برسق

لغت نامه دهخدا

برسق. [ ب َ س َ ] ( اِخ ) نام یکی از ممالیک سلطان طغرل بیگ ابی طالب محمد است و او از امرا و اعیان دولت سلجوقیه است. ( تاریخ گزیده ص 452 چ اروپا ). رجوع به اخبار الدولة السلجوقیه ص 71 شود و طبقات سلاطین اسلام لین پول شود.

فرهنگ فارسی

نام یکی از ممالیک سلطان طغرل بیگ ابی طالب محمد است و او از امرا و اعیان دولت سلجوقیه است .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بُرسُق، (مق ۴۹۰ق /۱۰۹۷م )، یکی از امیران و سپهسالاران سلجوقیان بزرگ، از روزگار طغرل تا برکیارق که مناصبی چون شحنه بغداد، مأمور وصول خراج و فرماندهی جنگ با روم شرقی را دارا بود و اخلافش نیز در آغاز قرن ششم عهده دار مناصبی والا بوده اند. برسق (پرسق ) در زبان ترکی شرقی ، به معنی حیوانی به نام «گورکن » است .
بُرسُق، یکی از سپهسالاران سلجوقیان بزرگ، که اخلافش نیز در آغاز قرن ششم عهده دار مناصبی والا بوده اند (برسق در زبان ترکی شرقی: حیوانی به نام «گورکن»). از زندگی برسق تا دوره طغرل اول اطلاعی در دست نیست . نخستین بار زمانی به نام او در تاریخ بر می خوریم که، در عین جوانی، از امیران بزرگ طغرل بیک به شمار می آمد. و زمانی است که طغرل در ۴۵۲ق /۱۰۶۰م او را به شحنگی بغداد گماشت . از این رو، برسق را می توان از گروه اولین غلامان پرورش یافته در دستگاه سلجوقیان به شمار آورد.
شحنه بغداد
طغرل که پس از حوادث پیاپی و تأثّرانگیز سال های ۴۵۰ـ۴۵۱ بغداد را دوباره به تصرف درآورده بود، برسق را نخستین شحنه (فرمانده نظامی) آن شهر کرد. چون در تشکیلات کشوریِ دوره آرامش سلجوقیان قدرت واقعی از آنِ «عمید» یعنی والی کشوری بوده است، نمی توان اطمینان داشت که شحنه ای دوازده سالِ پیاپی (در سال ۴۵۶ ایتکین سلیمانی شحنه بغداد شد) در بغداد مستقر بوده باشد.انتخاب برسق به عنوان شحنه بغداد، دارای اهمیت بسیار بوده است و دلالت بر موقعیت برتر وی در میان دیگر امرای نظامی دربار طغرل دارد. این منصب ، شغلی نظامی بود که به سبب شرایط ویژه ، در روابط میان طغرل با خلافت عباسی ایجاد گردید. شحنه مسئولیت امنیت شهر و تأمین منافع سلاطین سلجوقی را برعهده داشت . طغرل سلجوقی ، هنگامی برسق را برای شحنگی بغداد در نظر گرفت که آن شهر به دنبال وقوع آتش سوزی و آشوب های اجتماعی سال پیش از آن در وضعیت نابسامانی قرار داشت .
کسب مقام و موقعیت برجسته
منابع تاریخی از مدت زمانی که برسق تصدی منصب مزبور را داشته است ، گزارشی ارائه نمی کنند. به نظر می رسد که اقتدار سیاسی و نظامی فزاینده طغرل در ایجاد آرامش در شهر بغداد و منطقه مؤثر بوده است . اما در ۴۵۳ق نام برسق در جریان خواستگاری طغرل از دختر خلیفه عباسی شنیده می شود. اشاره می کند که پس از آنکه طغرل با رد پیشنهاد وصلت خود با خاندان عباسی مواجه شد، در نامه ای به برسق ، دستور داد بر خلیفه و اطرافیان او تا رسیدن به مقصود سخت گیری کند. عاقبت این سخت گیری کارساز افتاد و خواسته طغرل اجابت شد. آنگاه برسق در رأس عده ای از اعیان کشوری و لشکری ، جهاز مفصل عروس را به دربار خلیفه حمل کردند. مدتی بعد در ۴۵۵ق ، از برسق به عنوان حاجب و همراه سلطان یاد می شود. این امر نشان دهنده ارتقاء مقام او در دستگاه سلجوقیان و توجه خاص طغرل در آخرین روزهای حیاتش ، به وی بوده است .برسق موقعیت برجسته خود را در دربار، پس از جلوس الب ارسلان (۴۵۵ق /۱۰۶۳م ) نیز حفظ کرد. بدون شک این امر با حمایت برسق از ادعای سلطنت الب ارسلان و ابراز وفاداری به او، در جریان نزاع جانشینی پس از مرگ طغرل ، مربوط بوده است . برسق در ۴۵۶ق ، از سوی الب ارسلان مأمور شد تا برای دریافت خراج عقب افتاده یکی از حکام دست نشانده سلجوقیان اقدام کند پس از آن ، از برسق به عنوان یکی از امرای بزرگ که الب ارسلان را در سفرش به شیراز در ۴۵۷ق همراهی کرد، یاد شده است . آنگاه تا سال های طولانی از سرنوشت برسق گزارشی در دست نیست . این دوره طولانی که تا ۴۷۱ق /۱۰۷۸م ادامه یافت ، با روزگار اقتدار چشمگیر خواجه نظام الملک طوسی ، وزیر الب ارسلان و ملکشاه سلجوقی همزمان است . تسلط خواجه نظام الملک بر امور اداری و گاه نظامی سلجوقیان ، به کاهش اقتدار امرای بزرگ انجامید. از این رو، به احتمال بسیار در این ایام ، برسق بنا بر اوضاع زمان ، به اقطاعاتی که در حدود اهواز و شوشتر در اختیار داشت ، می پرداخت
فرماندهی سپاه و جنگ با روم
...

پیشنهاد کاربران

بپرس