ایزوله

/~izole/

فرهنگ معین

(زُ لِ ) [ فر. ] (ص . ) ۱ - عایق بندی شده (ساختمان ). ۲ - مجازاً: منزوی .

پیشنهاد کاربران

من بر این باورم که زبان پارسی دری ( زبانی که به ان سخن میگوییم ) برگرفته ای از دیگر زبانهای ایرانی است و می توان با زبانهای همخانواده اش ان را پشتیبانی کرد و بهترین ها را میتوان نزد انان پذیرفت و این بسیار
...
[مشاهده متن کامل]
نیک است که همه ایرانیان از زبان خویش پیشنهاد دهند اما یک نکته باز میماند باید هشیار باشیم که پیشنهادمان بهترین باشد دوستی که واژه تناردن را پیشنهاد داد خود میداند که تبرستانیها در زبان خود بیشترین خوردن حرفها ی یک واژه را در میان همه ایرانیان دارند و گاهی از یک جمله یک واژه میسازند در پاره ای زبانهای ایرانی پاره ای واژگان هستند که کاستن از انها هیچ زیانی به هسته واژه نمیزند و چه بسا که سره و درست ان واژه همانگونه است که میگویند و انچه زده شده از همان اغاز افزوده های سپسین بوده اند برای نمونه خوبانی از ایران خوردن را خورن میگویند که بی گمان خورن و خور هسته نخستین خوردن است یا برای نمونه چشم را چم میگویند که چم در نوشته های کهن نیز امده یا در پهلوی اران و اذربایجان جدا را جگا و یگا میگویند جدا خود در پهلوی یتا و یکتا بود امروز ان واژه به جدا و یکتا بخش شده اند و دو معنی جدا گرفته اند یگا /جگا به چم یکای چیزی نهادن است انان تا را از واژه یکتا برداشته اند در اینگونه برداشتنها زیانی به واژه و مضمون نمیزند اما اگر تنها را به تن یا تنا کوتاه کنیم تن کالبد است و تنا نیز تن ا است که افزودن ا یا واژه را جمع میکند یا میتوان ان را نادیده گرفت باز تن میشود هیچ معنی دلخواهی بدست نمیدهد دست کم برای دیگر ایرانیان که زبانشان تبری نیست نمی تواند معنی دلخواه را داشته باشد . من از شیرازم در روستای ما واژه �مید� را به کار میبریم که دیگر فارسی زبانان انرا کمتر می فهمند مگر از استان فارس باشند یا بلوچ باشند این واژه �موی� است موی سر را مید میگوییم �مود� هم میگوییم گرچه �مود� و �پاد� پیشینه واژه موی و پای هستند اما چون بیشینه ما ان را نمیدانیم کمتر میتوان انرا پیشنهاد داد با اینهمه اگر بگوییم � دوستان دلگوش داشته باشید � بیشتر ما از کرد و لر و تالشی و دیلمی و تبری و لک و هرجایی که باشیم میتوانیم بدانیم که میگوید جای گوش با دلت بشنو و همه ان را می فهمیم این واژه یک واژه بلوچی به چم توجه است یا باز بلوچان یک واژه دارند بدین گونه �میار� همه میدانیم میار نیار بچم نیاور است و اگر کسی گفت کار میار میدانیم کاری که نباید بکنی و اگر بکنی خوبی در پسش نمی اورد است میار در بلوچی بچم تابو است بیگمان در لری و کردی و در همه زبانهای ما واژگانی اینگونه ای هستند من بلوچی را گفتم چون کمتر کسی از بلوچی میگوید وگرنه در لری و گیلکی و مازندرانی و کردی بسیار از این دست واژه ها میشناسیم گزیده سخن اینکه هر گاه واژه ای را پیشنهاد میدهیم باید هشداریم که واژه باید برای همه ایرانی تباران شناخته شده باشد واژه تنها برای همه ایرانی تبار شناخته نیست اما جدا دست سر - پا - دادن - رو - آر - و از این دست واژگان که بیشترین واژگان برای همه ایرانی تباران اشناست اگر دادن را کوتاه کنیم ده دی دا هر کدامش که بگوییم کمابیش همه انرا می فهمند چرا که هسته واژه را دست نزده ایم - ببخشید سخنم بدرازا کشید و امیدوارم که سخنم را درست گفته باشم و کسی از من نرنجد

‏تِناردَن/تِناشتَن = to isolate، ایزوله کردن
تِناشته = isolated، ایزوله شده
تنارش = isolation، ایزوله سازی
{تناردن: �تِنار� ( در مازندرانی یعنی �تنها� ) پسوند کارواژه ساز �دن�. رویهمرفته به چم تنها و جدا کردن از بقیه}
...
[مشاهده متن کامل]

بن مایه: واژه نامه مازندرانی، محمدباقر بارفروش
#پیشنهاد_شخصی
‎#پارسی دوست

تَکیخته
تکیخته ( بجای �ایزوله� ـ پیشنهادِ از دید من درستِ یکی از کاربران در واژه نامه ای اینترنتی )
برگرفته از پی نوشت یادداشتی در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2022/01/blog - post_18. html
ایزوله=تَکینه سازی
ایزوله کردن=تکینه ساختن
یک واژه زیبای دیگر که می توان برای isolate ( ایزوله کردن ) بکار برد، ( ( تَکیختن ) ) می باشد که از دو تکواژ ( پیشوند:تَک / کارواژه:هیختن:کشیدن، بَرکشیدن ) ) ساخته می شود بمانند آویختن و آمیختن. . . ( بُن آینده:تَکیز ) و می توان واژگان بسیاری همچون ( تکیزه، تکیزه سازی، تکیزه کردن کردن، تکیزِش ( isolation ) ، تَکیخته ( isolated ) و. . . ساخت.
...
[مشاهده متن کامل]

تحت مراقبت های پزشکی بعد از عمل قرار گرفتن.
محافظت قرار دادن
تک افتاده
جداسازی و جداگانه بررسی کردن
مجزا کردن کسی یا چیزی از بقیه، سوا کردن کسی یا چیزی از بقیه، در قرنطینه نگاه داشتن ، در محافظت قرار دادن ، تنها گذاردن ، منفرد کردن ، عایق دار کردن.
این کلمه انگلیسی و به این صورت ( Isolate ) نوشته می شود.
عایق بندی. عایق کردن. محافظت

بپرس