اهورامزدا

/~ahurAmazdA/

مترادف اهورامزدا: آفریدگار، ایزد، پروردگار، خدا، یزدان

متضاد اهورامزدا: اهریمن

معنی انگلیسی:
ahura mazda or ormazd

فرهنگ اسم ها

اسم: اهورامزدا (پسر) (فارسی)
معنی: اهورامزد، هرمزد، اورمزد، هرمز، معنی اصلی این کلمه سرور دانا است و در متون زردشتیان به معنی خدای بزرگ استعمال شده است
برچسب ها: اسم، اسم با ا، اسم پسر، اسم فارسی

لغت نامه دهخدا

( آهورامزدا ) آهورامزدا. [ م َ ] ( اِخ ) اورمزد. یزدان. رب اعلی. رب الارباب. فاعل خیر. مقابل آهرمن ، فاعل شر، دیو. و هفت فرشته یا امشاسپند وسایط فیض او بدیگر مخلوق باشند.
اهورامزدا. [ اَ م َ ] ( اِخ ) در فارسی به صورتهای اهورامزد، هُرمَزد، هُرمُزد، اورمزد، هورمزد و هرمز به معنی خدا آمده است. در اوستااهورمزده نامیده میشود ودر سنگ نبشته های پادشاهان هخامنشی ائورمزده خوانده شده. این واژه در فرهنگهای فارسی علاوه بر این که به معنی خدا ضبط شده به معنی زاوش و برجیس بمعنی ستاره مشتری آورده اند و وجه تسمیه ستاره مشتری به هرمزد درست معلوم نیست ، چه بین اهورمزدای ایرانیان که خدای ماوراء طبیعی است و زؤس یونانیان و ژوپیتر رومیان که خداوندان طبیعت هستند،رابطه ای موجود نیست. معنی اصلی کلمه سرور داناست و نام خدای بزرگ ایرانیان باستان و زردشتیان که خالق زمین و آسمان و آفریدگان است. امشاسپندان و ایزدان نیز آفریده اویند. ( از حاشیه برهان قاطع و مزدیسنا وفرهنگ فارسی ). و رجوع به مزدیسنا و فهرست آن شود.

فرهنگ فارسی

مرکب از(اهورا ) بمعنی سروربزرگ، خداوند و،مزدادانای بزرگ، دانای کل، هردوکلمه به معنی خدای یکتااست
خدای بزرگ ایرانیان باستان و زردشتیان خالق زمین و آسمان و آفریدگان . امشاسپندان و ایزدان نیز آفریده اویند او عین قدرت و دانش و منبع خیر و راستی و تقدس و تقوی است .
در فارسی بصورتهای اهورا مزد هرمزد اورمزد هور مزد هرمز بمعنی خدا آمده است .

فرهنگ معین

(اَ هُ مَ ) [ په . ] (اِمر. ) = اهورمزدا. هرمزد. اورمزد. هرمز. هورمزد: مرکب از اهورا به معنی سرور بزرگ و مزدا به معنی دانای کل . خدای بزرگ ایرانیان باستان و زردشتیان . خالق زمین و آسمان و آفریدگان .

فرهنگ عمید

در آیین زردشتی، وجودی که صورت ظاهر ندارد و حیات بخش، یکتا، بی همتا، بزرگ، و دانای مطلق است، خداوند.

دانشنامه آزاد فارسی

اَهورامَزْدا
(در فارسی باستان، اَهورَمَزدا، پهلوی پارتی اَرَمَزد، پهلوی ساسانی، اُهْرمَزْد/هُرمزد) به معنای سرور دانا، خدای یگانۀ دین زردشتی و خدای بزرگ ایرانیان باستان. در سنگ نبشته های داریوش اول هخامنشی و جانشینانش، مکرر از اهورامزدا یاد و ستایش شده است. در اوستا اهورامزدا دانای کل و بینای کل و آفرینندۀ ازلی و نگهبان همۀ نیکی هاست. اهورامزدا نخست در ذهن خود آنچه را که می خواست خلق کند، اندیشید و به واسطۀ سپنتا مینو، به آفریدگان تجسّد و تجسم بخشید. امشاسپندان، مظاهر تجلی صفات اهورامزدایند و هر یک از آنان بر بخشی از عالم موکّل و پاسدار آنند. سپنتامینو، با انگره مینو (اهریمن) مظهر بدی ها در جنگ است. اهورامزدا آدمیان را مختار می کند که به ارادۀ خود به راه نیکی روند یا در طریق بدی گام نهند، امّا سرانجام نیکی بر بدی پیروز خواهد شد. در گات ها نام اهورامزدا به صورت مزدا اهورا آمده است. نزد زردشت، اهورامزدا یگانه خدای توانا و دانا و آفریننده است. ورای او، در کنار، و بدون او هیچ چیز وجود ندارد. او برترین هستی است و همۀ آفریده های نیک از او هستی می گیرند. در تقویم اوستایی، روز نخست هر ماه، روز اهورامزدا نامیده می شود. احتمال می رود که نام اهورا با اسورا، از ایزدان هند باستان از یک ریشه باشد.

