بناکت

لغت نامه دهخدا

بناکت. [ ب َ ک ِ ] ( اِخ ) شهرکیست بر لب رود خشرت ( به ماوراءالنهر از ناحیت چاچ ) خرم و آبادان. ( حدود العالم ). قصبه ایست به فرغانه که آن را بناکث نیز خوانند و سپس نام شاهرخیه بدو دادند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

شهرکیست بر لب رود خشرت خرم و آبادان ٠ قصبه ایست بفرغانه که آنرا بناکث نیز خوانند و سپس نام شاهرخیه بدو داده اند ٠

دانشنامه آزاد فارسی

بَناکَت
(یا: بناکث؛ فناکت) شهری قدیمی، پایین تر از محل تلاقی رودخانه های ایلاق (آهنگران) و سیحون در ناحیۀ چاچ (مطابق تاشکند کنونی)، در جمهوری ازبکستان. این شهر بر کرانۀ راست رودخانۀ سیحون واقع بود. بناکت در قرن ۴ق فاقد برج و بارو بود و مسجد آن در بازار قرار داشت. شهری آباد بود و پارچه ها و منسوجات آن به دیگر نواحی صادر می شد. در ۶۱۶ق/۱۲۱۹م به تصرف مغولان درآمد و مردم آن قتل عام شدند. امیرتیمور آن را دوباره ساخت و به نام فرزندش، شاهرخیه نامید. ویرانه های این شهر به نام شرقیه هنوز باقی است. برخی بزرگان علم و ادب ایران ازجمله فخر بناکتی و برادرش سید نظام الدین علی به این شهر منسوب اند.

پیشنهاد کاربران

بپرس