باسن

/bAsan/

مترادف باسن: کفل

برابر پارسی: لگنچه، سرین

معنی انگلیسی:
hips

لغت نامه دهخدا

باسن. [ س َ ] ( فرانسوی ، اِ ) بمعنی لگن خاصره. استخوان بندی لگن خاصره.

باسن. [ س ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) نام یکی از آلات بادی موسیقی ازنوع فلوت است. ظاهراً این ساز لوله ای شکل در سال 1480 در پاوی اختراع شده است و انواع مختلف دارد، بعضی از آن دارای دوازده سوراخ و سه کلید و نوع دیگر بدون کلید و دارای یازده سوراخ است. زبانه باسن دو تیغه نی رویهم است. آنطور که از نام باسن بر می آید آوازهای بم آواز اصلی آن محسوب میشود. معمولاً باسن را از چوب افرا و بلسان میسازند. نوع دیگر از باسن نیز بنام کنترباسن وجود دارد که یک «اکتاو» بم تر از نت نوشته شده آواز میدهد و از 6 تا پانزده کلید دارد.

باسن. [ ] ( اِخ )ولایتی به ارزنة الروم. لسترانج گوید: در هشت فرسخی مشرق ارزنةالروم بر قله کوهی در حوالی یکی از سرچشمه های ارس قلعه بزرگ «اونیک » بود که حمداﷲ مستوفی گوید: شهر آبشخور در پای آن کوه است. این شهر از توابعارزن الروم محسوب میگردید. یاقوت گوید : که آن ولایت را باسن میگفتند. ( ترجمه سرزمین های خلافت شرقی ص 126 ). اما صحیح کلمه آنچنانکه در معجم البلدان ذیل اونیک آمده است باسین است. رجوع به باسین شود.

فرهنگ فارسی

لگنچه، لگن، خاصره، استخوان بندی لگن خاصره
نام یکی از آلات موسیقی

فرهنگ عمید

برجستگی در پشت بدن بالاتر از ران و پایین تر از کمر.

گویش مازنی

/baasen/ پاره کن

واژه نامه بختیاریکا

پسه؛ شُلِه؛ قُمبل؛ قی؛ کند؛ گَل قی؛ گَل کِند؛ لُمبِه؛ بُت

پیشنهاد کاربران

حالا باسن چه ربطی به آلات موسیقی داره؟؟ اونم از فرانسه این راه دورو اومده ک جای کون رو بگیره
بنظرم باسن یک کلمه ی تورکی هست از فعلا باسماق
ما وقتی خیلی خودمونی به یکی میگیم بشین میگیم گوتوی یره باس یعنی گوت که کونه ، یر میشه زمین، و باس میشه بگذار که البته اگه بخوایم برگردان فارسیشو بگیم میشه فشارش بده
...
[مشاهده متن کامل]

ما شیرینی باسلوق رو داریم که دقیقا با فشار دادن درست میشه
خود باسن هم بشکل فعل در زبان تورکی وجود داره باسن یعنی فشار دهنده
که البته اینم بگم در کل کون خیلی کلمه ی مودبانه تریه نسبت به باسن که بخاطر مشخص نبودن معنی اصلیش جای کون رو در محاورات مودبانه گرفته
من مطمعن نیستم ولی فکر میکنم این کلمه تورکی هست

الیتین : الف مفتحوح ، لام ساکن ، یاء و تاء مفتوح به معنای باسن ، کفل و سُرین دهخدا در شرح لغت " مَذَح " درباره الیتین نوشته است.
باسن همان کون است ، کون همان نشیمنگاه است پس باسن نشیمنگاه است
نام تعدادی از اعضای بدن به انگلیسی:
head = سر
neck = گردن
shoulder = شانه
arm = بازو
chest = قفسه سینه
armpit = زیر بغل
nipple = نوک سینه
elbow = آرنج
...
[مشاهده متن کامل]

forearm = ساعد
back = کمر
stomach = شکم، معده
navel / belly button / tummy button = ناف
waist = دور کمر
small of the/one's back = گودی کمر
hip = باسن، ناحیه کنار باسن
buttocks = باسن
❗️لطفا دو کلمه ی hip و buttocks را در گوگل سرچ کنید تا تفاوت بین این دو را با تصاویر بهتر متوجه شوید
leg = پا
groin = کشاله ران
thigh = ران
knee = زانو
shin = ساق پا
calf = نرمه ساق پا
heel = پاشنه پا
instep = روی پا
sole = کف پا
ankle = مچ پا، قوزک پا
arch of the foot = قوس پا، گودی کف پا

در منطق :
باسن همان کون است ، کون همان نشیمنگاه است پس باسن نشیمنگاه است🗿
کپل = باسن ( فرانسوی )
در کوردی میگن قین
🤗نشیمنگاه🤗
در زبان مازندرانی: کنگ Keng، موس Mus
باسن یا برامدگی پشت انسان
معناه بالعربی طیز / مؤخرة /مقعد
یکی از اعضای بدن
In english it' call ass
سیرینی از نظر پزشکی
سمت : بالاتر از ران در جهت پشت، زیر کمر
محل نشیمنگاه
Buttocks
Rump
Gluteus
در گویش مازنی کین معنی باسن میدهد
نشیمنگاه/قسمت بین کمر و ران
باسن چیز بدی به نظر بعضی ها میاید ولی آن در واقع یک عضو بدن و چیز غیر عادی نیست
باسن چن جور معنی داره
برجستگی پشت بدن
الات موسیقی ( فرانسوی )
باسن در گویش یزدی ، غمبُل می باشد
نشیمنگاه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)

بپرس