پیشنهاد کاربران

در اشعار و داستان های اساطیری و باستانی ترکیبی از دو واژه اهورا به معنای اَهرِمَن ( اهریمن ) و مزدا به معنای خرد و اندیشه و روشنایی و نیکی
اهور مزدا - اهورا و مزدا دو نیرویی هستند که زندگی را به ارمغان میاورند و باهم معنا پیدا می کنند ولی مزداییان دنیای ایده آل را به دور از حیله های اهرمن و اهورا میدانند.
...
[مشاهده متن کامل]

در اساطیر اهورا مزدا ساخته شده توسط زُروان / زَروان هست که خالق هستی و خالق این دو نیروی معنا بخش به زندگی هست.
منبع : به جون خودم
ولی میشه اندیشید به این گزاره. . .

درود بر اهورامزدا خرد
اهورا در سنسکریت اسوره asura و در اوستایی اهوره ahura، در سغدی اخور axur، در پارسی باستان ائوره aura و در پهلوی اُهر ohr و به معنی هستی بخش است؛ و مزدا در پارسی باستان مزده mazdah، در سغدی و پهلوی مزد
...
[مشاهده متن کامل]
mazd، و در اوستایی مزدا و به معنی دانای همه چیز است. پس اهورا مزدا یعنی هستی بخشی که دانای همه چیز است.

ارمزد
واژه اهورامزدا
معادل ابجد 265
تعداد حروف 9
تلفظ 'ahurāmazdā
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: oharmazd] ‹هورمزد، هرمزد، هرمز›
مختصات ( اَ هُ مَ ) [ په . ] ( اِمر. )
آواشناسی 'ahurAmazdA
الگوی تکیه WWWWS
شمارگان هجا 5
منبع فرهنگ فارسی معین
با سلام و احترام
در گویش محلی بخشی از مردم جنوب فارس در منطقه لارستان کلمه �مزدا� به معنی �می توانم� فعل اول شخص مفرد از مصدر �توانستن � می باشد. این منطقه شامل بخش هایی از جمله روستای کاریان که آتشکده آذرفرنبغ در آن واقع بوده و آتش فعلی آتشکده یزد توسط موبدان قبل از حمله اعراب از این مکان به اطراف یزد منتقل گردیه است می باشد. شاید �اهورا مزدا� به معنی �خدای توانا� نزدیک تر باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

آئو را مَزِدا : آئو با تلفظ ریشه ای و اصلی؛ آ او به معنای او اولیه ؛ آغازین ؛ ازلی و ابدی . همانطور که سوشیانی بدرستی بیان داشته است، این عنوان به معنای زیر بوده است : او اولیه را فراموش نکن بلکه اورا همیشه به یاد داشته باش.
...
[مشاهده متن کامل]

