ببه

لغت نامه دهخدا

( ببة ) ببة. [ ب َب ْ ب َ ] ( اِخ ) نام خانه ای به مکه. ( منتهی الارب ). در اول سد عمربن خطاب. ( از معجم البلدان ). دار ببه به مکه است. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).
ببه. [ ب َ ب َ ] ( اِ ) ( در زبان شیرخوارگان ) مردمک. ببک. نی نی. مردم چشم. به به. انسان العین. مردمک چشم. کاک. کیک. تخم چشم. صبی العین. مردمه. ذباب العین. || تصویر و شکل که کشند. || طفل خرد. عزیز. طفل شیرخوار. ( یادداشت مؤلف ).

ببه. [ ب َب ْ ب َ ] ( ع اِ ) حکایت آواز طفل. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

ببه. [ ب َب ْ ب َ ] ( ع ص ) احمق. ( ازاقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) ( صراح اللغة ). نادان گران. ( از اقرب الموارد ). || جوان تناور و سایه پرورد. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

ببه. [ ب َْب ب َ ] ( اِخ ) لقب عبداﷲبن حارث بن عبدالمطلب قرشی که والی بصره بود. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || جوهری در صحاح گفته است که ببه نام جاریه ای است و استشهاد به شعر زیرین کرده است : لانکحن ببة جاریة جدبة. و صاحب قاموس گوید که این غلط است معنی ً و استشهاداً بلکه لقب همان عبداﷲ مذکور است و شعر از مادراو هند بنت ابی سفیان است که او را در صغر سن به دست خویش می جنبانید و این شعر می خواند. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

نام خانه ای به مکه است

دانشنامه عمومی

شهر ببه ( به رومانیایی: Băbeni ) در شهرستان ولچه در کشور رومانی واقع شده است. جمعیت این شهر ۹٬۴۷۵ نفر [ ۱] است.
عکس ببه

ببه (خواننده). ببه ( زاده ۹ می ۱۹۷۸ ) خواننده اسپانیایی، ترانه سرا و بازیگر است. شهرت جهانی او با تک آهنگ "malo" و "mela" افزایش یافت.
ببه در اسپانیا، والنسیا متولد شد گرچه خیلی زود به اکسترمادورا نقل مکان کردند، جایی که تمام دوران کودکی ش را گذراند. پدر و مادرش اعضای گروه فولک اکسترمادورایی سوربرینا بودند.
• ۲۰۰۴: Pafuera Telarañas ( Out with the Cobwebs ) [ ۱]
• ۲۰۰۹: Y. ( And. ) [ ۱]
• ۲۰۱۲: Un Pokito de Rocanrol ( A Little Bit of Rock n' Roll )
• ۲۰۰۶: آنای آشفته
• ۲۰۰۶: تعلیم پریان
• ۲۰۰۶: Busco
• ۲۰۰۳: El oro de Moscú
• ۲۰۰۳: Al sur de Granada
• ۲۰۰۲: Entre cien fuegos ( TV )
عکس ببه (خواننده)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

ببه در ترکی میشه بچه و مردمک هم میشه
Goz bebeğim تخم چشمم
بی بی کلمه ترکی که بیبی به فارسی هم رفته یعنی زن خانه دار و خانم خانه که بعدا به عمع و مادر بزرگ نیز اطلاق شده
و babe از آن است
بالام و بلالیم و یاوروم میشه === عزیزم
بیبی یعنی دختر خانه دار ( ترکی ) و عمع و مادر بزرگbabe
ببه در ترکی بچه bebek bebe
ببه ببه است ودر بند سال و ماه و کودکی و بزرگی نیست این واژه برگرفته از باوه ( نوباوه ) و بچم ثمر است و واژه باغ نیز از ان گرفته اند
بَبَه ( Bəbə ) و بَبَک ( Bəbək ) در زبان ترکی به معنی بچه و نوزاد است کلمه انگلیسی baby به معنی بچه مشابه این کلمه ترکی است
بَبَه: [ ب َ ب َ ] ( اِ ) بچه . دکتر کزازی در این مورد می نویسد: ( ( بر پایه انگاره ای در زبان شناسی، پاره ای از واژه ها در زبان های گونه گون از زبان کودکان برآمده اند؛ ویژگی ساختاری و برجسته ی این واژه
...
[مشاهده متن کامل]
ها آن است که هجاها در آنها تکرار می شوند؛ زیرا توان گفتار و گنجینه ی واژگانی کودک بسیار اندک است . واژه هایی چون "ماما" و" بابا" و "دادا" از این گونه می توانند بود. ) ) واژه ی بَبه یا بَبِه در بسیاری از زبان ها سنجیدنی است . این واژه در زبان انگلیسی و آلمانی ، دانمارکی، هلندی در ریخت baby ، اسپانیایی bebe ، اندونزیایی bayi ، چینی Bǎobǎo ، سوئدی bebis، صربی beba، فرانسوی bebe، کردی bebek ، هندی बेबी bebee، کاربرد دارد .

در زبان لری به معنی بابا است.
در زبان شیرین کوردی نیز، "بَبه" معنای "بَچه" میدهد.
لهجه اراکی : بَبه : فرزند
بَبه در ایران به بچه میگویند که در انگلیسی با baby, babe هم ریشه است.
ببه، بچه، babe, baby
در پارسی
بب، ببه در پارسی یعنی بچه و در انگلیسی baby گویند
بَبَه در ترکی یعنی نوزاد ( کورپَه )
در زبان لری به بچه ای که عزیز است می گویند
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس