بسامد

/basAmad/

مترادف بسامد: تکرار، تناوب، فرکانس، کثرت وقوع، تردد

معنی انگلیسی:
frequency, high frequency

لغت نامه دهخدا

بسامد. [ ب َ م َ ] ( مص مرخم ، اِ مرکب ) حرکت رفت و آمد متوالی. ( واژه های نو فرهنگستان ). ترجمه فرکانس . تردد.

فرهنگ فارسی

تکرار، تردد، وفور، حرکت و رفت و آمدمتوالی
( مصدر ) تردد حرکت رفت و آمد متوالی
حرکت رفت و آمد متوالی ترجمه فرکانس تردد .

فرهنگ معین

(بَ مَ ) (مص مر. ) ۱ - شمارش دفعه های چیزی در مدت معین یا دفعه های کاربرد واژه ای خاص در یک نوشته . ۲ - فراوانی ، وفور (ریاضی ). ۳ - فرکانس (فیزیک ).

فرهنگ عمید

۱. تکرار.
۲. (ریاضی ) فراوانی.
۳. (فیزیک ) حرکت و رفت وآمد متوالی، فرکانس.

فرهنگستان زبان و ادب

{frequency} [فیزیک] تعداد چرخه های هر کمیت دوره ای یا آهنگ تکرار هر رویداد در واحد زمان * مصوب فرهنگستان اول

دانشنامه عمومی

بَسامَد[ ۱] یا فِرِکانس ( به فرانسوی: Fréquence ) برابر «تعداد رخداد یک رویداد تکراری» در «واحد زمان» است. [ ۲] ازاین رو گاهی به آن فرکانس زمانی هم می گویند تا بر اختلاف آن با فرکانس فضایی تأکید کنند، و گاهی نیز به آن فرکانس معمولی می گویند تا بر اختلاف آن با فرکانس زاویه ای تأکید کنند. فرکانس به هرتز ( Hz ) اندازه گیری می شود، که برابر تعداد تکرار یک رویداد در ثانیه است. دوره تناوب[ ۳] ( به انگلیسی: period ) به معنی مدت زمان یک چرخه در یک رویداد تکراری است، از این رو دوره تناوب وارون فرکانس است. [ ۴] برای مثال، اگر قلب در فرکانس ۱۲۰ بار در یک دقیقه ضربان دارد ( ۲ هرتز ) ، دوره تناوب آن T - بازه زمانی بین ضربان ها - برابر نیم ثانیه است ( ۶۰ ثانیه تقسیم بر ۱۲۰ ضربان ) . فرکانس یک پارامتر مهم است که مخصوصاً در علوم و مهندسی، برای تعیین نرخ پدیده های نوسانی و ارتعاشی از آن استفاده می شود، مثل ارتعاش مکانیکی، سیگنال صوتی ( صدا ) ، امواج رادیویی و نور.
برای پدیده های تناوبی مثل نوسان، امواج، یا برای مثال های حرکت همساز ساده، اصطلاح فرکانس به صورت تعداد تناوب یا ارتعاش در واحد زمان تعریف می شود. نماد مرسوم فرکانس f است؛ حرف یونانی ν ( nu ) هم برای این کار استفاده می شود. [ ۵] دوره تناوب T برابر زمان لازم برای تکمیل یک چرخه از یک نوسان است. [ note ۱] رابطه بین فرکانس و دوره تناوب توسط این معادله بیان می شود:[ ۷]
از اصطلاح «فرکانس زمانی» برای تأکید روی آنکه فرکانس توسط تعداد رخداد یک رویداد تکراری در واحد زمان، و نه واحد فاصله، مشخص می شود، استفاده می شود.
یکای فرعی SI برای فرکانس هرتز ( Hz ) است، [ ۷] که از نام فیزیکدان آلمانی هاینریش هرتز از کمیسیون بین المللی الکتروتکنیک در سال ۱۹۳۰ گرفته شده است. این واحد توسط CGPM ( کنفرانس عمومی وزن و اندازه گیری ) در سال ۱۹۶۰ قبول شده است، و به صورت رسمی جایگزین نام قبلی اش «چرخه در ثانیه» ( cps ) شده است. واحد SI برای دوره تناوب، مثل همه اندازه گیری های زمان، ثانیه است. [ ۸] یک واحد سنتی برای اندازه گیری، که همراه با وسایل مکانیکی دورانی استفاده می شود، «دور بر دقیقه» است که مخفف آن r/min یا rpm است. 60 rpm معادل یک هرتز است. [ ۹]
امواج دریایی تولید شده توسط باد، از دیدگاه دوره تناوب شان ( و نه فرکانس ) توصیف می شوند. [ ۱۰]
عکس بسامدعکس بسامدعکس بسامدعکس بسامدعکس بسامدعکس بسامد