Avesta با تلفظ آوِ ستا به معنای آب ایستا یا ساکن یا روشنایی پایدار .
خور ده یا خُرده ( اوستا ) به معنای ده خورشید بوده و می باشد که اشاره به جنبه ها یا ابعاد دهگانه نفسانی افراد انسانی داشته و دارد و معنای آن مترادف و معادل واژه فرا باستانی - اوستایی
" خویدوده " می باشد که در میدان های کلی خود شناسی و انسان شناسی خطاب به تک تک افراد انسانی به معنای زیر بوده است:
《 خود تو ده تائی 》
و نه به معنای اشتباه و باطل و عاطل و انحرافی و گمراه کننده ازدواج با محارم.
واژه اَشم و هو در اصل و ریشه به شکل آش مو هو بوده است یعنی هو آش یا غذای ( معنوی ) من است.
واژه وندیداد به شکل وان دَی داد بوده است به معنای؛ آنکه دیروز روزی مرا داد، روزی امروز و فردا و فردا های مرا هم خواهد داد. البته نه به کمک توکل به هو یا بخدا و در انتظار نشستن دریافت امداد های غیبی بطور مجانی و رایگان بلکه با سعی و کوشش خودم.
یشت ها و یسناهای ۷تائی یعنی شین ها و سین های هفتگانه یا هفت شین و هفت سین و آنهم نه به معنای هفت شهد و شیرینی و یا هفت سبزی کاشتنی و برداشتنی و پختنی و خوردنی و نوش جان کردنی بلکه شکل ها یا سیما ها یا جمال ها و سامان ها یا نظم های کلی و هفتگانه کیهانی و زندگانی ها و عشق های هفتگانه انسانی. یعنی عوالم هفتگانه بهمراه آسمان ها و زمین های هفتگانه در محتوای هرکدام از گیتی ها یا دنیا ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار بطور مطلقا یکسان و برابر و آفریده شده به امر آفریدگار کائنات و از ابعاد فراوان و بیکران خود وی و نه از عدم و نیستی.
درخشان ترین ایده زاراتُسترا و زوروآسترا یعنی زرتشت در سروده گات ها این حقیقت بوده و می باشد که دو جهان مینوی و مانوی یعنی مادی و معنوی و یا دو جهان فانی و باقی یکی اند و روی هم قرار دارند و اجین و تنیده در هم می باشند و نه اینکه یکی در بالا باشد بصورت ماوراء طبیعت و دیگری در پایین یا مادون به شکل طبیعت. عوالم دوگانه ادیان به اصطلاح توحیدی - ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام ؛ یکی تحت عنوان عالم غیب و امر و ملکوت و دیگری تحت عنوان شهود و خلق و مِلک هم یکی می باشند و روی هم قرار دارند و اجین و تنیده در هم می باشند و نه اینکه مثل دو عالم افلاطون یکی در بالا و اعلا باشد تحت عنوان عالم ایده ها یا ماوراء طبیعت و دیگری در پایین یا اسفل باشد تحت عنوان عالم محسوسات یا طبیعت. خداوند متعال ( البته خدای حقیقی و واقعی و مطلق و بیکران از دیدگاه علمی و نه خدای آئینی و دینی که فقط یک لفظ یا واژه و یا کلمه بر زبان و یک مفهوم و یک ایده انتزاعی در فهم و عقل یا خرد محض انسان از باستان تاکنون بیش نبوده و نمی باشد ) نه تنها صاحب قدرت و علم و آگاهی و خود آگاهی و . . . . . . . . و عوالم غیب و امر و ملکوت و شهود و خلق و ملک می باشد بلکه خود این ها هم می باشد. یک انسان به عنوان مالِک یک مِلک هر دو محدود و متناهی اند و جدا از هم ، اما خداوند به عنوان مالک مِلک خویش هردو بیکران و بینهایت اند و هیچگاه نمی توانند جدا از هم وجود داشته باشند.
ایده درخشان بودا ( بود ده ) این بوده است که شرح و توضیح و تبیین و توجیه چرخه طبیعی تولد و مرگ از طریق گردش حلول روان یا تناسخ توسط پیشینیان هندوی خویش را بطور قاطعانه رد نموده است و روان بودن این گردنه یا چرخه را فقط در چارچوب زنجیره علت و معلول مادی پذیرا بوده و مقدور و امکان پذیر دانسته است. لذا آنانیکه بعد از بودا تاکنون سعی کرده اند که باور و بینش به تناسخ را رد نمایند ، فقط انرژی حسی و فکری و خیالی و وقت و عمر خود و پیروان کلام خوو را تلف نموده اند، مانند بعضی از متکلمین و مفسرین و حکیمان و عارفان مسلمان و ایرانی ( و یا مسیحی و یهودی ) .
گردونه مهر خردمندان گم نام میترائی و سمبل چلیپا روی آن در اعصار دور دست تاریخ قبل از پیدایش خط و هزاران سال پیش از تولد زرتشت و گردونه یا چرخه تولد و مرگ خردمندان گم نام هندو ماقبل عصر ودائی با سمبل سواستیکا یا صلیب شکسته ( غلابی ) روی آن هردو از لحاظ راز و معنای نهفته در پشت پرده نمادی و ظاهری مترادف و معادل و هم معنا بوده و می باشند و اشاره به این حقیقت ژرف و بنیادی داشته و دارند که زندگی و عشق انسان بصورت خطی و پیوسته ( یعنی یک بار متولد شدن و دیگر نمردن ) جاودانه نمی باشند بلکه منقطع و ناپیوسته و دایره وار به شکل وادی به وادی یا منزل به منزل یا پله به پله و یا ایستگاه به ایستگاه. علاوه بر نظریه اتمی، دنیا های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار دموکریت فیلسوف برجسته یونان باستان ماقبل سقراط و افلاطون و ارسطو در زمینه بینهایت و با نهایت شناسی بهمراه گردونه مهر میترائیان و گردونه تولد و مرگ هندوان حقایق و ایده های طلائی و منور و درخشان باستانی می باشند که برای انسان به ارث باقی گذاشته شده اند و انسان فهمیده و عاقل امروز و فردا باید قدر آنها را بداند و اگر توانست آنها را از نو به روش و زبان علمی شرح و توضیح دهد و فعالیت های قوای ادراکی فهم و عقل خودرا در باره خداوند و انسان و معنا و مفهوم و هدف غائی یا نهائی زندگی انسان و منشاء و مبداء و چگونگی پیدایش جهان و انسان بیشتر از این در انحصارات و اسارات زنجیر های سنگین کلام های کودکانه و مبتدیانه نوآه ( نوح ) ؛ آبراهام ( ابراهیم ) ؛ موسا ( موسی ) ؛ بودا و زرتشت ( غیر از دو ایده درخشان اشاره شده ) ؛ ایسا ( عیسی ) و سر انجام محمد به عنوان خاتم آنان ( البته فقط از دیدگاه مسلمانان ) گرفتار و اسیر به حال خود تنها نگذارد.
در پایان کلام کودکانه امروز خویش که امیدوارم سر خوانندگان گرامی را بدرد نیاورده باشد، از دیدگاه و پایگاه ناچیز و بر اساس بینش و باور فردی من، خداوند متعال در طول تاریخ پیدایش انسان روی کره زمین تاکنون هیچ انسان هایی را در بین اقوام یهود و عرب و عجم و هیچ قوم دیگری تحت عناوین سوشیان و منجی و ناجی و نبی و پسر و رسول و ولی و هرگونه عنوان دیگری برای تربیت و هدایت معنوی بشر انتخاب و اعزام و ارسال ننموده و در گوش سر هیچ انسانی یک جمله یا جملاتی را تحت عنوان آیه و آیات نجوا و زمزمه نکرده است چه بطور مستقیم و بدون واسطه و چه غیر مستقیم یا باواسطه و شریعت راستین و حقیقی و واقعی خداوند متعال هرگز آئین و دین و مذهب و ایدئولوژی و فرقه و حلقه نبوده و نمی باشد بلکه علم و در راس آن علوم طبیعی و تجربی و ریاضی هم محض و هم کاربردی بهمراه فن آوری های مفید صنعتی و خلاقیت های مدرن هنری.

