ایران دوره جنگ جهانی دوم

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] با پیش روی آلمان در خاک لهستان جنگ جهانی دوم شروع شد، دولت ایران به نخست وزیری محمود جم بیانیه اعلام بی طرفی ایران را در شهریور ۱۳۱۸ش. به اطلاع عموم رساند: «در این موقع که متاسفانه دایره جنگ در اروپا مشتعل گردیده است، دولت شاهنشاهی ایران به موجب این بیانیه تصمیم خود را به اطلاع می رساند که در این کارزار بی طرف مانده و بی طرفی خود را محفوظ خواهد داشت».
رضاشاه چندی بعد با تمایلات آلمان دوستی خود، احمد متین دفتری را به عنوان نخست وزیر انتخاب کرد، متین دفتری تحصیل کرده آلمان بود و چندی نیز در سفارتخانه آن کشور کار کرده بود. وی در تیرماه ۱۳۱۹ برکنار و علی منصور را که به محافظه کاری شهره بود به جای او منصوب شد. رضاخان تهدیداتی را که به مرزهای ایران نزدیک می شد، حس کرد. بدین جهت با اتکا به ارتش صد بیست هزار نفری –که یکی از مدرنترین و مجهزترین ارتش های آن زمان بود _ به اقدامات پیش گیرانه ای دست زد، پخش نشریات تبلیغاتی آلمانی در ایران ممنوع شد و فعالیت های آلمان های مقیم ایران تحت نظارت دقیق درآمد. در اول تیرماه ۱۳۲۰ (۲۲ ژوئن ۱۹۴۱) با پیشروی آلمان در خاک شوروی شکست های سنگین ارتش سرخ دور تازه ای در مناسبات جنگ آغاز شد که شوروی را با انگلیس در یک جبهه قرار می داد. هدف آلمان از حمله به شوروی تصرف مسکو، لنینگراد، کیف، و چاه های نفت قفقاز بود که با درهم شکستن نیروهای انگلیسی در مصر، با ارتش اعزامی به روسیه در ایران تلاقی می کرد و هر دو ارتش به هندوستان حمله می کردند، با تصرف ذخایر نفتی خاورمیانه و منابع نفتی هند دولت انگلیس را به زانو در می آوررد.
مسائل حمله آلمان به شوروی
حمله آلمان به شوروی مسائل ویژه ای را برای متفقین و به خصوص انگلیس بوجود آورد که از جمله باید ارسال کمک های دول متفقین به اتحاد شوروی از طریق خطوط ارتباطی ایران و حفظ و حراست از منابع نفتی ایران و جلوگیری از تصرف میدان های نفتی توسط آلمان ها و بلاخره حفظ و حراست از هندوستان نام برد. برای رسانیدن کمک های نظامی مورد نیاز به شوروی، متفقین احتیاج به راهی کوتاه داشتند؛ البته راه های استراتژیک دیگری برای کمک رسانی وجود داشت؛ ولی ایران انتخاب اول متفقین بود؛ چرا که از میان راه های موجود ایران تنها راهی بود که در تمام چهار فصل می توانست، مورد استفاده قرار بگیرد و ثانیا از حملات هوایی آلمان مصون باشد و در خطر حمله زیر دریایی های آلمانی نیز قرار نداشته باشد، خط آهن سراسری ایران نیز قادر بود، مهمات و لوازم جنگی را به سهولت به مرزهای شوروی برساند.
کودتا در عراق
همزمان با وزارت علی منصور کودتای در عراق توسط "رشید عالی گیلانی" به وقوع پیوست، نائب السلطنه عراق گریخت. انگلیس به این بهانه وارد بصره شد و بغداد را تصرف کرد، رشید عالی گیلانی به ایران گریخت و در خواست پناهندگی کرد، این اتفاق دست آویز کافی به متفقین برای حمله به ایران داد. انگلیس به سوریه و لبنان حمله کرد. دولت شوروی و انگلیس در یاداشتی مشترک به ایران خواستار اخراج اتباع آلمانی از ایران شدند، دولت منصور معتقد بود رفتار اتباع خارجی در ایران شدیدا تحت کنترل و مراقبت است این در حالی بود که خبرگذاری های متفقین مدام از تشکیل ستون پنجم آلمان در ایران و افغانستان سخن می گفتند و از حمله قریب الوقوع آنها به هند و قفقاز داد سخن می دادند. برای انگلیسی ها خطر آلمان نازی یا شوروی یکسان بود؛ اما نمی توانست از منابع نفتی ایران و عراق چشم بپوشد