براندازی

/barandAzi/

مترادف براندازی: کودتا، برافکنی، حکومت ستیزی، سرنگونی، سرنگون سازی، نابودی

معنی انگلیسی:
abolition, extirpation, liquidation, overthrow, subversion

فرهنگستان زبان و ادب

{subversion} [علوم سیاسی و روابط بین الملل] اقدام برای سست کردن بنیان اقتدار یک حکومت با هدف واژگون کردن آن

دانشنامه آزاد فارسی

بَراندازی
اصطلاحی در سیاست به معنی اقدام یا برنامه ریزی برای سرنگونی، تضعیف، لطمه زدن یا نابودکردن دولت قانونی موجود از طریق شیوه های غیرقانونی. در هر جامعۀ مردم سالار که به حقوق و آزادی های اساسی ارج می گذارد، مهارکردن مسئلۀ براندازی کار دشواری است. اقداماتی چون خیانت، جاسوسی، و خرابکاری که برضد امنیت و نظم مستقر صورت گیرد در همۀ کشورها به موجب قانون قابل مجازات اند. اما این مسئله مطرح می شود که جامعه ای مردم سالار برای اشخاص و گروه های سرسپردۀ استقرار نظام های اقتدارگرا یا تمامیت خواه، که حقوق و آزادی های دیگران را محترم نمی شمارند، باید چه میزان آزادی قائل باشد. به گفتۀ عده ای، اگر به اندیشه های متفاوتی که با وفاق مسلط در نظام مردم سالاری در تعارض اند آزادی داده نشود، ممکن است این خطر پیش آید که هرگونه انتقادی سرکوب شود. اما دیگران از این هراس دارند که بدون وجود برخی محدودیت ها برای آزادی بیان و گردهم آیی، نمی توان جنبش های دسیسه چینی را که برای جامعۀ آزاد خطرناک اند کنترل کرد. در قوانین ایران، آن چه اقدام علیه امنیت ملی خوانده می شود، مادام که با عملیات مسلحانه یا ترور همراه نباشد، مستقلاً جرم محسوب نمی شود. در مادۀ ۱۸۷ قانون مجازات اسلامی چنین آمده است: «هر فرد که طرح براندازی حکومت اسلامی را بریزد و برای این منظور اسلحه و مواد منفجره تهیه کند و نیز کسی که با آگاهی و اختیار امکانات مالی مؤثر یا وسایل و اسباب کار و سلاح در اختیار آن ها بگذارد، محارب و مفسد فی الارض می باشد»؛ همچنین است اگر کسی در طرح براندازی خود را نامزد یکی از پست های حساس حکومت کودتا کند (مادۀ ۱۸۸ قانون مجازات اسلامی). تغییر حکومت به دنبال مبارزات و فعالیت های مجاز سیاسی احزاب یا همه پرسی، براندازی نیست، زیرا فاقد عنصر قهرآمیز و مجرمانه است.

مترادف ها

extermination (اسم)
نابودی، براندازی، دفع افات

فارسی به عربی

ابادة

پیشنهاد کاربران

Overthrow
The overthrow of the brutal French regime and the French Revolution
قلع و قمع
روشی در مبارزه سیاسی که در آن هدف مبارزان به زیر کشیدن و سرنگون کردن تمامیت حکومت وقت بوده و از روش های مسالمت آمیز ( از جمله مذاکره ) ، چه به دلیل های ایدئولوژیک و چه به دلیل بن بست ناشی از کنار نیامدن حکومت، سر باز میزنند، ( به انگلیسی :subversion )

بپرس