جناب یاکاموز این سخنان بی پایه و بی معنی را از کجا پیدا می کنی؟! دیدگاه هایتان را بدون سند و مدرک ننویسید. اهورا مزدا یک واژه پارسی است و به معنای سرور دانا می باشد.
اهورامزدا، هورمزد٫ اورمرد
اهورامزدا یزدان زردشتیان مانند بیشتر واژه های باستاتی ایران ریشه هندو - اروپائی یا هندو ایرانی بهمراه دارد. در اصل واژه اهورامزدا از ریشه �من men هندو اروپائی بمعنی اندیشیدن و تفکر سر چشمه گرفته� چنانچه ریشه اهورامزدا از دو ریشه men و dhe هندواروپائی منده men - dhe یا اندیشیدن میباشد . واژه اهورا با راه یافتن در فرهنگ هندوایرانی به اسورا Asura یا شادی آفرین و بخش دوم ان dhe یا گماردن میباشد. واژه اهورا مزدا در بین خدایان پاکانهای اسکاندیناوی � اسیر Aesir یادشده.
...
[مشاهده متن کامل]

درواقع گرچه اهورامزدا در فرهگ ایرانی بیشتر با یزدان و خدای زرذشتایان اطلاق شده ولی ار لحاظ ریشه ای، دارنده اندیش نیک معنی میدهد.

