انگوران

لغت نامه دهخدا

انگوران. [ اَ ] ( اِ ) نام رستنی باشد. ( آنندراج ).

انگوران. [ اَ ] ( اِخ ) دهی از بخش کلاردشت شهرستان نوشهر است که 210 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و نهر محلی و محصول آنجا غلات و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

انگوران. [ اَ ] ( اِخ ) دهی از بخش مرکزی شهرستان بندرعباس است که 393 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آنجا خرما و غلات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

انگوران. [ اَ ] ( اِخ ) دهی از بخش ماه نشان شهرستان زنجان است که 488 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه قشلاجوق و محصول آنجا غلات ، و میوه است. این ده مرکز دهستانی به همین نام است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

انگوران. [ اَ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای چهارگانه بخش ماه نشان شهرستان زنجان است که 75 آبادی و در حدود 21هزار تن سکنه دارد. مرکز دهستان انگوران است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

فرهنگ فارسی

گویش مازنی

/angooraan/ از توابع کوهستان غرب چالوس

دانشنامه عمومی

انگوران (خمیر). انگوران، روستایی در دهستان کشار بخش مرکزی شهرستان خمیر در استان هرمزگان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۲۲۰ نفر ( ۵۹ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس انگوران (خمیر)

انگوران (ماه نشان). انگوران یک روستا در ایران است که در دهستان انگوران شهرستان ماه نشان استان زنجان واقع شده است. [ ۱] انگوران ۱٬۰۶۸ نفر جمعیت دارد.
عکس انگوران (ماه نشان)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

کلماتی که اول آنها ( انگ ) دارند کاملا فارسی هستن، مثل انجمن، انگور، انگشت، و کلماتی که آخر انها ران دارند هم کاملا ریشه فارسی دارند، مثل مهران، باران، جماران، تهران، یاران . . . . .
انگوران ( انگ اوران ) کلماتی که اولشان یا آخرشان انگ دارنند. تورکی اند. مثل انگ اور ( انگور ) انگ اوتی ( انگوتی ) . انگ اجی ( انگجی ) . انگ اوشتر ( انگشتر ) . انگ اوشت ( انگشت ) . انگ اوشتانه ( انگشتانه
...
[مشاهده متن کامل]
) . فرهنگ. سرهنگ. آهنگ. بالهنگ ران کلماتی که ران دارنند. تورکی اند. مثل شهران. مهران. مکران. جماران. لنکران. چمران. لنکران. ایران. تهران. شیمران. چالدیران. شوکران. چالدیران. آیران. جیران. گردنه ی هیران ( حیران اردبیل ) . مازندران. آران. بادران. تیران. باران ( باراندوز ) . انگوران

بپرس