برهان بر معقول

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] برهان بر معقول یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق بوده و به معنای اقامه برهان بر صورت معقول مجرد است که محسوس و فسادپذیر نیست.
محسوسات از آن لحاظ که محسوس و شخصی اند برهان و حد ندارند، بلکه از لحاظ طبیعت عقلانی شان، برهان و حد دارند؛ بنابراین برهان مثلاً بر «خورشید» محسوس اقامه نمی شود، بلکه بر خورشیدی اقامه می شود که از سایر عوارضِ لاحق و تشخصات عارضی مجرد است و همین طور، خورشید از لحاظ شخصیت نیز حدّ ندارد؛ بنابراین، برهان بر صورت معقول مجرد از ماده تعلق می گیرد که محسوس و فسادپذیر نیست. در واقع، روح این بحث در برهان، مفاد این قاعده در حد (تعریف) است که جزئی نه کاسب است و نه مکتسب، زیرا احساس خصوصیات یک جزئی خاص، باعث علم به این نمی شود که یکی دیگر از جزئیات نیز دارای این ویژگی ها است، بلکه باید آن جزئی دیگر نیز بشخصه احساس شود تا حالات خاصش معلوم شود؛ پس جزئی به لحاظ جزئی بودن ممکن نیست کاسب یعنی مفید شناسایی و علم به چیز دیگری شود. به همین سبب است که حد به محسوس و برهان بر محسوس درست نیست. ناگفته پیداست که حس در تصور معقولات کمک می کند (مانند: رسم شکل مثلث) و به همین سبب گفته اند: «من فَقَدَ حسّاً فقدْ فَقَدَ علماً»، ولی هیچ گاه سبب و واسطه علم به چیزی یا برهان برچیزی نمی شود.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • قوام صفری، مهدی، ترجمه برهان شفا.
۱. ↑ قوام صفری، مهدی، ترجمه برهان شفا، ص۲۵۳.
...

پیشنهاد کاربران

بپرس