باستان گرایی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] یکی از اصطلاحات ادبیات فارسی باستان گرایی بوده که ادبا آن را اینگونه تعریف کرده اند که کهن گرایی یا آرکائیسم یعنی به کار بردن کلمات منسوخ یا شیوۀ نحوی مهجور و غیرِ متداول در زبان امروز.
• توضیح اجمالی: یکی از تکنیک های تبدیل زبان عادی گفتار به زبان شعر، باستان گرایی است؛ به عبارتی برای تبدیل یک کلام عادی به شعر، با هنجار گریزی و انحراف از «نرم» پدید می آید که در چند مقوله قابل بررسی است؛ یکی از این مقوله ها باستان گرایی است. • توضیح تکمیلی: درک معنای اصطلاح مزبور نیازمند تامل در زبان و تحولات آن می باشد. تغییر و تحول زبان چه در عرصه واژگان و چه در عرصه نحو، در طول زمان امری بدیهی است. همواره واژگان و لغاتی از چرخۀ کاربرد زبانی خارج می شوند و کلمات جدید یا احیاناً تلفظ های جدیدی جایگزین آنها می شوند. این امر در مورد نحو و دستور زبان نیز صادق است. البته این تغییر در طول سالیان دراز و گاه قرن ها رخ می دهد. آنچه مسلّم است زبان هر شاعر یا نویسنده باید به زبان عصر و روزگار خود باشد و اگر شاعر یا نویسنده ای در کلام خود از لغات مهجور استفاده کند، می گویند کهنه گرا است؛ اما، گاه شاعران برای تشخص بخشیدن به شعر، یا تاثیر آن در مخاطب و یا زنده کردن فضای سنتی و قدیمی در شعر خود، از نحو یا واژگان گذشته و به اصطلاح مردۀ زبان استفاده می کنند؛ البته واضح است نحوۀ استفاده از این امکاناتِ زبانی به هر شاعر برمی گردد.گاه ممکن است استفاده نابجا از این امکانات، به روح شعر لطمه بزند و یا به اصطلاح توی ذوق خواننده بزند. گاهی نیز شاعرانی که بر مبنای عروض، شعرِ نمی گویند، برای پر کردن وزن و ایجاد موسیقی از این امکانات استفاده می کنند در مجموع چنین عملِ زبانی آرکائیسم یا باستان گرایی نامیده می شود.
اقسام باستان گرایی
آرکائیسم (باستان گرایی) به دو دسته تقسیم می شود:
← باستان گرایی واژگانی
در اروپا آرکائیسم (باستان گرایی) تا پایان قرن ۱۹ در شعر رواج داشت. «اسپنسر» در «ملکه پریان» برای باز آفرینی فضا و روحیۀ سلحشوری و فداکاری قرون وسطا نوعی زبان شاعرانه به کار می برد که بخشی از آن کهنه پردازی است.«میلتون» در آثار خود از نحو و نظام واژگانی لاتین که در زمان او زبان مرده ای محسوب می شد، استفاده کرده است.
شاملو، احمد، آیدا در آینه، تهران، نیل، ۱۴۶۳، چاپ اول، ص۳۱.
...

دانشنامه آزاد فارسی

باستان گرایی (archaism)
استفاده از کلمات یا عبارات مهجور که عموماً فقط برای تأثیرگذاری بیشتر به کار می رود. به عنوان مثال کاربرد «باژگونه» به جای «وارونه» و «آبگینه» به جای «آینه» در این شعر شاملو: غبارآلوده از جهان/تصویری باژگونه در آبگینۀ بی قرار.

پیشنهاد کاربران

بنام خدا
با سلام، حسن تقی زاده که چندین عملکرد وی را در آیتم های قبلی شرح داده ام ، ترویج باستانگرایی در روزنامه خود که کاوه نام داشت و در جنگ دوم جهانی در برلین به فارسی منتشر میکرد مروج مباهات به ایران قبل از اسلام بودواز کوروش و داریوش ، خشایار و غیره بنابه دستور اربابان خارجی خود که در ان زمان المانی بودند تبعیت مینمود تا به نوعی مردم و به خصوص قشر جوان ملت مسلمان ایران را به ان سمت معطوف کند تا از اسلام حتی المقدور دور شوند ولی این تیر نیز به سنگ خورد . الهی شکر.
...
[مشاهده متن کامل]

در ضمن محمد قزوینی معروف به علامه قزوینی مقالاتی در این روزنامه به چاپ رسانده است.
با تشکر.

بپرس