با از دست دادن این منابع انگلیس مجبور به خرید چهار ملیون بشکه نفت از آمریکا می شد که به این مبلغ بهای سنگن خرید دویست و پنجاه نفت کش جدید اضافه می شد، هزینه که بیست درصد قدرت انگلیس را در جنگ کم می کرد. در ۱۱ ژوئیه ۱۹۴۱ (۲۰ تیر ۱۳۲۰) شورای هیت وزیران انگلیس از روسای ستاد مشترک نیروی زمینی و هوایی و دریای انگلیس درخواست اقدام نظامی علیه ایران کردند؛ لرد ویول نائب السلطنه هندوستان هم به لزوم برخورد جدی با ایران و حتی تغییر حکومت در ایران را تاکید کرد. انگلیس در ۶ مرداد ۱۳۲۰ بار دیگر اخطاری برای دولت منصور فرستاد و خواستار اخراج فوری اتباع آلمان از ایران که تعداد آن را ۲۵۰۰ نفر تخمین زده بودند شد؛ اما دولت منصور که بعد از حمله آلمان به شوروی سر کار آمده و در سیاست خود متناسب با جنگ تغییر آنچنانی نداده بود، بحران پیش آمده را جدی نگرفت و اخراج اتباع آلمان را مخالف با اصل بی طرفی دانست! رضاخان بوی خطر را حس کرده بود. وی در مراسم فارغ التحصیلی افسران در اردوگاه اقدسیه در ۲۸ مرداد ۱۳۲۰ از حوادث قریب الوقوع سخن گفت. در سحرگاه سوم شهریور ۱۳۲۰ بولارد و اسمیروف وزیر مختاران انگلیس و شوروی به منزل شخصی نخست وزیر رفتند و در دو یاداشت جداگانه به اطلاع جناب نخست وزیر رسانند که چون دولت شاهنشاهی ایران به تذکرات دوستانه دول متفق توجه کافی نکرده و سهل انگاری نموده است، نیروهای مسلح دو کشور طبق دستور ستادهای خود وارد خاک ایران شده اند و در حال پیش روی هستند. خبر اشغال به شاه رسانیده شد، منصور به مجلس رفت و اوضاع را برای نمایندگان تشریح کرد و حاضر به مذاکره با هیچ یک نمایندگان حتی اسفندیاری رئیس مجلس نشد و به سعدآباد رفت. ساعت سه و نیم بعد از ظهر سوم شهریور خبر اشغال نظامی ایران به اطلاع عموم رسید که باعث تشنج در شهرها شد. حملات هوایی شوروی و انگلیس به تبریز، میانه، اردبیل، رضاییه، خوی، اهر، میاندواب، مهاباد، رشت، حسن کیاده، اهواز، بندر پهلوی، جلفا، قره الضیاء ادامه داشت؛ نیروهای متوریزه ارتش انگلیس خانقین، قصر شیرین، آبادان و بندر شاپور را تصرف کردند و نیروی دریایی شوروی در کرانه دریایی خزر و نیروی دریایی انگلیس در بندر شاهپور و بندر خرمشهر نیروی های خود را پیاده کرده بودند. در همان روز لشگر پیاده دوم مرکز به اطراف تهران رفتند تا برای عملیات احتیاطی آماده باشند، ستاد جنگ تشکیل شد، در همان روزهای اول تمام نیروی دریایی جنوب و لشگرهای تبریز، رضاییه، گیلان، مشهد، اردبیل و کرمانشاه متلاشی شده بود و عملا کشور بدون پشتیبانی ارتش مانده بود. روز چهارم شهریور هئیت دولت با ریاست رضاشاه تشکیل شد و او از استعفای و کناره گیری خود سخن گفت در روز پنجم علی منصور استعفا کرد. هئیت دولت محمدعلی فروغی را پیشنهاد کردند؛ ولی رضاخان "وثوق الدوله" را ترجیح می داد؛ زیرا فروغی بعد از غائله کشف حجاب در مشهد و شفاعت از پدر دامادش ـ اسدی ـ مغضوب دربار واقع شده بود، به هر ترتیب هیئت دولت شاه را قانع کردند که فروغی به دربار بیاید. دولت فروغی موضع ترک مقاومت ایران را طی نامه ای به اطلاع اسمیرنوف سفیر کبیر دولت شوروی و بولارد وزیر مختار انگلیس به امضای سهیلی وزیر خارجه رساند. فرماندار نظامی به کسبه و اصناف اخطار کرد، مغازه های خود را باز کنند؛ ولی کاری از پیش نبرد؛ زیرا رادیوهای بیگانه بویژه انگلیس با بیان مطالب تحریک آمیز به آشفتگی شهرها دامن می زدند. روز نهم شهریور دولت مجبور شد که حکومت نظامی اعلام کند.
مفاد قراداد ایران با انگلیس
...

پیشنهاد کاربران

بپرس