بلکا

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

بلکا. [ ب ِ ] ( ترکی ، ص ، اِ ) دانا. ( شرفنامه منیری ). حکیم و دانشمند. ( دیوان لغات الترک از حاشیه تاریخ بیهقی چ فیاض ص 155 ). بلگا. و رجوع به بلگا شود. || اشتربچه. ( شرفنامه منیری ).

فرهنگ فارسی

دانا ٠ حکیم و دانشمند ٠ یا اشتر بچه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بِلْکا، عنوانی برای فرمانروایان و سرداران ترک می باشد.
«بلکا» به معنای حکیم و دانا، واژه ای است ترکی، از ریشه «بیلیک» (پند واندرز و دانش). کلمه بیلیک در عنوان اولین اثر نوشتاری ترکان، یعنی قوتادغوبیلیک، نوشته یوسف خاص حاجب، که تحت تاثیر ادبیات اسلامی، در قرن پنجم تالیف شده، به معنای پند و اندرز آمده است و در شعر «بِلکا اَرِک اَذکو تُتُب سُوزِن اِشِت»، انسان عاقل و حکیم را نیکودار و حرفش را گوش کن، بِلکا به معنای فرد عاقل و صاحب حکمت است.
بلکا پیش از مهاجرت ترک ها
بلکا، پیش از مهاجرت ترک ها از آسیای میانه به ایران، یکی از عناوین و القاب حکومتی آن ها بوده و در زمان هون های آسیا نیز به کار می رفته است. به گزارش این منبع، عنوان بلکا، پس از نام فرمانروا یا ولیعهد می آمده و لقب یکی از نزدیک ترین افراد پادشاه بوده است. ظاهراً این لقب با لقب «گوذرکین» نزد هون ها ـ که بعد از نام «یَبغو» (امیر غُزها) می آمده ـ و با عنوان «خاقان به» که میان خَزَرها به کار می رفته شباه تهایی دارد. اگر همانندی این عناوین جدّی شمرده شود، می توان وظایف بلکا را نیز همانند «خاقان به» فرماندهی سپاهیان در جنگ، اداره امور کشوری، حل و عقد امور نواحی تصرف شده و مجازات دانست.
بلکا در امپراتوری هونها
در امپراتوری هون ها، عنوان بلکا (شکل چینی آن: Hien ـ (Hµien، پس از تانهو، بلندترین مقام کشور بود. ترک های اویغور نیز بلکا را به صورت «قُتلُغ بیلْگا»، عنوانی برای فرمانروایان خود، به کار می بردند.
ورود بلکا به زبان فارسی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس