده است: آیا این که پروردگار تو بر همه چیز شاهد و گواه است کافی نیست؟! تفسیر مشهور دیگر در آیه یاد شده این است که آیه ناظر به اعجاز قرآن و حقانیّت دعوی رسالت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) است.
اقسام قیاس
...

پیشنهاد کاربران

بپرس