بسامد (فیلم). «بسامد» ( انگلیسی: Frequencies ) فیلمی در ژانر علمی–تخیلی است که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد.
عکس بسامد (فیلم)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

بَسامد (frequency)
بَسامد
بَسامد
(یا: فرکانس) در فیزیک، آهنگ تکرار هر گونه حرکت یا آشفتگی دوره ای یا تعداد نوسان ها، ارتعاش ها، یا موج های دوره ای در واحد زمان. یکای بسامد در دستگاه بین المللی، هرتز، با نماد Hz، است. یک هرتز معادل یک چرخه یا یک دوره در هر ثانیه است. بسامد با طول موج و سرعت به این صورت ارتباط دارد (فرمول ۱). در این رابطه، f بسامد، v سرعت، و λ طول موج است. بسامد برابر با معکوس دوره یا دورۀ تناوب، T، است:(فرمول ۲).فرمول ۱: فرمول ۲:
بسامدِ کارکرد بهینه در بسیاری از وسایل برقی که با جریان متناوب کار می کنند، برابر ۵۰ هرتز است. بسامدهای کمتر از این مقدار منجربه تغییر ولتاژهای محسوس در وسایل برقی می شوند، زیرا هر بار که جهت جریان عوض می شود، ولتاژ به صفر می رسد و سپس، مقدار آن همراه با عبور جریان در جهت معکوس افزایش می یابد. این امر در تلویزیون به صورت لرزش صفحۀ تصویر ظاهر می شود. در بسامد ۵۰ هرتز، جریان در هر ثانیه ۱۰۰ بار تغییر جهت می دهد، یعنی ۱۰۰ بار به صفر می رسد و در جهت معکوس برقرار می شود. از آن جا که چشم انسان نمی تواند تغییراتی با این سرعت را تشخیص دهد، تصویر آن را پیوسته می بینید. گوش انسان صداهای ناشی از ارتعاش در گسترۀ بین ۲۰ هرتز تا ۲۰هزار هرتز را می شنود. پستاندارانی مثل خفاش قادرند بسامدهای فراصوتی بسیار بالاتر از ۱۵هزار هرتز را نیز تشخیص دهند. بعضی از جانوران و پرندگان بسامدهای بسیار کمِ فروصوت را تشخیص می دهند. کبوتران صداهایی با بسامد۰.۱ هرتز را هم تشخیص می دهند. فیل ها با صداهایی با بسامد حدود یک هرتز ارتباط برقرار می کنند. مدوله سازی بسامد (اِف اِم) یکی از روش های ارسال سیگنال های رادیویی است که در آن، بسامد موج حاملابتدا تعویض و سپس رمززدایی می شود. یک کیلو هرتز(۱kHz) برابر ۱۰۰۰ هرتز، و یک مگاهرتز(۱MHz)برابر ۱میلیون هرتز است.

