ایغال

لغت نامه دهخدا

ایغال. ( ع مص ) ( از «وغ ل » ) تیز رفتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). زود رفتن و شتافتن در آن. ( تاج المصادر بیهقی ). || درشدن در شهرها. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || مشغول گردیدن در علم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || از جای بجای بردن حاجت کسی را و شتابانیدن آن. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

ایغال. ( ع اِ ) در علم عروض آن است که شاعر معنی خویش تمام بگوید و چون بقافیت رسد لفظی بیارد که معنی بیت بدان مؤکدتر و تمامتر گردد چنانکه گفته اند:
آنکه بدرخشد چو مصقول آینه در آفتاب.
و شک نیست که لمعان آینه مصقول در آفتاب بیشتر و تمامتر باشد و لکن معنی بیت بذکر آفتاب احتیاج ندارد که تشبیه او آن مشبه را در روشنی و درخشیدن بآینه مصقول تمامست. ( المعجم فی معاییر اشعار العجم چ مدرس رضوی ص 264 ). رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون و تعریفات جرجانی شود.

فرهنگ فارسی

(مصدر ) دور رفتن بدور جای شدن .
تیز رفتن . زود رفتن و شتافتن در آن

فرهنگ معین

[ ع . ] (مص م . ) دور رفتن ، به دور جای شدن .

فرهنگ عمید

در بدیع، آن است که شاعر قبل از آوردن قافیه مقصود خود را بیان کرده باشد و بعد برای تمام کردن شعر کلمه ای بیاورد که زائد به نظر آید.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ایغال، ختم کلام به سخن زائد حاوی نکته مفید را ایغال گویند.
یکی از اسلوب های بدیعی قرآن که از انواع اطناب نیز شمرده شده، «ایغال» است که به آن «امعان» نیز می گویند.
قول ابن ابی الاصبع
ابن ابی الاصبع می گوید: فواصل قرآن به چهار صورت است: تمکین؛ تصدیر؛ توشیح؛ ایغال.
← ایغال در اصطلاح
۱. ↑ یس/سوره۳۶، آیه۲۰ - ۲۱.
...

پیشنهاد کاربران

بپرس