بازیگر خانه

لغت نامه دهخدا

بازیگرخانه. [ گ َ ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) تماشاخانه. تآتر. مَلعَب. و رجوع به بازیگر شود.

فرهنگ عمید

تماشاخانه، تئاتر.

مترادف ها

theater (اسم)
تاتر، تماشاخانه، تئاتر، تالار سخنرانی، بازیگر خانه

theatre (اسم)
تاتر، تماشاخانه، تئاتر، تالار سخنرانی، بازیگر خانه

فارسی به عربی

مسرح

پیشنهاد کاربران

بازیگرخانه ؛ جایی که در آن تئاتر یا نمایشهای جالب توجه میدهند. رجوع به بازیگرخانه شود.

بپرس