اهورا مزدا نماد خورشید پرستی و یکتا پرستی و جاودانه پرستی است . که هماناخورشید هم جاودانه وهم یکتاست ( البته با تفکر گذشته گان )
در مورد معنی کلمه
اول =اهورا=ا هور ا=از خور ( خورشید ) ا ( دراینجا
...
[مشاهده متن کامل]

معنی کسره می دهد ) = از خورشید
دوم
مزدا=مز دا=مز ( درکوردی معنی مزد و پاداش می دهد )
دا=ازدادن میاد و در کوردی دا یعنی دادن
پس مزدا =پاداش دادن
اهورا مزدا =از خورشیدمزد ( پاداش ) دادن
اهورا مزدا =مزدی داده از خورشید

الاهه افرینش
ئه هوورا مه زدا/کوردی/
اهورا مزدا/فارسی/
هو؛الله/عربی/
یهوه/عبری/
یزدان پاک و دانا
خداوند آفریدگار و پروردگار بزرگ
ذات احدیت
خدای یگانه و یکتا
. .
در زبان کوردی
اهورامزدا به این شکل معنی میده
ا= در اول اسم مذکر برای احترام آورده میشه مثل آ جواد
هورا =شکوفا ، بلند مرتبه ، ابر، ( ا ) آخر هم به معنی اشاره ست جوادا ، علیا علی ا ، مریضا مریض ا مریض هستن
...
[مشاهده متن کامل]

مزدا نزدیکترین کلمه کورد به آن مزانو با زانا ست که به معنی آگاه ، مطلع ، دانا ست
به نظر من اهورامزدا به معنی
بلند مرتبه داناست

اهورمزدا تغییر شکل یافته کلمه ی آیئرمازدان هست، به معنی نوری که جدا نمی کند،
دان به معنی نور و روشناییست و کلمه ی تانری ( خدا ) نیز از همین دان ساخته شده
واژه ترکیبی Ahuramazda از سه هجا یا بخش به شکل زیر ساخته شده است : Ahu ra mazda با تلفظ اَهو را مزدا .
الف - اَهو به معنای هو آغازین یا اولیه و یا ازلی .
ب - را نشانه یا علامت مفعول بی واسطه می باشد، هم در فارسی باستان ماقبل زرتشت و هم در فارسی امروز.
...
[مشاهده متن کامل]

پ - پسوند mazda در اصل و ریشه به شکل زیر نوشته و تلفظ می شده است : مَزِدا . این واژه بصورت فعل امر نهی ریشه در مصدر زِدودن دارد و به معنای پاک نکردن بوده است. لذا واژه ترکیبی اهورامزدا در اصل و ریشه به معنای زیر بوده است :
هو آغازین یا ازلی را فراموش نکن و یاد اورا همیشه به خاطر بسپار. هو نام خدای پدر قوم فارسی زبان ایلام ( elam : با تلفظ el یا اِل و یا ایل عام ) بوده و مقر فرمانروایی زمینی وی در پانتئون یا مجمع خدایان شهر های باستانی شوش و اِشان ( اِنشان ) بوده است. قوم سامی اکّد ( akkad : اَک کد به معنای کوتاه قد و یا کوتاه نظر ) واژه هو را اقتباس نموده و پیشوند " یا " را به آن افزوده است به شکل یاهو ( یعنی : یا خدا ) و بعدا در زبان عبری به یَهوَه
( yahwah ) تبدیل گشته است. آیه شریفه قرآنی قل هوَّ اللهُ احد ؛ خطاب به سه قوم عرب ( Arab : بصورت مفرد با تلفظ آ رَب به معنای رب آغازین یا ازلی و بصورت جمع با تلفظ آراب به معنای رب های آغازین یا ازلی ) و قوم یهود و عجم بخصوص پارس بیان گشته است و معنای این آیه عبارت بوده است از : الله و هو هردو یکی اند. یعنی این دو واژه هم معنا می باشند. زیرا نمایندگان این سه قوم نگرانی داشته اند که نام خالق سماوات و الارض را چه بنامند. اَهو پارسی یا یاهو اکّدی یا یَهوَ عبری و یا الله عربی ؟ پیامبر بزرگوار اسلام برای آرامش خاطر آنان و رفع نزاع و دعوا بر سر نامگذاری خالق سماوات و الارض، خطاب به آنان فرموده است : بگوئید الله و هو یکی اند.
Yasna با تلفظ های گوناگون از قبیل یسنا ؛ یسنه ؛ یسن و یاسنا محوری ترین جشن های ایرانیان باستان بوده و بعدا به جشن باستانی عید نوروز تبدیل گشته است. این واژه از دو هجا یا کلمه به شکل زیر ساخته شده است : yas با تلفظ یاس به معنای نومیدی و افسردگی و پسوند na با تلفظ نه به معنای نفی. لذا معنای این واژه باستانی که بصورت نام بر روی اصلی ترین جشن ها گذاشته شده عبارت بوده است از : نه گفتن یا دفع نومیدی و افسردگی زمستانی و در عوض آری گفتن یا دفاع از امیدواری و شادی بهاری.
واژه ترکیبی اوستا در اصل و ریشه با خط میخی ایلامیان و ترجمه آن به خط لاتین به شکل huseta با تلفظ هو ستا بوده است و دارای دو معنی می باشد ؛ یکی خبری به معنای ستاینده هو و دیگری امری به معنای هو را ستایش کن. واژه Aveseta از دو هجا یا کلمه به شکل زیر ساخته شده است :
Ave با تلفظ اوَه در زبان ماد ها و قوم کرد ایران به معنای او می باشد، یعنی ضمیر سوم شخص مفرد و دور هم حاضر و هم غایب یا غیبی و پسوند seta با تلفظ سِتا به معنای ستایش می باشد. لذا واژه اوستا به شکلی که بیان شد از دیدگاه مادها به معنای ستایش او بوده است. واژه mokhan با تلفظ مُخ ان ( یعنی جمع مُخ ) در زبان و خط میخی قوم فارسی زبان ایلام عنوان پیشوایان دینی بوده است که بعدا توسط اقوام ماد به مُغ تبدیل گشته است. لذا آئین مُغان چیز دیگری نبوده است غیر از آئین مُخان یا پیشوایان دینی قوم ایلام ( عیلام ) .

