اورژانس

/~urZAns/

برابر پارسی: زودهنگامی، زودگاهی های پزشکی، زودگاهی

معنی انگلیسی:
emergent, exigency

فرهنگ فارسی

فوریت، استعجال، ضرورت، لزوم، وجوب

فرهنگ معین

[ فر. ] (اِ. ) ۱ - فوریت ، ضروری ، لازم . ۲ - بخشی از بیمارستان که به مداوای بیماران یا مجروحانی می پردازد که نیاز فوری به مراقبت های پزشکی دارند.

فرهنگ عمید

۱. بخشی از بیمارستان یا مؤسسۀ درمانی که به مجروحان یا بیماران نیازمند فوریت پزشکی رسیدگی می کند.
۲. (صفت ) بیماری یا جراحتی که به مراقبت های فوری پزشکی نیاز دارد.
۳. مرکز پزشکی که برای انتقال بیماران به بخش اورژانس بیمارستان ها، آمبولانس هایی در اختیار دارد.
۴. (صفت ) [مجاز] فوری.

دانشنامه آزاد فارسی

اورژانْس
مراقبت های پزشکی فوری ـ تخصصی. اورژانس نخستین بار ۴۰ سال قبل در پاسخ به افزایش انتظارات مردمی برای دسترسی شبانه روزی به مراقبت های پزشکی کیفی و تخصصی، با تأسیس اولین دوره تربیت دستیار در این رشته در دانشگاه سینسیناتی اوهایوی امریکا، پا به عرصۀ وجود نهاد. شورای آموزش پزشکی و تخصصی کشورمان نخستین بار ضرورت راه اندازی این رشته را در ۱۳۷۵ تصویب کرد و در ۱۳۷۹ راه اندازی این رشته به منزلۀ برنامه ای راهبردی در سطح وزارت بهداشت، درمان، و آموزش پزشکی مطرح شد و درپی آن دانشگاه علوم پزشکی ایران با دریافت مجوّز رسمی از شورای گسترش دانشگاه ها، رسالت تربیت اولین دورۀ تربیت دستیاران طب اورژانس را برعهده گرفت. اکنون پس از گذشت شش سال از آغاز این تجربۀ موفق و با تأسیس مراکز جدید تربیت دستیار در دانشگاه های علوم پزشکی تهران، شهید بهشتی، و تبریز و راه اندازی قریب الوقوع در دانشگاه های علوم پزشکی اصفهان و مشهد پدیدۀ نگرش تخصصی به طب اورژانس در حال تبدیل شدن به الگویی ملّی است.

مترادف ها

emergence (اسم)
مقدم، خروج، اورژانس

emergency (اسم)
اورژانس

فارسی به عربی

طواری

پیشنهاد کاربران

اورژانس
فورجان برای همانندی به اورژانس
شتاب درمانی
زوددرمانی
آسیمه ، آسیمه درمانی
فَرنیاز ی، فَرنیازدرمانی
نیازْمان. اضطراری
فوریت های پزشکی!
واژه ی فوری عربی نیست! پسوند� یت� نیز پارسی ست!
لغت عربیزه فوراً به معنای ناگهان - ناگهانی در اصل �فن را� ( فن=لحظه را=زمان ) بوده که دچار واژگونگی شده و امروزه فورن خوانده میشود همانطور که در یک متن بازمانده از زبان ایرانی زازکی به شکل finē - rā* ثبت شده است. لغت �را� به معنای زمان time در اوستایی به شکل raɣav در پارتی به شکل raɣ و در کوردی کرمانجی به شکل rav ثبت شده و لغت fin در زبان زازاکی به معنای لحظه moment است.
...
[مشاهده متن کامل]


*پیرس:
The Iranian Languages by Gernot Windfuhr
نوع مطلب :

با وصف مشخص بودن اورژانس طبق تعریف و توضیح بنده به کادر پرستاری اینها یک تعریف مغلطه آمیز دارند

بپرس