جدول کلمات

فرکانس

مترادف ها

frequency (اسم)
تناوب، تکرار، فرکانس، بسامد

frequence (اسم)
تناوب، تکرار، فرکانس، بسامد

فارسی به عربی

تردد

پیشنهاد کاربران

فرکانس
بسامدها و نوسانات هم می توانند باهم یکسان باشند و هم نایکسان. در مسأله ی دیدگاه ( نظر/کامنت ) خانم نیکا، اگر سیاوش در نیم دقیقه ی نخست ۲۰ بار ( در مدت زمان برابر با یکدیگر ) و نیم دقیقه دیم/دوم ۱۰ بار
...
[مشاهده متن کامل]
( آن هم همینطور ) توپ را زده باشد، می توانیم فرکانس هرکدام را جداگانه و یا فرکانس میانگین در این یک دقیقه را بدست آوریم ( محاسبه کنیم ) . معمولاً میتوانیم برای هر کمیتی میانگین هم بگیریم.

بسامد
منابع• https://en.m.wikipedia.org/wiki/Frequency
>› بَسامد: بس آمد
بس به معنای بسیار ( منظور: فراوانی - اندازه )
آمد: ( تکرار ) انجام یک کار
فرمول بدست آوردن: f = 1 / t
f: frequency ( بسامد، فرکانس، تکرار و تکرُّر )
t: time ( زمان )
...
[مشاهده متن کامل]

یکای زمان: ثانیه ( s )
یکای بسامد: بر ثانیه ( ثانیه به توان منفی یک ← s - 1 )
Frequency unit: per second ( s - 1 )
یک نمونه ی بسیار ساده ( خارج از مسائل ویژه ی فیزیک ) : سیاوش هر روز در تمرین بازی تنیس 🎾 با دیوار، در هر دقیقه ۳۰ بار توپ را به دیوار می زند. بسامد ( میانگین ) خوردن توپ به دیوار برابرست با:
f = 30 / 60s = 1 / 2s → 0. 5 s - 1
می شود: نیم ( دور ) بر ثانیه
نکته: در زمینه ی دانش فیزیک، سرانجام هر بسامد باید سرآغاز بسامد پسین خود باشد؛ پس اگر بگوییم نوشا هر روز ۳ بار یک دیوان ( کتاب ) ویژه ای را می خواند، این مسأله زیاد شایسته نیست.
>› در زبان ( پارسی، انگلیسی و . . . ) : قید بسامد / تکرار ( adverb of frequency )
نمون وار ( مثلاً ) : همیشه، معمولاً ( به طور معمول ) ، زیاد ( مکرراً ) ، بیشتر زمان، گاهی ( گاهی اوقات ) ، کم گاهی / خیلی کم، هیچ گاه ( هیچ وقت ) ، هرگز.
E. g. always, usually, frequently, often, sometimes, rarely, never, once ( one time ) , twice ( two times ) , thride ( three times ) , four times, five times and so on.
Tip: [e. g. ] means [for example:].

دوستان برای واژه بسامد یا تکرار واژه پارسی واکرد یا بازکرد نیز بکار برده میشود
بسامد را با این معنی هم بکار می برند :
چند وقت به چند وقت
بنام خدا
با سلام، بسامد به معنی تکرر ، تکرار و یافرکانس میباشد. مثل بسامد ادراری که در U. T. I دیده میشود
urinery tract infection
عفو نت مجرای ادرار
یا در هیپر پلازی ( هیپرتروفی ) خوشخیم پروستات. که در مردان بالای ۶۰ سال که اکثرا به این عارضه مبتلا شده و به علت بزرگی یا هیپر تروفی پروستات که در غنی سازی مایع semen حدود۲۰ درصد نقش دارد، مجرای ادرار تنگ تا حدی که احتباس ادراری در فرد دیده شده و موقتا هر ۴۸ ساعت یکبار سونداژ جهت تخلیه مثانه میشود و باید پروستاتکتومی یا عمل جراحی برداشتن غده پروستات شود و یکی از عوامل ان ارگاسمی این عمل جراحی میباشد که مایع semen هنگام خروج به داخل مثانه ریخته میشود. در B. P. H یا همان بزرگی پروستات بسامد یا frequency با تکرر ادرار مخصوصا شبها دیده میشود . با تشکر.
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس