بزرک

/bazrak/

معنی انگلیسی:
linseed, flax

لغت نامه دهخدا

بزرک. [ ب َ رَ ] ( اِ ) دانه ایست که از آن روغن چراغ گیرند و بعربی کتان گویند. ( مجمعالفرس ) ( فرهنگ شعوری )( انجمن آرای ناصری ) ( برهان ). تخم کتان و هر تخم خردو کوچک. ( ناظم الاطباء ). بزر کتان. کشدانک. کتان. تخم وش. بذر کتان. زغیر. یانه. ( یادداشت بخط دهخدا ).
- روغن بزرک ؛ روغن تخم کتان. ( یادداشت بخط دهخدا ).

فرهنگ فارسی

برزکتان، تخم کتان که روغن آنرامیگیرند

فرهنگ معین

(بَ رَ ) ( اِ. ) دانة گیاه کتان که از آن روغن گیرند.

فرهنگ عمید

تخم کتان که از آن روغن می گیرند، دانۀ گیاه کتان.

واژه نامه بختیاریکا

( بَزرَک ) از گونه ی گیاهان

دانشنامه آزاد فارسی

بَزْرَک (linseed)
دانه های گیاه کتان. از این دانه روغن تخم کتان به دست می آید و تفالۀ آن به مصرف غذای دام می رسد. این روغن در نقاشی، فرآوری چوب، جلادهی، و برای ساخت پوشش لینولئوم، برای پوشش کف، کاربرد دارد. دانۀ کتان به علت دارابودن موسیلاژ فراوان نرم کنندۀ خوبی است و برای رفع یبوست از آن استفاده می کنند. دم کردۀ دانۀ کتان اثر قاطع در رفع التهاب مخاط های بدن، خصوصاً در مجاری ادراری، رفع گاستریک، ورم روده و صفاق، ورم مثانه، التهاب های دردناک ناشی از سنگ کلیه، سرفه، دیابت و بسیاری امراض دیگر دارد.

فارسی به عربی

بذر الکتان

پیشنهاد کاربران

بزرک، بیسوک، وایکان و لارندان شهرک هایی اند از حدود ارگان با نعمت فراخ و هوای خوش. ( حدودالعالم ص 133 )

بپرس