اهورامزدا به باور من یعنی فرشته نگهبان حق وحقوق . اهورااز هوری یعنی فرشته مزدا هم ازدو بخش مز یعنی مزد که حقوق است و. دا که همان داد. میباشد داد درزبان باستان به معنی حق میباشد مز هم یعنی مزد
یک توضیحی داده بودم نمیدونم چرا حذف شده، خلاصش این بود که
"اهورا" از دید من ترکیب دو خدای باستانی ( با تاکید بر مصر باستان ) هست، هورس را که برای راحتی هو را خوانده میشود
که بمرور و به دلایل ورود فرهنگی زبان های دیگه تبدیل ه به خ و را به دا هم شده. . .
...
[مشاهده متن کامل]

مزدا هم که اشاره به مزداک مرداک مردوک داره که بعدها اضاف میشه به هورا ی اولیه یا همون اهورا، در واقع کسی که پشت این ایده بوده ( زرتشت احتمالا ) اومده دوتا خدای باستانی رو باهم ترکیب کرده هورا مردوک شده اهروامزدا
مشکل اینجاست که مردم ایران زمین ( مثل خیلی مردمان ناسیونالیسم دیگر ) فکر میکنن فرهنگ باستانی شون یک شبه بوجود اومده، مثل اعراب مسلمان که بخاطر بی اطلاعی از گذشته و تاریخ و یا از عمد پیش زمینه ها رو نادیده میگیرند، برای مثال اله یا ائل یا ئی ل یا ئی آ همان پادشاه خدایان کنعان و یهود و سامی ها و بسیار دیگر از اقوام باستانه که بعدها گفته می شود "نیست اله بجز ال له" . . .
حالا این که این اسامی خدایان/هورایان متعلق به ایلام قدیم بوده یا مصر باستان یا آشور یا بابل یا ماد یا کدام پیامبر اول آورده، اول باید ریشه ها رو پیدا کرد و پالایش !
داستان جالبی هست و میشه کتاب تاریخی چند جلدی انتشار داد، ولی در همین حد کافی هست اینجا اگر مجدد پاک نشود

اهورامزدااهورامزدا
زمان زردشت هنوز ترکها از مغولها جدا نشده بودن، دوغ هم در پارسی باستان به معنی شیر هست و دغدو میشه دوشنده شیر که واژه دختر از همین ریشه هست که در انگلیسی هم doughter هست
اهورا
اهورا یک واژه پارسی کهن ( پشتو ) است.
پشتو کهن ترین زبان جهان وز دوره ( خورشید پرستی ) میباشد.
آشور
آشور = آ، شه، ور
آ = آواز آغازین، آواز نخست.
الفبای سانسکریت و پارسی به ( آ ) آغاز میشود.
...
[مشاهده متن کامل]

شه = شه/شاه، خه، خوب
ور = در، دروازه
واژه ( آشور ) در گذر گاه به ( اشور ) تبدیل شده است.
باز واژه ( اشور ) جابجاه مانده است و اما مردم با لهجه هایی گوناگون آن را ادا کرده و ادا میکنند.
آشورا
آشور
اشور
اسور
آهورا، اهورا، اهور
خاور
خاوری
خور
خوراسان
خورشید
سوریا
//
باید که راز ( ور/در و یا دروازه ) را یافت.
چرا به هر چیز ( ور ) و یا ( در ) را به کار میبردند و کدام در ؟؟
ور جمکرد = پل صراط

همان خدای متعال است و برابر با "الله" در زبان عربی
مزدا درست شد از دو بخش است نخست مز به چم بزرگ. و بی کرانه و دا که بن دانای است که میشود دانش بزرگ و بی اندازه اهورا به چم هستی است این نام فاعل نیست پدید آورنده نیست اهورا خود هستی ساختار هستی است و مزدا دانش بزرگ
اهورا مزدا در زمان سلسله های مختلف<سلسله های="" هخامنشی="" و="" اشکانی="" و="" ساسانی="">به این معنی خدای دانا یاد می شد
جالب است بدانیم که با یادگیری خط میخی و آشنایی و تعبیر و تشخیص صحیح تر گویش یا تلفظ واژه گان دیگر از حروف خطوط میخی، واژه ٦ حرفی "اهورامزدا" ( که بر سنگ نبشته بیستون داریوش تا کنون باقی مانده است ) اینچنین خوانده می شود:
...
[مشاهده متن کامل]

“اهورامزدا” = اَ او را مَ زا دَ
>> اَ او را ما زاده
>>. آنکه او ما را زاده

این لغت به زبان لری است و یا اگر لری گویش باشد به زبان فارسی و گویش لری.
اول: اهورامزا یا املای درست تر احورامزا
حور ( howar ) : در لری لکی به معنی خورشید است که در کردی خور گفته می شود و در فارسی خورشید.
...
[مشاهده متن کامل]

اَحورا: در لری به معنی از سمت آفتاب است و هر لغتی با این ساختار به معنی "از سمت لغت" یا "از درون لغت" می باشد. مثلا اَخیابانا و اَاُتاقا به ترتیب به معنی از خیابان و از دورن اتاق می باشند.
مزا: به معنی میزاید است یا ترشح میکند.
پس احورامزا یعنی از سمت خورشید متولد می شود. طبیعی است که در زبان محاوره بعضی لغات حذف می شوند اما در نوشتار وجود دارند.
دوم احوره مزدا:
در بالا اشاره شد که حور به معنی خورشید است و اَحورا به معنی از سمت خورشید است. اما اَحورَه ( ahowara ) به معنی به وسیله خورشید می باشد.
پس احوره مزا یعنی به وسیله خورشید زاده می شود.
سوم اَئورمَزدا:
ئور در زبان لری به معنی ابر است و اَئور به معنی "با ابر" یا "به وسیله ابر" است و بنا به توضیحات بالا اَئورمَزدا یعنی یا "همراه با ابر زایش پیدا می کند" یا "به وسیله ابر زایش پیدا می کند".
لغات مشابهی هم هستند در آنها حور وجود دارد. مانند "بنام دادار حور" که اگر hoor تلفظ شود یعنی زن زیبا رو و اگر howar تلفظ شود یعنی آفتاب که با تلفظ لری می شود "بنام آفریدگار خورشید.
بسیاری از لغات دیگر کتیبه هستند که در لری به همان شکل تلفظ شده و همان معنی را دارند و یا نهایتا با اندکی تغییر.

زردشت ( سپنتمان ) دوتا خدایان را فرض کرده بود که یکی از انان اهورا مزدا بود که خدای نیکی می دانستند.
اَهورامَزدایا ( مَزدا اَهورَه ) اهورا، اورمَزد، هورمَزد، اورمُزد، هورمُز، هُرمُز و ورمز، نامِ آفریدگارِ نِکویی ها و دادار و پروردگارِ همهٔ هستی در مَزدَیَسنا است.
اهورامزدا واژه ای برآمده 'از' دو واژه جداگانه اَهورا و مَزدا که واژه مَزدا اَهورَه در اوستا کاربرد بیستری دارد.
اهورامزدا، اورمزدا، اهوره مزدا
نویسه گردانی به انگلیسی: Hour Master
توجیه نویسه گردانی:
اوستا اهوره مزدا در همپرسگی با سپیتمان زرتشت نوید داده که سه شخص احیاکننده ی دین با فواصل زمانی هزار ساله از یکدیگر از مادرانی باکره تولد خواهند یافت.
...
[مشاهده متن کامل]

با توجه به اینکه از میلاد زرتشت، عیسی مسیح، و امام دوازدهم شیعیان، به ترتیب سه هزار، دوهزار و یکهزار سال گذشته است، صحت آن وعده قابل تأمل است، و این حاکیست از ارتباط مستقیم اهوره مزدا با تعیین مبدأ و انتهای زمان.
بنابر این اگر "اهوره مزدا" و "Hour Master" هر دو صورت نوشتاری یک اسم واحد به دو رسم الخط باشند، پس معنی اسم "اهوره مزدا" چیزی نظیر "ربّ ساعت"، "صاحب ساعت"، "موّکل زمان" و از این قبیل خواهد شد که البته اسامی مترادفی در مکتب ها و فرهنگ های مختلف وجود دارد، مثل:
ساعةٌ قیّمةٌ ( عربیاً ، قرآن )
صاحب الزمان ( نحوةً )
Huros Nubti ( قبطی ، رب النوع زمان، مصر باستان )
امام زمان ( فارسی )
Father Time ( امریکایی )

اَهورامَزدا - واژه اوستایی مشتق - مرکب
اَئورمَزدا ( در سنگ نوشته بیستون داریوش بزرگ ) -
( ( فارسی باستان: بیستون یا به ستون: بهترین جایگاه، برترین مکان
گونه دیگر آن: بَغِستان: مکان خدا، خانه اهورامزدا ) )
اَهوره مَزدا ( وَندیداد ) - هُرمَزد ( هُرمُزد ) ، اُورمَزد ( مَزدَیَسنا )
اَهه: خدا، پروردگار، آفریدگار، دادار، ایزد، یزدان ( yazata ) ، جان آفرین، پدید و بوجود آورنده، هستی بخش -
یکتا، یگانه، بی همتا، بیتا، منحصر به فرد!
اور: پسوند دارندگی و همراهی - مانند: گنجور، کُرور، دستور، رنجور، کیفور، مُزدور، شَرور، نَمور، مُرور، تنور، "سُرُور" و. . .
ا: پسوند اسم ساز - پسوند چشمگیر و بزرگ کننده و برتری مثل: بلندا، ژرفا، راستا، گرما، سرما - دارا، سارا، روشنا، سورنا! و. . .
مَز ( مِه ) : ارجمند، سالار، بابا، خداوند، خان، خواجه، رییس ( رئیس ) ، سر، سرپرست، سَروَر،
شخیص، عالیقدر، عالیجناب - بزرگ، کبیر، کلان، محتشم، معظم، مولا و. . .
دا: داور، دادگر، دادگستر - دانا ( داننده ) ، توانا، خردمند، باهوش، هوشمند -
راستی و درستی، اَشا، هَژیر!
معنی: خداوند بزرگ دانا، پروردگار ارجمند توانا، هستی بخش سرپرست دادگر،
پدید آورنده سرور راستی، آفریدگار سالار هَژیر، یکتای بزرگ خردمند،
دادار یگانه سرور، پروردگار اشای منحصر به فرد!
*** خدا در درون ماست >>> پس نیازی نیست، در پیِ او باشیم و دنبالش بگردیم! ***
*** همه ی پیامبران آورنده دین خدایی و همه ی دین ها برای رسیدن به خدا هستند >>>
پس نیازی نیست دین خود را کامل و برتر از دیگران بدانیم و بر سر آن با یکدیگر بجنگیم! ***
*** بهشت و جهنم، کارمای ( بازخورد کارها ) رفتار ماست >>> پس نیازی نیست از آن بترسیم! ***

از اسامی زیبا و پر معنا بیشتر استفاده شود و با این روش اسامی ایران باستان را زنده نگه داریم
سرور دانا
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٠)

بپرس