بدهی

/bedehi/

مترادف بدهی: دین، قرض، وام

متضاد بدهی: بستانکاری، طلب

معنی انگلیسی:
(sum) due, debt, liability, debit, score, liabilities

لغت نامه دهخدا

بدهی. [ ب ِ دِ ] ( اِ مرکب ) دَین. وام. فام. قرض. بده. وام که ستده باشند. مقابل طلب. ( یادداشت مؤلف ). پولی که شخصی بدیگری مدیونست. آنچه که کسی ملزم است بدیگری بپردازد. ( فرهنگ فارسی معین ). || ( اصطلاح حسابداری ) حساب مخصوصی است که در آن بدهکاری شخص را یادداشت کنند و مقابل آن حساب ، «دارایی » است که در آن سرمایه و طلب شخص را درج کنند. ( از فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

کالا یا پول که از کسی دیگری وام گرفته، و باید به او بدهد
( اسم ) پولی که شخصی بدیگری مدیونست آنچه که کسی ملزم است بدیگری بپردازد. یا حساب مخصوصی بنام بدهی که در آن بدهکاری را یادداشت کنند و مقابل آن حساب ( دارایی ) است که در آن سرمایه را درج کنند .

فرهنگ معین

فرهنگ عمید

پولی که باید به دیگری پرداخت شود، قرض.

دانشنامه عمومی

بدهی یا دین ( جمع آن دیون ) بیانگر تعهد یک شخص حقیقی یا حقوقی بدهکار به شخص حقیقی یا حقوقی دیگر بستانکار است. بدهی معمولاً به دارایی واگذارشدهٔ بستانکار به بدهکار اشاره دارد، اما می تواند به عنوان استعاره برای بیان تعهدات اخلاقی یا سایر تعاملات اقتصادی نیز استفاده شود. بازپرداخت بدهی معمولاً شامل دو بخش «اصل بدهی» وبهره ی آن است. که معمولاً پرداخت بدهی در بازه زمانی مشخصی باید صورت گیرد. [ ۱]
پلوتارک، تاریخ نگار یونانی می نویسد: «البته ایرانیان دروغ را گناه ثانوی می پندارند، ولی بدهی را گناه اصلی. چرا که بلافاصله پس از بدهی، دروغ پشت سر آن می آید و از سوی دیگر وام دهندگان نیز دروغ های بیش تری می گویند، برای آنکه آن ها در کتاب های حسابداری خود، موارد جعلی را خواهند نوشت، و خواهند آورد که میزان بسیاری از فلان و بهمان را به افراد داده اند، در حالی که در حقیقت کم تر از آن را داده اند. و تنها بهانهٔ آن ها برای دروغ گویی، طمع است، نه الزام و نه فقر مطلق، بلکه حرص سیری ناپذیر آن ها دلیل دروغ گویی آن ها می شود. نتیجهٔ این موضوع آن است که نه خودشان لذت و بهره ای می برند و هم برای قربانیانشان مصیبت آور خواهند بود. »[ ۲]
عکس بدهی

بدهی (فیلم ۱۹۹۹). بدهی ( لهستانی: Dług ) فیلمی در ژانر درام و تریلر است که در سال ۱۹۹۹ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به رابرت گونرا اشاره کرد.
عکس بدهی (فیلم ۱۹۹۹)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

بدهی (liability)
در حسابداری، تعهّدی مالی. در هر ترازنامه، بدهی ها در کنار دارایی ها قرار می گیرند تا ثروت یک شخص یا شرکت را در تاریخ معیّنی نشان دهند. سازمان های تجاری غالباً بین بدهی های جاری از قبیل اضافه برداشتها، اعتبار تجاری و ذخایر، و بدهی های بلندمدت نظیر اوراق قرضه، اوراق قرضۀ رهنی و وام های بدون وثیقه تفکیک قایل می شوند.

جدول کلمات

وام

مترادف ها

debt (اسم)
وام، دین، فام، قصور، بدهی، قرض

liability (اسم)
مسئولیت، دین، استعداد، فرض، شمول، بدهی، بدهکاری

due (اسم)
بدهی، حق، ذمه، موعد پرداخت، پرداختنی، حقوق

debit (اسم)
بدهی، حساب بدهی، در ستون بدهی گذاشتن

فارسی به عربی

دین , قید , مستحق , مسوولیة

پیشنهاد کاربران

بپرس