بدلاء

لغت نامه دهخدا

بدلاء. [ ب ُ دَ ] ( ع اِ ) ج ِ بدیل. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || طایفه ای است از اولیأاﷲ و ایشان در همه عالم هفت تن می باشند و ایشان غیر از ابدال اند. چه ابدال در همه عالم هفتاد شخص اند. ( غیاث اللغات ). و رجوع به ابدال شود. || بُدُل. ( آنندراج ) :
بدور این جهلا آنچنان غم آگینم
بعصر این بدلا با الم چنان یکسان
که گرسخن بطرازم در این مشعبد دام
بجای شعر تراود غم از بن شریان.
حاذق گیلانی ( از آنندراج ).
و رجوع به بُدُل شود.

فرهنگ معین

(بُ دَ ) [ ع . ] جِ بدل ، بدیل ، شریفان ، کریمان .

پیشنهاد کاربران

بپرس