باغ داری

/bAqdAri/

معنی انگلیسی:
horticulture

لغت نامه دهخدا

باغ داری. ( حامص مرکب ) نگاهداری باغ. || خداوند و مالک باغ بودن. || محافظ و نگهبان باغ بودن. || تمشیت امور باغ کردن. باغبانی. || جمعآوری میوه و فروش حاصل باغ. اجاره داری حاصل باغ. و رجوع به باغدار شود.

فرهنگ فارسی

نگاه داری باغ

فرهنگ عمید

شغل و عمل باغدار.

پیشنهاد کاربران

Horticulture
کشت و پرورش گیاهانی که از یک سال تا چند سال محصول می دهند مثل سیب و انگور و هلو و زردآلو و همچنین محصولاتی گرمسیری مانند خرمات و پسته

بپرس