ایران در جنگ بزرگ 1918 ـ 1914

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] ایران در جنگ بزرگ 1914 تا1918م، نوشته احمدعلی سپهر، مشهور به مورخ الدوله سپهر، سیاستمدار، دولتمرد و مورخ نامدار ایرانی در اواخر عهد قاجار تا اواسط پهلوی است، که به وقایع مربوط به اوضاع ایران در طی جنگ جهانی اول و آنچه در فاصله سال های فوق بر جهان و به ویژه بر ایران گذشته است، می پردازد.
نویسنده در ابتدای اثر درباره انگیزه خود از نگارش کتاب می نویسد: «اجداد نگارنده از مردان علم و ادب و تاریخ بوده اند و نفوذ آنها در تربیت من تأثیر داشته است. از عنفوان جوانی همان که خواندن و نوشتن را آموختم و چشم به مجلدات ناسخ التواریخ دوختم آرزو داشتم دنباله کار نیاکان خویش را بگیرم و مخصوصاً در تاریخ معاصر ایران یادگاری از خود باقی بگذارم».
دیدار نویسنده با وزیر مختار آلمان و پیشنهاد عضویت در سفارت آلمان که بدون تردید از سوی سپهر پذیرفته است و به سمت منشی اول سفارت انجامید، روزنه ای شد که او بتواند با یادداشت حوادث و مشاهدات تاریخی خود به آرزوی کودکی خود در نگارش کتابی توفیق یابد. او خود می نویسد: «علی رغم گرفتاری های بی شمار و کار شانزده ساعته در روز از این اقدام غفلت نورزیده نمی گذاشتم، کوچک ترین نکته از زیر قلم من بگریزد».
عضویت یک سفارت بزرگ خارجی ایجاب می کرد که نگارنده در کلیه تشریفات رسمی شرکت نماید. از نخستین ماه های بروز جنگ تماس مدام با رجال مملکت داشته و ملاقات با ارباب جراید، رؤسای عشایر، وکلای ملت، وزراء، علما و حتی شاه جزو وظایف او به شمار می رفته است.
پس از اتمام جنگ جهانی اول به مدت سی و هشت سال امکان چاپ یادداشت های نویسنده فراهم نشد و به قول خود او «برای نشر آنها هر موقع مانعی از هر قبیل رخ داد» تا اینکه پس از این زمان تصمیم می گیرد که سکوت اضطراری را بشکند و حاصل سال ها مطالعات و تجارب مستقیم خود را منتشر کند و «شرح بدبختی های گذشته و علل حبّ و بغض ایرانیان و تجارب مستقیم خود را نسبت به بیگانگان از زبان خامه به نامه بیاورد».

[ویکی نور] «ایران در جنگ بزرگ 1914 تا1918م»، نوشته احمدعلی سپهر، مشهور به مورخ الدوله سپهر، سیاستمدار، دولتمرد و مورخ نامدار ایرانی در اواخر عهد قاجار تا اواسط پهلوی است، که به وقایع مربوط به اوضاع ایران در طی جنگ جهانی اول و آنچه در فاصله سال های فوق بر جهان و به ویژه بر ایران گذشته است، می پردازد.
نویسنده در ابتدای اثر درباره انگیزه خود از نگارش کتاب می نویسد: «اجداد نگارنده از مردان علم و ادب و تاریخ بوده اند و نفوذ آنها در تربیت من تأثیر داشته است. از عنفوان جوانی همان که خواندن و نوشتن را آموختم و چشم به مجلدات ناسخ التواریخ دوختم آرزو داشتم دنباله کار نیاکان خویش را بگیرم و مخصوصاً در تاریخ معاصر ایران یادگاری از خود باقی بگذارم».
دیدار نویسنده با وزیر مختار آلمان و پیشنهاد عضویت در سفارت آلمان که بدون تردید از سوی سپهر پذیرفته است و به سمت منشی اول سفارت انجامید، روزنه ای شد که او بتواند با یادداشت حوادث و مشاهدات تاریخی خود به آرزوی کودکی خود در نگارش کتابی توفیق یابد. او خود می نویسد: «علی رغم گرفتاری های بی شمار و کار شانزده ساعته در روز از این اقدام غفلت نورزیده نمی گذاشتم، کوچک ترین نکته از زیر قلم من بگریزد».
عضویت یک سفارت بزرگ خارجی ایجاب می کرد که نگارنده در کلیه تشریفات رسمی شرکت نماید. از نخستین ماه های بروز جنگ تماس مدام با رجال مملکت داشته و ملاقات با ارباب جراید، رؤسای عشایر، وکلای ملت، وزراء، علما و حتی شاه جزو وظایف او به شمار می رفته است.
پس از اتمام جنگ جهانی اول به مدت سی و هشت سال امکان چاپ یادداشت های نویسنده فراهم نشد و به قول خود او «برای نشر آنها هر موقع مانعی از هر قبیل رخ داد» تا اینکه پس از این زمان تصمیم می گیرد که سکوت اضطراری را بشکند و حاصل سال ها مطالعات و تجارب مستقیم خود را منتشر کند و «شرح بدبختی های گذشته و علل حبّ و بغض ایرانیان و تجارب مستقیم خود را نسبت به بیگانگان از زبان خامه به نامه بیاورد».

پیشنهاد کاربران

بپرس